ازیگران : علی سرتیپی – فرانک آراسته جو – زهره صفوی – پرویز شاهین خو – الهه محسنی نسب و ….
خلاصه داستان : پدر و مادر مسنی که پسر بزرگشان علی (یک خلبان نیروی هوایی در جنگ ایران و عراق) را از دست رفته می پندارند، با همسر علی و فرزندش روزگار می گذرانند….
سروان یاوری به دنبال طرحی فوری مأمور می شود تا محموله های نظامی به جبهه برساند، اما عبور کامیون ها از منطقه ی کُرد نشین توسط عوامل نفوذی دشمن لو می رود و عبور کامیون ها با اشکال مواجه می شود. سروان یاوری و نیروهایش با نیروهای نفوذی در منطقه ی غرب کشور درگیر می شود و تعدادی از آن ها را هم به هلاکت می رساند، اما نیروهای نفوذی دشمن دوباره به تعقیب کامیون ها می پردازند که در این بین کامیون ها به محل استقرار نیروهای عراقی و انبار مهمات دشمن می رسند و با از خودگذشتگی راننده ی یکی از کامیون ها که یک کُرد است مهمات دشمن را از بین می رود، سروان یاوری نیز صدمه زیادی می بیند اما محموله های نظامی مورد نیاز گردان یاسر به سلامت بدست رزمندگان می رسد.
خلاصه داستان : در جنگ ایران و عراق، حامد که پدر و مادر خود را در بمباران و اشغال بستان گم کرده است، به اردوگاه مهاجران جنگی د رشمال کشور منتقل می شود….
بازیگران : مهدی اسدی ، محسن پناهی ، محسن موسوی ، فاطمه تقوی ، رضا یاقوتی ، هدایت اله نوید ، علیرضا رهبری ، محمد یوسفی ، مریم اشرفی
علی، که سرباز احتیاط است، به جبهه فراخوانده می شود. او که زندگیش را در صلح و آرامش گذرانده مایل نیست به خط مقدم اعزام شود. روزها را به کار در آشپزخانه می گذراند تا آن که با دوست قدیمی اش، مجتبی، که بسیجی است، رو به رو می شود. رابطه علی و مجتبی و بعد مرگ مجتبی، علی را متحول می سازد.
سرهنگ ابراهیم علی اصغرلو، افسر چترباز، طی عملیاتی در کردستان به دست اعضای «کومله» دستگیر می شود. چند بار اقدام به فرار می کند، اما دستگیر و به «اتاق یک»، که ویژه نگهداری محکومان به اعدام است انتقال می یابد، چهار زندانی دیگر در این اتاق نگهداری می شوند. ابتدا بین سرهنگ و دو مسئول ایدئولوژیک گروه مزبور بحث و جدل در می گیرد، اما بعد هر پنج نفر به هم نزدیک می شوند و با نقشه ای که سرهنگ طرح ریزی می کند می گریزند.
پدر و مادر چهار برادر در بمباران شهرستان کشته میشوند و هیچ اثری از جنازهشان بدست نمیآید. چهار پسر آنها، هادی (کارگردان سینما)، جعفر (پزشک)، حسن (مهندس) و جلال (دلال) راهی شهر زادگاهشان شده و در آنجا با خانهٔ ویران شدهشان روبرو میشوند. پدر به تناوب بر هر کدام از این برادران و خانوادهشان ظاهر میشود و از آنها میخواهد که به خانهشان بازگردند. برادران جستجوی وسیع را برای یافتن پدر و مادر آغاز میکنند. آنها در پایان میفهمند که پدر و مادرشان از بمباران جان سالم به در بردهاند و این حوادث به تمامی تمهیدی بوده از طرف پدر و مادر تا آنان را مجدداً به اصلشان بازگرداند.
داستان فیلم در مورد دکتر رضا (حسن رجبیان) است که در کانادا مشغول به تحصیل بوده و اکنون پزشک متخصص و جراح مغز و اعصاب است. او در کانادا موقعیت بسیار عالی را کسب کرده، بطوریکه قرار است بیمارستانی را به نام و ریاست وی دایر کنند. دکتر رضا بعد از دوازده سال دوری از وطن برای دیدار اقوام به ایران باز میگردد، او از طریق نوشتههای مریم که تحصیل کرده و دبیر دبیرستان است با تحولات ایران و مسائل جنگ تحمیلی و جبهه آشنا میشود و…
سال تولید : ۱۳۷۴
بازیگران: مرجانه دلدارگلچین(مرجانه گلچین) | حسن رجبیان | مرجان مقدسی | شهلا ریاحی(قدرت زمان وفا دوست) | حمیده خیر آبادی(نادره) | جمشید مشایخی | جمشید شاه محمدی
کارگردان: کریم آتشی
نویسنده: کریم آتشی
تدوینگر: سهراب میر سپاسی
تصویربردار: محمد زین الدینی
اجرای گریم: پرویز شکری | گیتا شکری
آهنگ ساز: آندره آرزومانیان
خلاصه داستان : فیلمی با بازی بابک حمیدیان به مناسبت ۲۶ مردادماه، سالروز بازگشت آزادگان سرافراز حماسه جنگ تحمیلی
