پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن ولادت حضرت ولیعصر عجلاللهتعالی فرجهالشریف و عید نیمهی شعبان، مستندی کوتاه درباره دیدار خانواده شهید مدافع حرم اسماعیل خانزاده با رهبر انقلاب را منتشر کرد. پدر شهید خانزاده در دیدار ۱۳۹۷/۱۲/۲۱ جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب، دستنوشتهای را قرائت کرد، که این شهید مدافع حرم در آن به ملاقات خود با حضرت ولیعصر عجلاللهتعالی فرجهالشریف اشاره کرده است.
ماجرا شنیدنی عنایت حضرت زینب (س) از زبان شهید مدافع حریم اهل بیت (ع) حجتالاسلام مجید سلمانیان.
اون شب رو حاج قاسم بخاطر موفقیت های عملیاتی که حججی مهره ی موثری بودش، «لیل الفتوح» نام گذاشت. ولی این پیروزی باعث کینه ی داعشی ها از حججی شد.
خانواده این شهید والامقام ازدوستانش روایت کردند که وی درخواب دیده که سرش گوش تا گوش بریده می شود، با ترس ازخواب بیدار شده و بار دیگر به خواب می رود. این بار حضرت امام حسین(ع) را درخواب دیده که به وی می فرماید: عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان ازهر طرف تو را دربر خواهند گرفت.نام این شهید ۱۷ساله ذولفقار عزالدین است.
حوادث ۱۱ سپتامبر، بهترین بهانه برای حضور آمریکایی در عراق بود؛ درگیری ها و بمباران های هوایی نگرانی در مورد نجف و کربلا را تشدید کرده بودند، شهرهایی که در طول تاریخ بارها مورد تاخت و تاز دشمنان اسلام قرار گرفته بودند.
تجربه به مردم عراق آموخته بود که برای آمریکایی ها، حفظ حرمت نجف و کربلا معنایی ندارد زیرا در گذشته از جمله انتفاضه مردم این کشور، این حرمت شکنی را به چشم دیده بودند.
مردانی از کربلا سلاح برداشتند و حفاظت از حرم مقدس امام حسین(ع) را بر عهده گرفتند، اینک محافظان حرم اباعبدالله(ع) به جمع مدافعان عراقی پیوسته بودند و بسیاری از آنها در گمنامی به شهادت رسیدند.
آمریکایی ها همین مقدار مقاومت شیعیان از داشته هایشان را بر نمی تابیدند، به همین دلیل هر جا محافظ حرم حسینی را می دیدند، دستگیر می کردند و با شدیدترین وجه ممکن، شکنجه می کردند.
مستند «ناصران عمورا» در مورد این محافظان و فعالیت های آنها در دوران اشغال عراق است؛ یکی از این محافظان حرم به بیان خاطرات خود از دوران صدام و شکنجه در زندان های بعث می گوید؛ همچنین به حضور داعش و دیگر تکفیری ها در عراق و مبارزه امروز محافظان حرم با آنها اشاره می شود.
در انتها داستان به پیاده روی عظیم اربعین گره می خورد، بزرگ ترین اجتماع انسانی که عاملی برای وحدت میان شیعه و سنی و دیگر مذاهب اسلامی شده است.
گزیده کوتاهی از زندگی و شهادت مصطفی صدرزاده، شهیدی که نذر حضرت ابوالفضل العباس رود را در این ویدیو ببینید.
حضرت آیتالله خامنهای: وقتی شما راجع به امید صحبت میکنید، بعضی دوست دارند در این امیدواریِ شما با ذکر همین مشکلات خدشه کنند. میگویند شما از واقعیّتها خبر ندارید. چطور ممکن است از واقعیّتها کسی خبر نداشته باشد؟ واقعیّتی که آنها میگویند، همین واقعیّتهای اقتصادی است، همین مشکلات معیشتی است.
سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و مستشاران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مدافعان حرم در حین انجام ماموریتهای مستشاری در حومه شهر حلب سوریه به دست تروریستهای تکفیری به شهادت رسید.
خبرگزاری میزان-ویدئویی از روایت تکاندهندهای از هدایت قرآنی الهی همسر شهید جمشیدیان شهید مدافع حرم پس از شهادت وی که باعث تعجب و ابراز نکاتی توسط رهبر انقلاب شد، منتشر شده است که در ادامه آن را مشاهده میکنید.
