خلاصه داستان فیلم دل و دشنه :
«سحربانو» یک دختر ایلیاتی است. او تصمیم گرفته است به خاطر شهادت برادرانش در جنگ تحمیلی هفت سال سیاهپوش باشد. مردم ایل که نگران «سحربانو» هستند. در مراسم سنتی «سیاه بردارون» با آوردن هدایایی از او میخواهند که لباس سیاه را از تن به در آورد، تا خواستگارانش بتوانند پا پیش بگذارند. برخلاف میل «سحربانو» جشن خواستگاری بر پا میشود و هفت خواستگارش برای جلب رضایت او در یک مسابقه تیراندازی سوارکاری به رقابت میپردازند. از سوی دیگر در همین زمان هفت مزدور به سرکردگی «ریش قرمز» برای تصاحب گنجی وارد قلمرو آنها میشوند و پدر «سحربانو» به قتل میرسد و…
لیست عوامل فیلم سینمایی دل و دشنه :
گروه فیلمبرداری: تورج منصوری …. فیلمبردار سعید صادقی …. عکس گروه تدوین: حسین زندباف …. تدوین گروه صحنه و لباس: ملک جهان خزاعی …. طراح صحنه و لباس گروه موسیقی: مجید انتظامی …. آهنگساز گروه صدا: ساسان باقرپور …. صدابردار گروه چهره پردازی: ثریا خرمی …. طراح چهره پردازی گروه تدارکات: محمود محمدطائمه …. تدارکات نظامی سایر عوامل: ایرج گل افشان …. ساخت آنونس محمدعلی حدت …. طراح پوستر
بازیگران فیلم دل و دشنه :
ساغر باصری شهرام زرگر محمد متوسلانی توران مهرزاد فردوس کاویانی احمدرضا اسعدی منوچهر آذر میرصلاح حسینی هوشنگ منصورخاکی ولیالله مومنی امیرحسین خان شهری محمدجواد بخشی زاده اصغر رحمانی افشین ستایشگر محمد تهامی نژاد جواد روشنایی زینت هوشیار
“خاکهای نرم کوشک” نگاه متفاوتی به زندگی یکی از سرداران شهید دفاع مقدس شهید عبدالحسین برونسی دارد، یکی از فرماندهان جنگ که پیش از جنگ معمار بوده و در طول جنگ تبدیل به یکی از فرماندهان بزرگ میشود که تصمیمات مهم و موثری در عملیات و موقعیتهای حساس میگیرد.
تهیهکننده : آزیتا رصافی
قدمگاه شهیدان است اینجا محل رشد ایمان است اینجا
کسی که انس با این خاک دارد برایش کعبه ی جان است اینجا
جماران قبله ی رزمندگان بود شفابخش جماران است اینجا
به کام ما گذشت این جا شب و روز مسیر شهر جانان است اینجا
در اینجا پای مهدی بوسه می خورد که تحت رحمت آن است اینجا
چه یارانی در اینجا پا نهادند دل جامانده سوزان است اینجا
هزاران خاطره در خود نهفته کتاب عشق بازان است اینجا
ز اشک فاطمه دارد نشانه شبیه بیت الاحزان است اینجا
به خون پهلوی بشکسته سوگند شکسته دل فراوان است اینجا
ز شب های پر از عطر مناجات همیشه نور باران است اینجا
در اینجا ترک عصیان می توان گفت که الحق توبه آسان است اینجا
شب قدری که گم کردیم اینجا محل فهم قران است اینجا
به یاد قبر های عشق بازی دل عاشق پریشان است اینجا
دلیل این که جامندم زیاران خدا داند نمایان است اینجا
بگوش دل شنیدم عاشقی گفت که مهدی واقعه خوان است اینجا
شلمچه از دوئیت دور مان کرد همان توحید پنهان است اینجا
شهادت را از اینجا می گرفتند زمین عید قربان است اینجا
در اینجا می توان آرامشی یافت محل ذکر رحمان است اینجا
در اینجا می توان آرامشی یافت محل ذکر رحمان است اینجا
اگر چه کس نفهمد حرف ما را قدمگاه شهیدان است اینجا
در اسطوره ی ایرانی، زن «زهره» است و «زهره» نگاهبان آتش خانه! یعنی زن به جامعه ی ایرانی، از تاریخ اسطوره تا واقعیت جاری، به جان ایران، گرما و زندگی داده است. یکی از بارزترین جلوه های گرما و زندگی بخشی زن ایرانی، سالهای پایداری ملی در برابر تجاوز دشمنان ایران و ایرانی ست. یعنی سالهای دفاع مقدس! «زخم شانه حوا» روایتگر حماسه سازی، اسطوره پروری و در عین حال زخمهای پیدا و پنهان مادران سترگ ایران زمین در هشت سال دفاع مقدس است و نیز «زخم شانه حوا» می کوشد آینه ای روشن و شفاف-گرچه کوچک-در برابر روح بزرگ مادرانی باشد، که اگر نبود حماسه ی مقاومت و البرز پایداری آنها، اکنون مام میهن در چنگال اهریمنان متجاوز، بدترین روزگار خود را سپری می کرد!
این مستند به آشنایی با شخصیت و زندگی شهید ” سعید قهاری سعید ” و رشادت های او در مرزهای غرب کشور و کردستان می پردازد.
بازیگران: مهدی احمدی، یوسف جوکار، بهرام زندی، محمدابراهیم جعفری، حمید فرخ نژاد، لوون هفتوان، بهناز رودانی، علی گله دری، رضا پژوهی، عبدالرضا باغبان …
خلاصه داستان فیلم سینمایی در کوچه های عشق:
جوانی بیست و چند ساله که در آغاز جنگ همراه خانواده اش از آبادان مهاجرت کرده است، پس از پایان جنگ با پدرش به آبادان بازگشته و با دیدن شهر و خانه شان که ویران شده، در بازگشت قطعی به شهر مردد است. طی روزهایی که پدر برای ترمیم خانه ویرانشان اقدام می کند. جوان که در کوچه های خالی شهر تنهاست به دوستان کودکیش و بازی و عشق ها و شیطنت هایشان می اندیشد. پیرمردان صبوری را ملاقات می کند که همه مصائب جنگ را تحمل کرده اند و در شهر مانده اند و بالاخره شاهد حقارتی می شود که مهاجران در شهرهای دیگر برخود تحمیل کرده اند. جوان بالاخره تصمیم به بازگشت قطعی می گیرد. در آبادان، از کودکان دیروز، آنها که مانده اند، جوان و شکوفا شده اند و کودکان امروز میان ویرانی ها به بازی می پردازند و زندگی همچنان ادامه دارد…
خلاصه داستان : هنگام موشک باران تهران خانه ای بر اثر برخورد موشک ویران شده و دچار حریق می گردد….
«حجت » که تنها برادرش را در جنگ از دست داده است از اینکه در سال های آخر در کنارش نبوده رنج می برد و برای تسلی خاطر خود تابلویی را به یاد او سفارش می دهد. به زودی شرکتی که حجت با موفقیت اداره اش می کرد، دچار مشکل مالی می شود. تلاش او برای رفع این مشکل فرصتی فراهم می آورد تا به گذشته برگردد و زندگی خود و برادرش را مرور کند.
مستند « محراب » به آشنایی با شهید علی اصغر حسینی محراب ورزشکار کشتی گیر می پردازد که در جوانی به سپاه پیوست و در منطقه غرب کشور مسئول سپاه منطقه بود.