خلاصه داستان : لطفعلی خان ، کارمند با سابقه ی بانک سکته می کند . اطرافیانش به هنگام دفن او ، از زنده بودنش با خبر می شوند . برخورد با مرگ لطفعلی خان را به خود می آورد و تصمیم به توبه می گیرد. او به میان مردم می رود و از آنان حلالیت می طلبد. اما توبه ی خالص و حقیقی را به این آسانی ها نمی بیند .
مینی سریال “محرمانه در باران” به نویسندگی و کارگردانی احسان سلطانیان در مرکز اصفهان تولید شده است و از معدود فیلمهای ایران در ژانر “نوآر “است و داستانی عاشقانه و حادثهای را در چهل و دو سال پیش روایت میکند. از ویژگیهای جذاب این فیلم داستانی، تلفیق قواعد ژانر نوآر با ویژگی فولکوریک ایران و به ویژه ایل قشقایی است
محرمانه در باران” روایتگر داستانی است عاشقانه، احمد مفخم معروف به شیرمرد یک معلم عشایری در سیاه چادرهای ایل قشقایی است که سالها در حال مبارزه سیاسی بوده است که توسط ساواک دستگیر میشود و مأمور انتقال شیرمرد به تهران یکی از نیروهای ژاندارمری سمیرم است که سالها قبل شاگرد شیرمرد در سیاه چادرها بوده است و حالا او بر سر دو راهی عشق و معرفت قرار میگیرد.
این فیلم به تهیه کنندگی احسان سلطانیان تولید شده است و دیگر عوامل آن عبارتند از: مدیرفیلمبرداری مجید محسنی، مدیر تولید مجید نعمت الهی، تدوین مهدی دهقان، صدابردار سعید بهرامی، گریم نفیسه علیزاده، طراح صحنه مسعود جزایری، طراح لباس مهناز شکوه فر، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان هادی مسعودی، دستیار اول فیلمبردار محسن شکرالهی، مدیر تدارکات حمید تربتیان، مدیر جلوههای ویژه میدانی حمید رسولیان، منشی صحنه جیران جناب، عکاس فروغ سلطانیان و بازیگری مهران هادی، حسن جویره، امین زارع، بی ژن افشار، شهاب غزالی، جهانگیر نکویی، مهرداد فرید، شهره موسوی، حجت اله نجف پور، هادی مسعودی، رؤیا زیرک قشقایی، محمد قربانی، ابراهیم رحمانی، علی عابدی و مونا کرمی.
«قصهی ناتمام» روایت داستانیِ تلخیها و شیرینیها، انتظارها و وصلها و بغضهای فروخوردهی مادران و همسران و خانوادههای دلاورمردان مدافع وطن و حرم است.
خیبر ایـن بـار نـه در بیابـانهـای اطـراف مدینـه کـه در نیزارهای هورالهویـزه بـود و تـا نگویـی بـه مـن کـه چه حکایتـی بـود در نـوای ایـن نیها، دست از تـو نمیکشـم! چـه دیدیـد در خلسـهی جزایـر مجنـون کـه دیوانهترتان کـرد و چه یافتیـد در طلائیـهی زرخیـز؟ دشـمن ایـن خیبـر، نـه یهودیـان کافـر کـه مسـلمانان همکیـشِ همسـایه بودند و مسـلمان نه، که انسـان نیز نبود آن دشـمنی که روا میداشـت آنچه بـر مـا روا داشـت! او کـه دیوانه شـد وقتی چنین جانبـرکف میدیدتان و از خشـم میمُرد وقتـی بـا بنبسـت تدبیرتـان روبهرو میشـد. پس نامسـلمانان خدانشـناس دیگـر را از خـاور و باختـر بـه یـاری خواند و چندین روز بیسـابقه بـر سـرتان بمـب بارانیـد؛ امـا دریـغ کـه خشـمش فـرو ننشسـت، تـا سـرانجام از کاسـهی چهکنـم چهکنمـش غـول افعـی سـر بـر آسـمان آورد و از نیـش نفریـن شـدهاش زهـر بـر سـرتان ریخت.
نریمان ذاکر زاده بساز و بفروشی است که از هر راهی کسب درآمد می کند و اعتقاد به کسب روزی حلال و … ندارد. در گیر و دار یک معامله کلان، موبایلش زنگ می خورد و به او می گویند که اسمش برای حج تمتع در آمده است. نریمان باور نمی کند، چراکه هیچ وقت آدمی نبوده که بخواهد حج تمتع برود و عقیده دارد اشتباهی شده است. پس از روشن شدن مدارک، معلوم می شود پدر نریمان (حاج عبدالرسول) که مردی متدین و خداترس بوده، سالها پیش به اسم پسرش حج تمتعی ثبت نام کرده و دلیلش را در نامه ای ذکر کرده است و …..
کتاب «کمین» مجموعه خاطراتی از هشت سال دفاع مقدس را روایت میکند.
