روایت «شهید همت» از شهادت «رضا چراغی» : رضا رفت جلو چند ساعت بعد خبر دادند فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) در خط مقدم دارد با خمپاره شصت، کماندوهای بعثی را می زند؛ همین خبر نشان می داد وضعیت آنجا برای بچه های ما تا چه حد وخیم شده؛ گوشی بی سیم را برداشتم و شروع کردم به صدا زدن برادر چراغی؛ مدام می گفتم «رضا، رضا همت… رضا رضا همت» ناگهان یک نفر از آن سر خط گفت «حاجی جان دیگر رضا را صدا نزنید، رضا رفته موقعیت کربلا»! و من فهمیدم رضا شهید شده.