بعد از سال‌ها بی‌خبری دو برادر از هم، برادر بزرگ‌تر اصلان (کامران تفتی) که آخرین ساعات حیات خود را پشت سر می‌گذارد به سراغ برادر کوچک‌تر علی یار (صادق برقعی) می‌رود تا وصیت کند؛ وصیتی که زندگی برادر کوچک را دستخوش چالشی بزرگ می‌کند و سرنوشتش را تغیر می دهد…
درباره گروهی از عشایر کوچ رو بختیاری است که به تناسب فصول گرم و سرد، هرسال در دو استان خوزستان (منطقه گرمسیر) و چهار محال و بختیاری (منطقه سردسیر) زندگی می‌کنند.
این گروه که هفت ماه از سال را در منطقه ای در شمال مسجد سلیمان (اَندیکا) اتراق دارند، در اواخر فروردین از این منطقه به قلمرو ییلاقی خود در دامنه‌های جنوبی زردکوه کوچ می‌کنند.
آنان با سرد شدن هوا در قلمرو سردسیری‌شان و قبل از ریزش باران و برف، در ماه شهریور مجددا به قلمرو قشلاقی خود در استان خوزستان باز می‌گردند. گروهی از عشایر که فیلم تاراز درباره آن ها تهیه شده است، چند خانوار از طایفه «بامَدی» از ایل «هفت لنگ» بختیاری‌اند.
تهیه کننده:
فرهاد ورهرام
کارگردان:
فرهاد ورهرام
پژوهشگر:
فرهاد ورهرام
تصویر بردار:
مرتضی پورصمدی, فرهاد ثریا
تدوینگر:
احمد ضابطی جهرمی
آهنگساز:
عطا جنگوک
صدا بردار:
مهدی آزادی, صابری
کارگردان: سیروس مقدم
بازیگران : محسن تنابنده، ریما رامین‌فر، احمد مهرانفر، کیانوش گرامی، پژمان بازغی، سمیرا حسن پور، پوریا پورسرخ، علیرضا خمسه، افشین سنگ چاپ، رضا بنفشه‌خواه و…
فصل اول سریال ماجرای خانوادهٔ «نقی معمولی» را روایت می‌کند که تصمیم می‌گیرند از علی‌آباد به تهران کوچ کنند؛ اما هنگام ورود به پایتخت با مشکلات زیادی مواجه می‌شوند . صاحبخانه می‌میرد و وراث حاضر به تحویل خانه نمی‌شوند، بدین ترتیب در پی مشکلاتی که در تهران برای آنها پیش می‌آید مجبور می‌شوند مدتی در کامیون ارسطو زندگی کنند…
خلاصه داستان سریال پایتخت ۲: «ارسطو» کامیون خودش را که پس از یک تصادف شدید آسیب دیده تعمیر می‌کند و طبق رسم و رسوم مردم «شمال» باید برای این کامیون یک «خروس سیاه» بکشد. نقی به دنبال خرید خروس سیاه می‌رود، اما خروسی پیدا نمی‌کند.در ادامه نقی قرار است یک گنبد و گلدسته را از مازندران به تهران و به روستایی در قشم ببرد. این گنبد و گلدسته‌ها به سفارش یکی از اهالی قشم ساخته شده و باید تا آنجا حمل شود. در طول مسیر هر بار که این کامیون به شهری می‌رسد، مردم شهر به استقبال و زیارت این کامیون می‌آیند همچنین در طول سفر اتفاقات مختلفی برای خانواده معمولی پیش می‌آید…
خلاصه داستان سریال پایتخت ۳: نقی که چند ماهى است بیکار شده، خانه‌ای را می‌سازد و ارسطو به قصد ازدواج در این خانه مراسمی می‌گیرد که خانه فرومی ریزد و همین ماجرا منجر به افسردگى نقى و قهر او با ارسطو مى شود. چند ماه بعد (ارسطو در ازدواج ناکام می‌ماند) ارسطو کامیونی مجهز می‌خرد و در ترکیه با دختری چینی قصد ازدواج می‌کند. نقی نیز در خانه بهبود (شوهرخواهر) زندگی می‌کند و بهبود نیز برای دفاع از پلنگی تیر میخورد.
