خلاصه داستان : جوانی به نام بهزاد به عنوان مسئول بخشی ازیک پروژه پاکسازی مین و تفحص پیکر شهدا در جنوب است و همسرش لعیا که خود اصلیتی جنوبی دارد همراه او است. لعیا نماینده مردم روستاهای محروم منطقه است که عمدتاً نیازمند آبرسانی اند. از سوی دیگر مهندس رزمجو که خود از رزمندگان دوران جنگ بوده، درحال انجام ساخت سدی بزرگ است تا عملیات آبرسانی به روستاها محقق شود.
این کتاب که با زبان سوم شخص روایت میشود، حاوی داستانهایی کوتاه از دوران دفاع مقدس است.
«طاهر موذن» در کتاب «سینای شلمچه» خاطراتش از دوران جنگ تحمیلی را روایت میکند. او حالوهوای جبههها و رزمندگان، روحیهی شهادتطلبی و ایثار و همچنین صحنههایی از جنگ را بهخوبی در این کتاب به تصویر میکشد. سینای شلمچه از زمانِ عزیمت راوی به جبهه، پس از نخستین مرخصی، آغاز میشود و تا پایان جنگ، ادامه مییابد.
* سینای شلمچه، نویسنده: طاهر مؤذن، ناشر: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰.
شط علی؛ محل استقرار یکی از گُردانهای قرارگاه به کلی سری نصرت به فرماندهی سرلشکر شهید علی هاشمی
مستند «پرواز یک و بیست دقیقه» ناگفتههایی از زندگی سردار سلیمانی از زبان خانواده، دوستان و همرزمان شهید، به کارگردانی مهدی نقویان از شبکههای سیما پخش شد.
بازیگران این فیلم : پرویز پورحسینی – مژگان بیات – نگار عابدی – سعید داخ – حسن عباسی – یلدا قشقایی – عطا سلمانیان – احمد نیک پور – مرتضی ایمانی – کاوه آشنا – لادن قناد – حسن ناصری – ایرج افکار – مهرزاد خلیقی – پوریا نیک جو
سایر عوامل : سرمایه گذاران: مهدی مومن زاده، محمدمهدی خرمی، مدیر تولید: مهناز انزهایی، مجری طرح: هادی اکبرخواه، مدیر فیلمبرداری: سعید بختیاری، مدیر صدابرداری: هادی افشار، تدوین: کاوه ایمانی، مژده قاجاریه، صداگذار: محمود موسوی نژاد، طراح گریم: محمد قومی، طراح صحنه و لباس: هادی اکبرخواه، برنامه ریز: کاوه قاسم زاده، منشی صحنه: شرف نساء نیرومند، عکاس: نازنین سلامیان، مدیر تدارکات: محمد طلایی
خلاصه داستان فیلم :حالا بعد چند سال پسرم برگشته… ایناهاش… این کلید رو به جاش به من دادن می گن بیا، خوشحال باش… پسرت اومده… کلیدی که مال یه دره… یه دری که گم شده تو این شهر لعنتی… حالا من در به در، کوچه به کوچه دنبال یه درم که بهم بگه این دو تا تیکه استخون و این کلید زنگ زده پسرمه یا نیست…
به همت گروه صوت و تصویر «خبرگزاری دانشجو»، فایل تصویری حاضر شامل بخشی از خاطرات سید ناصر حسینی پور، نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» هم اکنون آماده نمایش و دریافت شده است.
این کتاب گویا، روایت پنج داستان تأثیرگذار و شنیدنی از زندگی رزمندگان و ایثارگران دلیر دوران دفاع مقدس است.
* خاک سبز: «سعید»، بعد از جنگ، همراه با گروهی برای جستوجوی جنازههای همرزمانش در بیابانهای منطقهی جنگی سرگردان است. او در رؤیا یکی از رزمندهها را میبیند که جای بچههای دستهی «قمر» را به او نشان میدهد و میگوید که دوستان رزمندهاش که برای آوردن آب به محل تانکی در نزدیکی دشمن رفته بودند، با لبان تشنه شهید شدهاند.
* سپاس از حیات طیبهی نوجوان نجیب و زیبا: «علیرضا» مجروح جنگی است و هر روز آدمها و اتفاقاتی را به یاد میآورد. او میگوید تا شب همهی آن اتفاقات را فراموش میکند و دوباره روز بعد همین ماجرا تکرار میشود.
او عاشق دخترعموی زیبایش بوده، ولی از سر نجابت و خجالت، چیزی نگفته تا اینکه زیبا ازدواج کرده است و حالا او هر روز زیبا را در رؤیایش میبیند.
* تیر و ترکش: شخصی به نام «رحیم» که به عنوان دیدهبان در هر عملیاتی شرکت میکند، هیچ اتفاقی برایش نمیافتد و خودش میگوید که نظرکرده است. تا اینکه در یک عملیات پایش مجروح میشود.
* در تنگنای خرابه: «منصور» نه سال بعد از جنگ، همراه همسرش «مینا»، برای دیدن خانهی قدیمیشان به شهرش بازگشته است. اما با خرابههای خانهشان روبهرو میشود.
در همین حین زن و شوهر دیگری هم ادعا میکنند که آنجا خانهشان بوده است. پیرمردی از راه میرسد که ادعا میکند در تمام دوران جنگ به درختی که در این خرابه بوده، آب میداده و آنجا خانهی اوست.
