مجموعه برنامه زمزمه وصل برنامه ای است در شرح مناجات شعبانیه از زبان دانشمند محترم حجهالاسلام صدیقی.
منبع: www.labbaik.ir
پایگاه اطلاع رسانی امور حج و زیارت سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
کتاب «اردوگاه نهروان» مجموعه خاطرات آزاده «یعقوب عبدالحسیننژاد» است. این اثر شامل ۲۰ خاطرهی این آزادهی سرافراز از دوران دفاع مقدس و سالهای اسارت در اردوگاه نهروان است.
دربارهی کتاب
عبدالحسیننژاد در لشکر ۹۲ زرهی و تیپ یک گردان زرهی ۲۳۲ (گروه تانک) خدمت میکرد که در ۳۱ تیرماه ۱۳۶۷ به اسارت متجاوزان عراقی درآمد و در ۲۲ مهر سال ۶۹ به میهن بازگشت.
او دربارهی انگیزهی نگارش «اردوگاه نهروان» در مقدمهی کتاب گفته است: «فوت مادرم که رنجهای بسیاری را بهسبب اسارت من در عراق متحمل شدهبود، انگیزهی مرا در ثبت این اوراق افزود تا با هدیهی این اثر به روح ملکوتیاش بخشی از دِینم را ادا کردهباشم.»
«اردوگاه نهروان» در بیست بخش نوشته شده و به موضوعهایی چون نجات تانک، وضعیت اردوگاه، استاد خط، کار فرهنگی، فرار یا خودکشی، جاری زندگی، تبادل و … میپردازد.
در بخشی از این کتاب میشنویم:
کریم عراقی نام مرا صدا زد و به اشارهی دست گفت:
– بیا.
و من از صف آمار برخاستم و به طرف او راه افتادم و جلوی قامت کشیدهی او ایستادم. خیره شد و به چشمانم نگاه کرد. قبل از اینکه سؤالی کند و من حرفی زده باشم، دست راست خود را بالا برد و با تمام قدرت بر صورتم کشیدهای نواخت. وقتی دستش به سمت صورتم در حرکت بود، پلکهایم را روی هم گذاشتم و محکم به هم فشردم. کشیدهای با تمام قدرت دم گوشم زد و پردهی گوشم خونریزی کرد. کف پاهایم لخت بر روی موزائیک بود. برقی از آنها تمام وجودم را لرزانید.
او گفت:
نمیگذارم از فردا نفس راحتی بکشی!
یک ماه بود که هر روز مرا به باد کتک میگرفت و قصهی او پایان نداشت.
سرباز حامد عراقی در غیاب کریم سیاه، مسئولیت کتک زدن مرا به عهده داشت و با احساس مسئولیت، انجام وظیفه میکرد… .
* کتاب:
اردوگاه نهروان
مؤلف: یعقوب عبدالحسینزاده؛
ویراستار: محمدقاسم فروغیجهرمی؛
تعداد صفحات: ۱۲۸؛
ناشر: نشر شاهد؛
زبان: فارسی؛
سال چاپ: ۱۳۹۲.
کتاب دلاورمردان روزهای سخت دربارهی رشادت و ایثارگری دلیرمردانی از ارتش جمهوری اسلامی ایران است. گفتنی است نویسنده نیز افتخار خدمت در ارتش جمهوری اسلامی ایران را داشتهاست.
کتاب دلاورمردان روزهای سخت دربارهی رشادت و ایثارگری دلیرمردانی از ارتش جمهوری اسلامی ایران است. گفتنی است نویسنده نیز افتخار خدمت در ارتش جمهوری اسلامی ایران را داشتهاست.
هنگامی که نظام جمهوری اسلامی ایران استقرار پیدا کرد، دشمنان و مخالفان نظام برای دستیازیدن به اهداف شوم خود، هرگونه فرصتی را مغتنم میشمردند و با توجه به شرایط موجود، برای جلوگیری از تثبیت حکومت نوپای اسلامی، با دولت مرکزی ایران به مقابله میپرداختند.
در بخشی از کتاب می خوانید: هشت ماه از اسارت میگذشت که زمزمه تبادل زندانیان با دولت ج.ا.ایران به گوش می رسید. گویا قرار بود چهار نفر از ما در مقابل همین تعداد از افراد حزب دموکرات که در زندان دولت بودند معاوضه شوند. شهید علی اصغرلو به ما گفت اگر آمدند کاری میکنیم که شماها حتماً بروید، چون من تصمیم و نقشه فرار از زندان را در ذهنم آماده کرده ام، چند روزی نگذشنه بود که تیم معاوضه کننده آمدند. پس از بررسی و مصاحبه با ما، چهار نفر را انتخاب که یکی از آنها من بودم. هنگام ترخیص از زندان حال عجیبی داشتیم، زیرا خوشحالی آزاد شدن، تحت الشعاع نگرانی از وضعیت مبهم و نامعلوم فرمانده ما که به علت ماه ها زندگی در شرایط سخت چنان زندانی،در کنار با هم بودیم، قرار گرفته بود.