نقی بیاد دوران جوانی در مسابقه کشتی پیشکسوتان شرکت کرده و دوم می‌شود و باعث شدت گرفتن افسردگی وی می‌شود. بهبود که در کمرش تیری وجود دارد و اکنون نزدیک نخاع او است و برایش خطر فلج شدن یا مرگ دارد باید به تهران رود ولى خانواده اش (به غیر از فهیمه که از ماجرا بى خبر است) بیمارى نقى را بهانه کرده و به تهران مى روند از آن سو چو چانگ (راحله چانگ) زن چینی ارسطو به تهران می‌آید و نفر اول مسابقات نیز مصدوم شده و نقی جایش را می‌گیرد ولی به اصرار هما او را باخبر نمی‌کنند از سوی دیگر از بهبود برای جشن بهر برداری از لباس تیم ملی دعوت کرده و او شرکت می‌کند و بعد عمل شده و سالم می‌ماند نقی نیز می‌فهمد که باید در مسابقات شرکت کند و به تمرین می‌پردازد که در نهایت قهرمان جهان می‌شود.
خلاصه داستان سریال پایتخت ۴: همسر ارسطو (چو چانگ) یکی از سرنشینان پرواز شماره ۳۷۰ هواپیمایی مالزی است که پس از سقوط این هواپیما، مفقود می‌شود. محور این مجموعه بر پایهٔ اتفاقات پس از این حادثه است. همچنین هما در انتخابات شورای شهر شرکت می‌کند اما نقی که فکر می‌کرد زنش پیروز نمی‌شود از پیروزی هما شوکه شده و… او بعدتر برای پدرش از مادر بائو خواستگاری می‌کند. در نیمه دوم سریال ارسطو در پی ساخت خانه بهبود در زمینى که بائو (برادر ناتنى نقى) به آنها داده برمی‌آید و این خانه را به کمک اوس موسی می‌سازد، اما هما طى یک ضیافت افطارى در شورای شهر متوجه مى شود که زمین خانه بهبود در منطقه غیرمجاز قرار گرفته است. هما تلاش بسیارى جهت جلوگیرى از ساخت خانه انجام مى دهد اما به رغم تلاش هاى هما، ساخت یک طبقه از خانه انجام مى شود. روزى که مأمورین محیط زیست براى تخریب خانه مى آیند خانواده نقى به شدت در برابر مأمورین محیط زیست مقاومت مى کنند اما در نهایت خانه نیز تخریب مى شود.
خلاصه داستان سریال پایتخت ۵: قصهٔ سریال پایتخت ۵ دربارهٔ یک خانواده است که هر بار ماجراهایی را تجربه می‌کنند. خانواده نقی معمولی به دلایل منطقی مجبور می‌شوند سر از یک کشور خارجی (ترکیه) در بیاورند و آنجا با ماجراهایی گره می‌خورند که همبستگی خانواده، عشق و علاقه آنها به همدیگر، اهمیت وطن و دور هم بودن را بیشتر از گذشته درک می‌کنند… آنها در کشور ترکیه سوار بر بالن می‌شوند. فردی که مسوول هدایت بالن است به دلیل مصرف زیاد مشروبات الکلی سکته می‌کند و با مرگ او، ارسطو هدایت بالن را به دست می‌گیرد. بالن این خانواده را به میانه جبهه داعش می‌برد. در این شرایط آنها برای پنهان شدن از چشم داعش اقدام به پوشیدن لباس‌های داعش می‌کنند. در بخش دیگری از داستان، دوباره بالن از مسیر اصلی خود منحرف شده و به سمت یکی از کشورهای اروپایی (قبرس) می‌رود.