کلیپ صوتی میکس شده ازسخنرانی استادپناهیان باموضوع مهدویت:شهدای امروزمان درس آمادگی برای ظهوربه ما می دهند…
«مهمان شام» زندگینامه و خاطرات شهید مدافع حرم، «مهندس سید میلاد مصطفوی» است که در هر بخش، از شخصیت و ویژگیهای اخلاقی شهید پردهبرداری میشود.
«سیّد میلاد (محمّد) مصطفوی» ۱۵ اردیبهشتماه سال ۱۳۶۵ در شهرستان بهار همدان دیده به جهان گشود. او دومین فرزند یک خانواده پنج نفره بود که در دامان خانواده متعهد و دیندار بزرگ شد. پدرش «سیّد هاشم» نام داشت و با کسب روزی حلال سعی میکرد فرزندان خود را با سرشتی پاک و خداجوی پرورش دهد.
میلاد دانشآموز نمونه و دانشجوی فعّال دانشگاه صنعتی بود. مدرک مهندسی عمران گرفت، امّا بیشتر شبها دنبال کارهای بسیج بود. او از بسیجیان فعّال گُردان امام حسین(ع) شهرستان بهار بود. از این طریق بسیاری از نسل جدید را با شهدا آشنا کرد.
عشق به پروردگار و اهل بیت از کودکی در وجود سیّد میلاد جوانه زد. نماز اول وقت و دائمالوضو بودن از ویژگیهای بارز این شهید بزرگوار بود، عشق به ائمه (علیهم السلام) و شهدا باعث شده بود که از نوجوانی راهی دیار عشق، کربلای ایران و مناطق جنگی جنوب کشور شود و در تعطیلات عید نوروز با پای پیاده از جان و دل به زائران خدمت کند.
رویِ گشاده و شوخطبعی از دیگر ویژگیهای این شهید بزرگوار بود. از ویژگیهای بارز شخصیّتی ایشان میتوان به روحیهی جهادی و مبارزه در راه خدا و شجاعت بسیار اشاره کرد.
رابطهی بسیار خوبی با شهدا داشت و همیشه از «شهید همّت» و «شهید زینالدّین» یاد میکرد. بیش از ۱۲ سال در کسوت خادمیِ شهدا در مناطق عملیاتی حاضر شد و به خدمترسانی به زوار در این مناطق میپرداخت.
بیشترِ خوبیهای که یک انسان میتوانست داشته باشد، این جوان متواضع و بااخلاق داشت. برای فریضه نماز اوّل وقت اهمیّت قائل بود و همیشه نوجوانان و جوانان را به مسیر معنویت و عبادت سوق میداد.
سرانجام همزمان با تاسوعا و عاشورای حسینی، در سال ۱۳۹۴ به عنوان مدافع حرم، در محور «حلب» برای دفاع از حرم «حضرت زینب(س)» در سوریه حضور یافت و در سن ۲۹ سالگی در مقابل با تکفیریها به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
پیکرش مدّتها در همان منطقه باقی ماند و به دست تکفیریها قطعه قطعه شد. گفته میشود داعش بعد از شهادت شهید مصطفوی، پیکر او را با خود برد؛ امّا بعد از مدّتی خودِ شهید نشانیِ دقیق پیکر را در خواب به یکی از دوستانش می دهد.
سرانجام با رشادت همرزمان و آزادسازی مناطق تحت اشغال داعشیهای تکفیری، پیکرش به آغوش خانواده و یارانش بازگشت و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد تا مزارش زیارتگاه عاشقان و دلدادگان باشد.
این شهید والامقام در سال ۱۳۹۸ به عنوان شهید شاخص شهرستان «بهار» معرفی شد.
* دربارهی کتاب:
این کتاب دربردارندهی داستانهای کوتاهی است که دربارهی زندگی و خاطرات شهید «سید میلاد مصطفوی» نگاشته شدهاند. «شب قدر»، «سفر به مشهد»، «هدایتگری»، «توسلات»، «کاروان آشتی»، «سرباز بینماز»، «بیقرار رفتن»، «توسّل» و «بازگشت» برخی از داستانهای این کتاباند.
این داستانها از زبان نزدیکان و آشنایان شهید روایت شدهاند و در آنها سعی شده است سیمای واقعی شهید «سید میلاد مصطفوی» بهخوبی برای مخاطبان، بهویژه نسل جوان، نمایان گردد.