این برنامه روایتی از زندگی، فعالیتهای فرهنگی و هنری شهید بهزاد (ابوالفضل) سپهر، شاعر عرصه جبهه و جنگ است.
این برنامه به جنگ ایران و عراق و حضور نیروهای دریایی سپاه در خلیج فارس پرداخته و از نقش آمریکا در این میان می گوید.
یحیی حق شناس یکی از اسرای ایرانی در جنگ تحمیلی بود که به مدت ده سال اسارت کشید. همسر او رقیه عزیزپور، از سن ۱۷ تا ۲۷ سالگی منتظر بازگشت او ماند.
حضرت آیتالله خامنهای فرمودند: «لشکر هشت نجف که آقایان اسم آوردند، یکی از لشکرهای قَدَر در میدانهای دفاع هشتساله بود و خود مرحوم شهید کاظمی (رضواناللهتعالیعلیه) واقعا یکی از آن فرماندهان برجسته بود. بنده در همان دوران جنگ رفتم خوزستان به مرکز لشکر نجف، [از] آنجا بازدید کردم؛ چیزهایی در آنجا دیدم که در کمتر لشکری آدم میتوانست آنها را مشاهده کند: آمادگیها از یکسو، روحیهی خیلی بالا از یکسو و نظم و ترتیب؛ نظم و ترتیبی که من در آن لشکر دیدم، در کمتر جایی انسان آن را مشاهده میکرد.» ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
بخش دفاع مقدس پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت نوزدهم دیماه سالروز شهادت سردار شهید حاج احمد کاظمی، نماهنگ «سردار رو سفید» را منتشر میکند.
ایستگاه صلواتی در قطعه چهلم بهشت زهرا که با تلاش عده ای از رزمندگان دوران جنگ در این محل برپا شده است.
فیلم کوتاه و دیگر هیچ نبود / روایتی متفاوت از عملیات تفحص شهدا / لینک مستقیم دانلود
فیلم «و دیگر هیچ نبود» شبکه افق روایتی متفاوت از عملیات تفحص شهدا است و به اتفاقی که در یکی از این تفحصها رخ میدهد ارتباط دارد.
«و دیگر هیچ نبود» فیلمی است که میخواهد روایتی متفاوت از عملیات تفحص شهدا را به تصویر بکشد؛ یک رزمنده و یک سرباز عراقی در میان مینها گرفتار شدهاند، سرباز عراقی از صدام آسیب دیده و اکنون فراری است. رزمنده نیز، پشت عکس امام خمینی(ره) آدرس جایی را که سرباز عراقی به دنبال آن است ترسیم میکند اما هر دو به دست عراقیها شهید میشوند. سالها بعد، جسد سرباز عراقی به واسطه عکس امام که همراه اوست، به عنوان شهید گمنام از دل خاک بیرون میآید.
فیلم کوتاه و دیگر هیچ نبود / روایتی متفاوت از عملیات تفحص شهدا
مدت زمان : ۲۹ دقیقه
کیفیت : TVRip (عالی) – [ریلیز اختصاصی مبین مدیا]
حججم کل : ۱۴۷ مگابایت
پخش از : شبکه افق
عملیات تفحص شهدا از همان سالهای جنگ شروع شده و تاکنون هم ادامه دارد چه اینکه به دلیل طولانی شدن دفاع مقدس و همچنین کشتارهای دسته جمعی اسرا و نیروهای ایرانی توسط ارتش بعث، پیکر بسیاری از شهدا در بحبوحه جنگ به میهن بازگردانده نشد.
در پی این تفحصها، اتفاقات مختلفی به وقوع میپیوندد که هر یک برای اهل بصیرت، نشانهای از دلدادگی شهدا به معبود خویش و وصل آنها به درگاه الهی است.
فیلم کوتاه و دیگر هیچ نبود / روایتی متفاوت از عملیات تفحص شهدا
محمد حیدری جانباز جنگ تحمیلی است. او اصالتی هندوستانی و بعد از ورود به ایران مسلمان شده و نام محمد را برای خود برگزیده است.
