بچه های عزیز،برای آشنایی بیشتر شما با امام حسین، خلاصه ای از زندگی ایشون رو براتون می گم.«در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت دومین فرزند برومند حضرت على و فاطمه, که درود خدا بر ایشان باد, در خانه وحى و ولایت چشم به جهان گشود…» (۱۳:۰۰)
بیننده ای در تماس تلفنی از مشکل مالی اش برای زیارت امام حسین علیه السلام گفته و در ادامه از تفضل و عنایت آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام برای حل این مشکل سخن می گوید.
خلاصه داستان : خزیمه کوفی، زیرکترین جوان قبیله همدانی ها که با بازگشت از سفر اجباری ، تمام شروط ازدواج با نصیبه را برآورده کرده ، نزد بریع ، پدر همسرآینده اش می رود تا تاریخ عروسی را برای روز دهم محرم سال ۶۱ تعیین نماید اما چند روزی است که بریع از کوفه خارج شده و به دشت نینوا رفته است. او برای رسیدن به معشوق ، چاره ای جز معامله با اشعث کندی ، فرمانده شرطه کوفه ندارد . خزیمه در ازای امان نامه بریع از ابن زیاد ، باید برای عمر سعد جاسوسی اردوی سپاه امام حسین (ع) را بکند و در این کار هم موفق می شود اما شب دهم ، تشنگی امان بچه های کاروان فرزند پیامبر را گرفته و او با اشتیاق به سمت فرات می رود تا مشکی پر آب مهیا کرده و به نزد امام حسین (ع) بازگردد اما به دست سپاه عمر سعد گرفتار شده و زخمی از دست آنها می گریزد. خزیمه در روشنی صبحدم در صف اول سپاه اسلام به نبرد با کفر می رود و به خیل شهدای دشت نینوا می پیوندد.
این برنامه گزارشی از سفر روحانیون اهل سنت استان آذربایجان غربی به عتبات عالیات است.