مجموعه مستند «خارج از دید» روایت جز به جز آنچه که در جریان انتخابات سال ۱۳۸۸ و اتفاقاتی که پس از آن به وقوع پیوست را به تصویر می کشد.
«خرمشهر تا ابوغریب» خاطرات دریادار ۲، دکتر هادی عظیمیراد، از ۱۰ سال اسارت است.
موضوع این کتاب خاطرات دوران اسارت است. این کتاب که بهصورت پرسش و پاسخ تدوین شدهاست، دربردارندهی گوشههایی از خاطرات «هادی عظیمیراد» از آغاز جنگ تحمیلی و نحوهی اسارت وی تا هنگام آزادی در سال ۱۳۶۹ است.
وی در این کتاب لحظههای سخت اسارت، مصدومیت و جلوههای زیبای مقاومت و پایداری را توصیف کرده و تصویری از اوضاع اسیران ایرانی ارائه نمودهاست.
اجرای نماهنگ زیبای “ماجراجوییم، ویژه دهه هشتادی ها و دهه نودی ها با اجرای گروه سرود آل یاسین(ع) و شعر میلاد عرفان پور
روایتی از نقشه جامع دشمن اما با محاسبهای غلط از زمستان سرد ۱۳۵۶ تا اغتشاشات اخیر کشور را در این گزارش مشاهده میکنید.
خرین روز دنیا مجموعه خاطراتی درباره آخرین روز زندگی گروهی از شهدای ارتش است.
مجموعه خاطراتی این کتاب به شرح زیر است:
در عملیات خیبر (راوی: سرهنگ خلبان رضا پیراننژاد): اوضاع جزیرهی مجنون اصلاً خوب نبود. بعثیها تمام پلها و مسیرهای خاکی رو شخم زده بودن. مسیر آبی هم زود جای بچهها رو لو میداد، هم خیلی از مهمات و ادوات زرهی رو نمیشد با قایق برد.
شرارههای آتش (راوی: سرهنگ عبدالرسول بنایی): اون شب برخلاف شبهای قبل، عراقیها تحرک زیادی داشتن. پشت هم منور میزدن. تازه وقتی منورها به آسمون میرفتن، میفهمیدیم هیبت کوهستان یعنی چی.
وصیتنامه (راوی: سرتیپ دوم زینالعابدین مرادی): فروردین ۱۳۵۹ بود. به همراه گردان ۱۳۵ هوابرد که من فرماندهیش رو به عهده داشتم، از شیراز به سمت کرمانشاه حرکت کردیم.
در میان شعلههای آتش (راوی: سرهنگ حسین فرید علیپور): وقتی ارتفاعات بازی دراز به تصرف نیروهای ما درآمد، عراق تازه متوجه شد که چه ارتفاعات مهمی رو از دست داده.
گمنام (راوی: سرهنگ خلبان غلامرضا تأییدیفر): عملیات خیبر بود. وظیفه داشتم با بالگرد به مناطقی برم که هرکدومش رو به اسم قایقی نامگذاری کرده بودن.
لباس نو (راوی: سروان داراب بهاری): همه دوست داشتن جزو خدمهی تانک او باشن. با اینکه فرماندهی تانک بود، اما هرموقع لازم بود جای راننده، جای توپچی، یا حتی جای فشنگدار هم مینشست. لطفی آروم و قرار نداشت.
شیرینی نامزدی (راوی: ستوان نصرالله دری): علی چندروزی بود که به مرخصی رفته بود. ستوان دوم علی صمغآبادی، فرمانده گردان توپخانه لشکر ۹۲ زرهی اهواز. علی موقع برگشتن با یه جعبه شیرینی آمد.
آمادهی رفتن (راوی: سرباز مهدی اکبری): پونزده فرودین ۶۱، تقریباً تازه رفته بودم سربازی. هنوز نیومده، یه حملهی محدود به گشت ما واگذار شد.
پایگاه هوایی راهکنشی عقاب ۴۴ ارتش قابلیت پذیرش و عملیاتی کردن انواع جنگندههای شکاری و بمبافکن و همچنین پرندههای بدون سرنشین نیروی هوایی ارتش را دارد.
همزمان با چهل و چهارمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی دانشآموزان دختر آموزش و پرورش ناحیه ۴ شیراز در آرامگاه حافظیه، سرود ایران را با عنوان همسرایان فجر ۱۳۵۷ نفری اجرا کردند.
کتاب شهید احمد کاظمی که به کوشش سعید سرمدی منتشر شده است، یکی از کتابهای مجموعه فرماندهان دفاع مقدس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است.