سال ۱۳۶۵ من در کلاس سوم متوسطه، در دبیرستان آیتالله طالقانی شهرستان نیشابور، تحصیل میکردم. اونموقع کشور حالوهوای خاصی داشت و این حالوهوا و شوروشوق در محیط مدرسهی ما هم موج میزد.
آخرِ سال بود و همگی برای امتحانها آماده میشدیم. هرروز در کلاس خبرهای جدیدی از جبههای جنگ به گوش میرسید و دانشآموزان با شوق و هیجان از بستگان و دوستان خودشون که در جبهه بودند، خاطراتی را برای هم نقل میکردند. تعدادی از همکلاسیهای من که ازنظر جسمی از من قویتر بودند و یا سنشان بیشتر بود، برای رفتن به جبهه نامنویسی کرده بودند و تعداد انگشتشماری هم در جبهههای جنگ حاضر شدهبودند.
یادمه بچههایی که به جبهه رفته بودند، خیلی راحت در محیط دبیرستان مشخص بودند، چون لباس بچههای جبهه یه جفت کفش کتونی و یه شلوار بسیجی خاکی بود که اونها را از دیگران متمایز میکرد. من با احترام زیادی به اونها نگاه میکردم و توی دلم میگفتم: خوش به حالتون! ای کاش میشد که منم یکی از این شلوارهای بسیجی رو بپوشم. خلاصه که چندروزی تمام فکرم رو رفتن به جبهه مشغول کردهبود.
روایت دستیابی به صنعت بومی ساخت انواع موشک با کلاهک های تهاجمی با لانچرهای ویژه حمل کننده آنها توسط شهید حسن تهرانی مقدم.
خلاصه داستان : پناهنده داستان عثمان بن مظعون از یاران پیامبر اکرم (ص) را روایت می کند که پیرو خبری مبنی بر اینکه شهر مکه به اسلام گرویده است، از حبشه بازمی گردد، اما در نزدیکی مکه متوجه عدم صحت این موضوع شده و …
بازیگران : حسن اسدی، حسن جوهرچی، عزیز هنرآموز، حسین توشه، علی جاویدفر، ناصر فروغ، حسین پوریده، امیر مولوی، اوژن صفاری، مرتضی انصاری و اشکان هورسان …
کارگردان : محمد تقی انصاری
کارگردان: احمد کاوری | ژانر: پلیسی
خلاصه داستان:
پس از گم شدن دختری، پلیس عملیاتی را برای یافتن او آغاز میکند. پلیس گمانههای زیادی از جمله قتل، دزدیدن و … درباره این دختر نوجوان میزند و پرونده او در اختیار سروان اداره آگاهی و همچنین مددکار مشاوره نیروی انتظامی قرار میگیرد و اینها مشغول رسیدگی به این پرونده جنجالی هستند…
بازیگران:
ماه چهره خلیلی، هدایت هاشمی، کوروش تهامی، هومن حاج عبداللهی و…
خلاصه داستان : رحمان مؤذن نوجوان روستا با دیدن تابلوی تازه حضرت مریم که برای کلیسای روستا آورده شده، به یاد مادر خود می افتد….
بازیگران : محسن فلسفین ، رافیک ترگابریلیان ، زلیخا شاداب ، پروانه مظهری ، سیدهادی نائینی زاده ، سیدعلی سیدمحمدی ، علی حسین محمدحسنی ، آلیک قریبیان ، اما الکسانیان
کارگردان : حمید جبلی
در این کتاب زندگینامه و رشادتهای شهید سرلشکر خلبان «مصطفی اردستانی» به رشتهی تحریر درآمدهاست. کتاب دربرگیرندهی بخشی از زندگی و خاطرات همرزمان این شهید بزرگوار است.
سرلشکر خلبان شهید مصطفی اردستانی در سال ۱۳۲۸ در روستای قاسمآباد، از توابع شهرستان ورامین، دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در شهرستان ورامین گذراند.
پس از دریافت دیپلم، در سال ۱۳۴۸ به خدمت سربازی اعزام شد. خدمت سربازی را در یکی از روستاهای اسفراین به پایان برد. شرایط جغرافیایی منطقه در آن زمان برای کشت خشخاش مساعد بود و اهالی روستا بهصورت فراگیر مبادرت به کشت آن میکردند. شهید اردستانی تا جایی که میتوانست آنها را از این کار باز میداشت.
شهید اردستانی پس از انقلاب، با جمعی از همکارانش، اقدام به انتشار یک نشریهی درونگروهی به نام «مخلصین» کرد که حاوی مطالب اعتقادی و فرهنگی بود و باوجود شمارگان محدود، با استقبال همکارانش روبهرو شد.