* دلی از جنس آفتاب: «سید صالح» که جانباز شیمیایی است؛ شوهر «راضیه خانم» (مادر مهتاب) است. بعد از مرگ راضیه خانم، باوجود علاقهی بسیا
داستان فیلم سرو زیر آب
«سرو زیر آب» فیلمی به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر، نویسندگی محمدعلی باشه آهنگر و حامد باشه آهنگر و تهیه کنندگی سید حامد حسینی، محصول سال ۱۳۹۶ است. راز جهانبخش کرامت فاش می شود؟ این راز خواب چیستا، ماهرو، گودرز، بهرام، جهانگیر و سرگرد پوشیاس را آشفته خواهد کرد. جهانبخش برای اثبات بی گناهی اش و بازگشت آرامش سفر بلندی را آغاز می کند. سفری که پایانش زندگی بسیاری از آنها را تغییر می دهد.
درباره فیلم سرو زیر آب
فیلم سرو زیر آب به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر در سال ۱۳۹۷ ساخته شده است. این فیلم محصول کشور ایران و در ژانر اکشن و جنگی میباشد. در این فیلم بابک حمیدیان، مینا ساداتی، شهرام حقیقت دوست، رضا بهبودی، همایون ارشادی، مهتاب نصیرپور، هومن برق نورد، ستاره اسکندری، فرخ نعمتی، حسین باشه آهنگر، محمدهادی قمیشی، سیاوش چراغی پور، حسین فلاح و دنیا مدنی به هنرمندی پرداختهاند.
بازیگران : بابک حمیدیان، مسعود رایگان ، رضا بهبودی ، مینا ساداتی و همایون ارشادی
آبادان در محاصره دشمن و زیر آتش مداوم قرار گرفته است. گروهی از نوجوانان بسیجی زیر فرمان حمید، تصمیم به نابود کردن دکلی می گیرند که شهر را مورد حمله های پیاپی قرار می دهد. شهر به تدریج تخلیه می شود و در این میان خانواده حمید نیز تصمیم به ترک شهر می گیرند. اما زهرا، خواهر حمید، حاضر به ترک شهر نیست و تصمیم دارد در کنار برادرش، در برابر دشمن مقاومت کند. با پافشاری های بسیار زهرا، او هم در آبادان می ماند و در یاری رساندن و مداوای مجروحان شریک می شود. امیر، دوست حمید که در کنار وی به مقاومت در برابر دشمن مشغول است، از زهرا خواستگاری می کند و این در حالی است که به اعتقاد حمید، جنگی می تواند مسأله مهمتری باشد. سرانجام با تلاش بسیجی ها دکل نابود می شود. زهرا که مجروح شده با هلیکوپتر به بیمارستان منتقل و در همان زمان امیر نیز برای شرکت در یک عملیات دیگر به جبهه اعزام می شود.
فیلم مستند چند خط رشادت / نگاهی کوتاه به زندگی شهید محمد بروجردی / لینک مستقیم دانلود
سردار سرلشکر پاسدار محمّد بروجردی، یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شرکت کننده در جنگ ایران و عراق بود که در کردستان به شهادت رسید. وی خلاقیت و نبوغ جنگی زیادی از خود نشان داد و در بازگرداندن کنترل کردستان به دست نیروهای خودی نقش کلیدی داشت. از این رو، در ایران از وی با عنوان مسیح کردستان نیز یاد میشود. همچنین وی معلم و فرمانده محبوب موسسان تیپ ۲۷ محمد رسول الله نیز محسوب میشود.
در این فیلم مستند نیز نگاهی کوتاه به زندگی شهید محمد بروجردی دارد که نکات تأمل برانگیزی نیز از زبان همرزمان (امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی، محسن رفیق دوست)، همسر و مادر ایشان نیز ذکر می گردد.
انتشار اختصاصی مبین مدیا در سالروز شهادت سردار محمد بروجردی
مدت زمان : ۱۷ دقیقه
کیفیت : TVRip (عالی)
پخش از : شبکه دو سیما
درباره مردی است به نام اکبرآقا که راننده کامیون است و در دوران جنگ به سر می برد و قرار است یکسری بار و تجهیزات از تهران برای جبهه ببرد. این اکبرآقا با یک روحیه ی جاهل ماب است و اصلا علاقه و اعتقادی به جبهه آمدن و جنگیدن ندارد….
این کتاب گویا، روایت سه قصهی کوتاه از زندگی فرماندهان شهید «مهدی باکری» و «حسین خرازی» است.
* قدم بر بال فرشتگان: «جیران» کوچولو گریه میکند و از پدرش میخواهد که همراه او و مادرش به میاندوآب برود. ولی پدرش میگوید که باید مراقب عمومهدی باشد؛ چراکه از وقتی که عموحمیدش شهید شده است، دیگر حالوروز خوبی ندارد. سپس پدر قصهی جبهه و جنگشان را برای جیران تعریف میکند.
* عاشق نستوه: «سیمین» درحالِ تحقیقکردن دربارهی «شهید حسین خرازی» است. رزمندهای که در عملیاتهای مختلف در جبهه خوش درخشیده است. او فرماندهی عملیاتهای متفاوتی بود و سرانجام در سن ۲۹ سالگی به شهادت رسید.
* اطلسی: «حاج حسین خرازی» فرماندهی است که با رفتار خود به رزمندگان درس تقوا و درستکاری میدهد. او به گروهی که برای گرفتنِ غذای بیشتر، تعداد نفرات سنگرشان را (بهدروغ) بیشتر اعلام کردهاند، یاد میدهد که این کار اشتباه و دریافتِ غذای اضافه به این روش، حرام است.