اولین اثر مجموعه “فرماندهان دفاع مقدس” در ۱۰ فصل، دیدگاه های “محسن رضایی”، “غلامعلی رشید”، “مصطفی ایزدی”، “حسین علایی”، “محمد درودیان” و “حسن روحانی” را درباره شهید احمد کاظمی دربر دارد.چینش این مقالات در کنار متن سخنرانی ها، گفت وگوها و نقل خاطرات از سوی دوستان، نزدیکان و همرزمان این فرمانده شهید پاسدار، ارزش این اثر را دو چندان کرده است.نقش فرماندهی شهید احمد کاظمی در مباحثی از کتاب، مانند “پیروزی و ابتکارات راهبردی متعدد در عملیات ها”، “فرماندهی و مدیریت قوی در کردستان و قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع)” و “از بین بردن تمامی زمینه های فعالیت گروهک های ضد انقلاب در غرب” تشریح شده است.
یکی دیگر از بخش های کتاب “شهید احمد کاظمی”، به متن سخنرانی این فرمانده جنگ در جمع رزمندگان در پایگاه انبیاء(ع) شوشتر، در دوران پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ اختصاص داده شده که در آن به تجزیه و تحلیل عوامل موثر در پایان جنگ پرداخته است.
شهید عماد مغنیه بنیانگذار یگان نظامی حزب الله لبنان و از فرماندهان جنگ ۳۳ روزه بود که در حادثه تروریستی به شهادت رسید.
تاب «فوتبال و جنگ»، نوشتهی محمود جوانبخت، جلد هشتم از مجموعهی «قصه فرماندهان»، زندگینامهی شهید کاظمی، از فرماندهان بزرگ دفاع مقدس، است.
دربارهی کتاب
جمعیت زیادی منتظر بالگردِ رئیسجمهور بودند. دستها سایبان شده و چشم به دور دستها دوخته بودند. جوان وقتی جمعیت را دید، ناخودآگاه به طرفشان کشیده شد. از صبح در کوچه پسکوچهها پرسه زده بود. فکر کرد چه چیزی بهتر از این. شاید در شلوغی میتوانست از آب گلآلود ماهی بگیرد و خرج امروزش را از جیب کسی بردارد. کار هر روزش بود. خرج مواد مخدر را باید درمیآورد. آب دماغش را به زحمت بالا کشید و میان جمعیت خزید. چندبار خواست دست به کار شود، ولی موقعیّت مناسب نبود.
***
«ناصر کاظمی» در خرداد ۱۳۳۵ در تهران متولد شد. در دانشگاه، در رشتهی تربیت بدنی درس خواند و همزمان با تحصیل، به کار معلمی در مدارس جنوب تهران مشغول شد. کاظمی در این کلاسها با طرح مباحث دینی و سیاسی دانشآموزانش را دربارهی مسائل روز آگاه میکرد.
از سال ۱۳۵۵ به مبارزات سیاسی خود وسعت بخشید. در همین سال زندانی شد و با اوجگیری مبارزات مردم، جدیتر از گذشته به مبارزه پرداخت تا اینکه انقلاب پیروز شد.
کاظمی در سال ۱۳۵۸ سپاهی شد و به دنبال غائلهی خلق عرب در خوزستان به آنجا رفت. بعد از این توطئه برای مبارزه با گروهکهای ضدانقلاب کردستان، راهی این منطقه شد و به پیشنهاد شهید بروجردی، فرمانده وقت سپاه کردستان، همراه چند نفر در دی ماه ۱۳۵۸ به پاوه رفت. او ابتدا فرماندار و سپس فرمانده سپاه پاوه شد.
این میداندار بزرگ جهاد سرانجام در ۶شهریور۱۳۶۱ هنگام پاکسازی محور پیرانشهر ـ سردشت به شهادت رسید.
دربارهی نویسنده
«محمود جوانبخت» در سال ۱۳۵۱ در تهران متولد شد و تحصیلات خود را تا پایان مقطع کارشناسی در رشتهی تاریخ ادامه داد. زمینهی فعالیت او روزنامهنگاری است. وی علاوه بر سردبیری نشریهی «خاطره امروز» با نشریات «سلام» و «بیان» و «گروه ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری همکاری» دارد.
از میان آثار او کتابهای سقوط، آبی + قرمز و مهربان مثل مسیح، در جشنوارهی کتاب کانون برگزیده شده است. کتاب «جا مانده از کاروان»، برگزیدهی جشنوارهی ادبیات عاشورایی، و کتاب «حکایت آن مرد غریب» برگزیدهی جشنوارهی دفاع مقدس است. جامانده از کاروان، آبی + قرمز، مهربان مثل مسیح، ماهیها در آب زندهاند، حکایت آن مرد غریب از آثار اوست.