بخشی از کتاب:
اواخر شهریورماه ۱۳۵۹، برای انجام یک مأموریت مخصوص اداری، از پایگاه تبریز عازم تهران شدم. مأموریتم در اتاق ویژهی ستاد نیروی هوایی بود و چندروزی طول میکشید. گرچه فصل تابستان رو به سپری شدن بود و رفتهرفته جای خود را به فصل سرد پاییز میسپرد، اما برای من و خانوادهام بهاری درحال شکفتن بود و آن، حضور سبز اولین شکوفهی درخت زندگیمان بود که در همین روزها پا به عرصهی وجود میگذاشت و گل زندگیاش شکفته میشد… .
روایتی از سفر جمعی از علمای اهل سنت از ایران به سوریه و شرکت در همایش های مرکز اسلامی شام که به ایجاد وحدت و رد تفکرات تکفیری در جهان اسلام می پردازد.
این کتاب بخشیهایی از تاریخ پرافتخار آبادان، بهویژه در دوران معاصر، یعنی سالهای مبارزه مردم آبادان در راه پیروزی انقلاب اسلامی بهرهبری امام خمینی (ره) و مبارزه با دشمنان داخلی را روایت میکند.
«دشمن پشت دروازههای شهر: روایت مقاومت مردمی آبادان؛ ۱۳۵۹» دربارهی تاریخنگاری دفاع مقدس، بیشتر مبتنی بر توصیف و تبیین رویکردها، راهبردها و عملکرد گروهها و نخبگان نظامی بوده و کمتر به نقش مردم عادی جامعه در جنگ پرداختهاست.
با توجه به اینکه یکی از علل اصلی موفقیت رزمندگان اسلام در هشت سال جنگ تحمیلی، روحیهی مقاومت و پایداری آنان بودهاست، ازاینرو پرداختن به آن امری انکارناپذیر است، اما اینکه چگونه این مقاومت در ابتدای جنگ بهعنوان یک فرهنگ برخاسته از عقاید و ارزشهای دینی و انقلابی شکل گرفت و سپس در تمامی ابعاد جامعه گسترش پیدا کرد، کمتر به آن توجه شدهاست.
همچنین مقاومت مردم آبادان دربرابر تجاوز دشمن بعثی را میتوان یک پدیدهی تاریخی در آن مقطع زمانی به شمار آورد که بعدها در صورتبندی هویت و حیات اجتماعی و فرهنگی جامعهی ایران اسلامی نقشی بیبدیل ایفا کرد.
کتاب «دشمن پشت دروازههای شهر»، به نویسندگی نعمتالله سلیمانیخواه، روایتگر چگونگی انجام این مقاومت مردم و شکلگیری فرهنگی است که در طول دوران دفاع مقدس به یک عنصر اصلی و تعیینکننده در گفتمان سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی جامعهی ایران تبدیل شد.
کارگردان: برادران محمودی | ژانر: درام، اجتماعی | | تهیه کنندگان: نوید و جمشید محمودی
خلاصه داستان:
دل دار یک قصه عاشقانه است که در بستر عشق و اتفاقات اجتماعی که جوانان درگیر آن هستند از قبیل ازدواج، شغل و انتخابهای متعدد اتفاق میافتد. خط اصلی داستان درباره آرش جوان نخبه دانشگاهی است که به دلیل بیماری مادرش دانشگاه را رها کرده و بعد از چند ماه و بر اثر اتفاقی، عشق دوران دانشگاهش یعنی رونا را میبیند و به موازات آن یک داستان عاشقانه دیگر نیز در سریال روایت میشود…
بازیگران:
محمدرضا غفاری، الناز حبیبی، حسام محمودی، سوگل خلیق، نیما رئیسی، مهران نائل، پیمان مقدمی، سجاد دیرمینا، شادی مختاری، خیام وقارکاشانی، صحرا اسدالهی، وحید آقاپور، مونا کرمی، بهزاد فراهانی، مریم بوبانی، علی اوسیوند، رویا جاویدنیا، کمند امیرسلیمانی، پریوش نظریه، همایون ارشادی و علیرضا آرا
دربارهی دیدگاههای فرهنگی و نگاه مکتبی حاج قاسم سلیمانی سخنان زیادی گفته شده، اما به دیدگاه نظامی سردار سلیمانی کمتر پرداخته شدهاست. بخشی از دیدگاههای فنی و تاکتیکی سپهبد قاسم سلیمانی را میتوان در تحلیل شخصیت نظامی همرزمانش دید.
آنچه در این روایت کوتاه میشنوید بخشی از سخنان شهید قاسم سلیمانی دربارهی خصوصیات اخلاقی و نظامی «شهید احمد کاظمی» است؛ خصوصیاتی مانند: «ادب و رازداری»، «جسارت و شجاعت» در بُعد اخلاقی و «دوراندیشی»، «طراحی تاکتیکهای نظامی»، «فرماندهی هوشمندانه در عملیاتها» و «نظم و انظباط در کارها و مکانهایی که فرماندهی آنها را بر عهده داشت».