مرتضی، رزمنده ایرانی، در پی یک درگیری شدید با نیروهای عراقی در جنگلی واقع در عراق، به اسارت آنها درمی آید. سامی جابر، فرمانده نیروهای عراقی دستور می دهد او را به اردوگاهی متروک و دور از چشم صلیب سرخ منتقل کنند. اردوگاه شرایط بسیار بدی دارد و اسرا در آن به چند گروه تقسیم شده اند. مرتضی قصد فرار از اردوگاه را دارد و این موضوع را با دیگران در میان می گذارد، ولی بیشتر اسرا با نقشه فرار او به دلایل گوناگون مخالفت می کنند. سعید، ارشد اردوگاه به او می گوید فقط در صورتی که فهرست کامل اسرای ایرانی را همراه خود به ایران ببرد می تواند نقشه فرارش را عملی کند. مرتضی می پذیرد ولی پیش از فرار تصمیم می گیرد روزی چند ساعت به تمرین حرکات دشوار رزمی بپردازد. مرتضی برای عملی کردن نقشه اش طوری رفتار می کند که عراقی ها مجبور شوند او را در زندان انفرادی محبوس کنند. سپس در فرصتی مناسب، پس از مجروح کردن نگهبان زندان، در زیر کامیونی که قصد خروج از اردوگاه را دارد پنهان می شود و از اردوگاه فرار می کند. نیروهای عراقی از فرار او مطلع می شوند و تعقیب و گریز بین مرتضی و نیروهای عراقی در جنگل شروع می شود. در چند مورد، مرتضی مجبور به نبرد تن به تن عراقی ها می شود و بسیاری از آنها را می کشد. در همان حال، نیروهای ایرانی از طریق بی سیم درمی یابند که مرتضی در حال آمدن به ایران است و خودشان را برای ورود او آماده می کنند. در مرز ایران و عراق درگیری شدیدی به وجود می آید و در حالی که مرتضی همچنان تحت تعقیب نیروهای عراقی است، هلی کوپتر ایرانی برای نجات مرتضی وارد عمل می شود و او را نجات می دهد.
خلاصه داستان : قدیر رزمنده ای است که برای انجام مأموریتی بعد بیست سال به روستای زادگاهش آمده است، دشمن روستا را کاملاً تخریب کرده است….
خلاصه داستان : ناصر، رزمنده ای که بارها در جبهه بوده و حالا به کار تصویربرداری مشغول است….
بازیگران : بیژن امکانیان ، ژاله صامتی ، محمدعلی سلیمان تاش ، رامبد شکرآبی ، مجید عبدالعظیمی ، نسرین نکیسا ، مهران اطیابی ، جواد جعفرقلی زاده ، حسین شهاب ، سیاوش مدافعی ، علی الهیاری بیگ ، افسانه ناصری ، امیر عرب ، محمدباقر سیدی ، هاشم مقدم
کارگردان : حمید بهمنی
تعطیلی دانشگاه ها قبل از شروع جنگ تحمیلی باعث پراکنده شدن تعدادی از دانشجویان می شود. در این میان ناهید و رسول که قصد ازدواج با هم را دارند با شروع جنگ از هم جدا می شوند و رسول برای دفاع از وطنش عازم زادگاهش خرمشهر می شود و ناهید برای یافتن او موانع زیادی را پشت سر می گذارد. رسیدن این دو به هم مشکلات جدیدتری را بوجود می آورد.
داستان
این مجموعه که به سال های شصت و زمان جنگ ایران و عراق میباشد در مورد جوانی با نام اسد (با بازی کامبیز دیرباز) است که به دلیل قاچاق کالا به زندان میافتد و در همین حین پدرش فضلعلی (با بازی صدرالدین حجازی) فوت میکند و پس از مرگ وی دفتر خاطرات پدر به اسد میرسد اسد با خواندن این دفترچه متوجه میشود که در روستایی با نام سلمت آباد در نزدیکی شهر پاوه گنج خانوادگی پنهان است و به همین دلیل از زندان فرار میکند تا با پیدا کردن گنج کمکی برای خانواده خود انجام دهد..
بازیگران اصلی:
کامبیز دیرباز، سام درخشانی، میلاد کی مرام، سیاوش طهمورث، ثریا قاسمی، سحر دولتشاهی، صدرالدین حجازی، علی اوسیوند
ژنرال، قصه دو روحانی به نام های حمید (شهبانی نوری) و کریم (یاسر ولایی) است که نیت کردهاند به جبهه آمده و در گردان شهادت که گردان خطشکن است، مشغول به خدمت شوند، اما از آنجایی که نیروهای این گردان تکمیل است حاج علی (علی اوسیوند) فرمانده گردان نمیتواند آنها را بپذیرد.
از عوامل تولید این فیلم می توان به نویسنده و کارگردان علی شاهحاتمی، تهیه کننده: سید جلال چاوشیان، مدیر فیلمبرداری: ناصر کاووسی، تدوین بهزاد بهزادپور، صدابردار آرش برومند اشاره کرد.
میلاد کی مرام، علی اوسیوند، عطاء سلمانیان، محمدرضا شهبانی نوری، سجاد شاه حاتمی، یاسر ولایی،ابراهیم شفیعی، مجتبی محسنی، حسین علی میرشاهی، محرم علی آذر آفزا، سامان نیک سرشت بازیگران این فیلم هستند.
این فیلم داستان معلم جانبازی را روایت می کند که برای تدریس به کودکان روستایی به منطقه محرومی در گنبد کاووس می رود. اما از همان ابتدای ورودش با نظر نامساعد و حتی بدبینانه اهالی مواجه می شود. مقاومت این معلم در برابر نگاه اهالی به این مساله شکل دیگری می بخشد. در این میان اتفاقی رخ می دهد که منجر به بروز صفات و ارزش های معنوی این جانباز معلم می شود.