خلاصه داستان سریال پایتخت ۵: قصه سریال «پایتخت ۶» با فوت بابا پنجعلی آغاز می‌گردد و روح پنجعلی در سریال حضور دارد و اعضای بدن او اهدا می‌گردد. بهبود فریبا پس از سال‌ها به ایران بازمی‌گردد اما ماجراهایی برایش پیش می‌آید که فهیمه را از شوهرش دلسرد می‌کند. بهتاش که در فصل ۵ بیکار و آس و پاس بود حالا دروازه‌بان باشگاه فوتبال نساجی مازندران شده‌است و سیاسی شدن نقی معمولی شخصیت اصلی قصه یکی از دیگر جذابیت‌های سریال است.
حاج‌حیدر از نانواهای قدیمی تهران است که هنوز نان سنگک را در ترازو وزن می‌کند و بعد به دست مردم می‌دهد. او مورد احترام مردم است و همه از او و خانوادهاش به نیکی نام می‌برند. او در روستایی نزدیک تهران که زادگاهش است، یک تکه زمین دارد. روستاییان فروش محصولات سالانه را به او و خانوادهاش سپرده‌اند. نظم این چرخه از روزی تغییر می‌کند که حاج‌حیدر نانوایی را به دلیل تخلف تعطیل می‌کند و این شروع ماجراست.
این طور که پیداست اختلاف سلیقه پسر حاج حیدر که نماینده نسل جوان است با پدر، یکی از محورهای اصلی قصه را شکل می‌دهد. محمود در یک کارخانه کوچک، آرد مرغوب برای پخت نان‌های فانتزی تولید می‌کند. او که جوانی طمعکار است، در آرد مواد اضافه و ناخالصی وارد می‌کند که گلایه اهالی محله را در پی دارد و…
داستان این سریال از عید قربان آغاز می‌شود و در روز عاشورا به پایان می‌رسد. در محتوای قصه کارگردان سعی کرده بخشی از شعائر ملی و مذهبی ایرانیان را به تصویر بکشد. چند مراسم آیینی همچون تعزیه، گلریزان زورخانه‌ای و عزاداری سیدالشهدا در تکیه در این سریال نمایش داده می‌شود.
داریوش ارجمند در این سریال در نقش حاج حیدر جلوی دوربین رفته است. شراره دولت آبادی نقش رعنا همسر حاج حیدر را بازی می‌کند. کوروش تهامی و حمید ابراهیمی نیز در نقش دو پسر این شخصیت جلوی دوربین رفته‌اند. ایفای نقش رویا خواهر حاج حیدر نیز بر عهده رویا تیموریان است.
“شاید برای شما هم اتفاق بیفتد” از جمله مجموعه‌های اپیزودیک تلویزیونی است که با هدف انتقال پیام‌های اخلاقی به مخاطبان ساخته شده‌است.
داستان سریال درباره روحانی جوانی به نام رحیم است که ماهی یک بار برای انجام کار خیر ، در گورستان شهر اموات را غسل می دهد. او در یکی از این روزها متوجه شباهت عجیب و غریب یکی از مرده ها با خودش می شود. از اینجا به بعد پای پلیس به قصه باز می شود و بعد از انجام تحقیقات معلوم می شود این مرده که اسمش کریم است ، برادر دوقلوی خود اوست و شاه کلید حل چند معمای پلیسی خیلی بزرگ بوده که متاسفانه قبل از دادن اطلاعات کافی به قتل رسیده است . همین ماجرا بهانه ای است برای این که رحیم با مشورت یک عالم روحانی و تعیین شرط و شروط ، به جای کریم وارد قصه شود و…
کارگردان : علی سراهنگ
بازیگران: پژمان بازغی، سیما تیرانداز، شقایق فراهانی، رضا داودنژاد، بهنام تشکر، مریم سعادت، مه‌لقا می‌نوش‌زاد، رویا جاویدنیا، سام کبودوند، مهدی صباغی و …
خلاصه داستان :یه پرنده کوچیک قبل از پرواز، اولین چیزی که تجربه می‌کنه یه حسی شبیه به سقوطه…
پسر نوجوانی به نام رسول به اتفاق مادرش ماهرخ و خواهرش راحله در روستایی در شمال کشور ساکن هستند. رسول با موافقت مادرش برای میزبانی از توریست‌هایی که به شمال سفر می‌کنند، با تلاش بسیار ویلای قدیمی‌شان را آماده می‌نماید. او و خانوادهاش با پذیرایی از گردشگران و مسافران درآمد خوبی کسب می‌کنند و با ماجراهای جالبی نیز روبرو می‌شوند.
خلاصه داستان:
سریال همه‌گیری، دوران اوج کرونا و پیک پنجم به بعد را روایت می‌کند و به بحران کرونا و تلاش شبانه‌روزی کادر درمان و نیروهای جهادی برای مقابله با این بیماری می‌پردازد…
بازیگران:
محسن قصابیان، علی غلامی، آتش تقی پور، ساخو آرام، روزبه اختری، نیلوفر کوخانی، مهدی صبائی، کوروش سلیمانی، آرام احمری نیا، اصغر نقی زاده، آوا دارویت، عبدالرضا نصاری، مالک سراج، سارا ولیانی، مرتضی زارع، پونه آشورپور، ریحانه مسگری و…
خلاصه داستان:
سریال بی همگان درباره دختر و پسری است که تصمیم گرفته‌اند با یکدیگر ازدواج کنند، اما مشکلات و مسائل مختلفی سر راهشان قرار می‌گیرد و سرنوشت هر کدام طور دیگری رقم میخورد و…
بازیگران:
مهدی سلطانی سروستانی، سمیرا حسن پور، محمد صادقی، میترا رفیع، کاوه خداشناس، کاظم هژیرآزاد، سپند امیرسلیمانی، نسرین بابایی، مسعود شریف، مهدی ماهانی، داریوش سلیمی، جلیل فرجاد، هادی قمیشی، مهسا باقری، سلمان خطی، افسانه ناصری، علیرضا درویش، علی کاظمی، علیرضا نعمت اللهی، مهدی احدی، بردیا دیانت، امیرحسین آصفی، بهنام مومنی، یاسین مسعودی، علی جلالی، مریم اصفهانی، دانیال جعفری، رستا رحیمیان، تیارا عسکری، زنده یاد زهره فکور صبور
خلاصه داستان:
آزادی مشروط درمورد سه نفر است که به دلیل جرمی که مرتکب شده‌اند، در زندان به سر می‌برند، اما ورود کرونا باعث شده است آنها آزادی مشروط را تجربه کرده تا بتوانند با خدمت کردن، بخشی از دوره محکومیت خود را جبران کنند و…
بازیگران:
علیرضا استادی، سروش جمشیدی، علی مشهدی، حسین رفیعی، شهین تسلیمی، حوریه مقدم، مریم کاویانی، هلیا امامی، پوراندخت مهیمن، بهنوش بختیاری، پرویز فلاحی پور، مهران رجبی، نیما شاهرخ شاهی، رامین راستاد، کاوه سماک‌باشی، حدیثه تهرانی، صهبا شرافتی، افشین سنگ چاپ، فرج الله گلسفیدی، لیلا بوشهری، اکبر رحمتی، شهاب عباسی، محمدرضا رهبری، مجید شهریاری، ساقی زینتی، سیدمسعود حسینی، بابک افرا، فریبا ترکاشوند، عباس محبی، سامان گوران، مجیدقادری، مریم کریم‌زاده، علی معصومی، ژاله درستکار، ملیکا متولی‌پور، سوگل قربانی و پرنیا کربلایی‌زاده