او در سالهای جنگ به جبهه رفته و از ناحیه ۲ پا جانباز شده اما علی رغم همه این ها هنوز کارت ملی و شناسنامه ایرانی ندارد.
(از آسمان بچه های تبلیغات که چراغ معنویت جبهه ها را روشن نگه می داشتند و حالا ما جنگ را از نگاه آنها به تماشا می نشینیم)
مستند « خاکستر و فرشته » به نمایش تصاویری از روزهای جنگ تحمیلی در جزیره فاو و ایثار و فداکاری رزمندگان می پردازد.
کمتر کسی است که چهره مقاوم همراه با کلاه خاکستری رنگ چریکیاش را در خیابان خیام ندیده باشد. شاید بتوان لقب مظلوم ترین سردار دوران جبهه و جنگ را به او داد. همان که بعد از شهادت دکتر مصطفی چمران دیگر اجازه ورود به جبهه را پیدا نکرد و حتی زمانی که به صورت ناشناس به منطقه میرفت، باز هم دشمنان از دست او در امان نبودند. امروز ۲۸ اردیبهشت ماه سالگرد شهادت آن بزرگمرد گمنام است. شهید «سید مجتبی هاشمی»؛ سردار مقاوم اسلام را از خلال تعاریف و خاطرات یکی از همرزمانش بیشتر بشناسید.
احمد رستگار
تاریخ تولد: ۱۳۳۵
محل تولد: اهواز
وضعیت تاهل: متاهل
مدرک تحصیلی: دیپلم
محل شهادت: منطقه عملیاتی فاو
تاریخ شهادت: ۱۳۶۴
نحوه شهادت: اصابت گلوله
زندگی نامه شهید:
شهید احمد رستگار در سال ۱۳۳۵ در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود از آغاز طفولیت فعالیتهای مذهبی خود را در سنگر مؤمنان و موحدان مسجد متمرکز نمود و در دوران انقلاب با پخش اعلامیه های امام (ره) عیناً به مقابله با طاغوت پرداخت تا آنگاه که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. در سال ۶۰ به عنوان اپراتور پخش در صداوسیمای جمهوری اسلامی مرکز خوزستان مشغول به کار شد. سپس با سمت فیلمبردار چندین بار به جبهه رفت و گزارشهایی از عملیات های گوناگون تهیه نمود که سرانجام در عملیات والفجر در کمال سرافرازی و صلابت در حالی که به ثبت رشادتهای ایثارگران جبهه های نبرد مشغول بود پس از اصابت گلوله به سرش در تاریخ ۷/۱۲/۱۳۶۴ روح بزرگش از زندان خاکی تن رهایی یافت و به خیل شهیدان اسلام پیوست. از این شهید عزیز یک فرزند پسر به یادگار باقی مانده است.
همسر شهید می فرماید:
شهید بسیار آگاه به مسائل دینی بود و به ائمه اطهار و به خصوص امام حسین (ع) ارادت ویژه ای داشت. ایشان با دیگر همرزمانش به سوی خط مقدم جبهه می رفتند تا پیام خونین رزمندگان اسلام را به جهانیان برسانند. به نماز و مسجد وابستگی عجیبی داشت و در مسجد درس احکام و فرایض دینی را یاد گرفته بود. مسجد را بهترین دانشگاه و بهترین سنگر می دانست. به امام و انقلاب و شهدا عشق می ورزید و تنها آرزویش این بود که در کنار رزمندگان اسلام علیه کفر بجنگد و به درجه شهادت نائل آمد.
فتوکلیپی زیبا درمورد شهید علی اکبر شیرودی دلاور مرد تیز پرواز و رکورددار تعداد پرواز های جنگی جهان . « هشتم اردیبهشت سال ۶۰، به شهید شیرودی خبر دادند که تانک های عراقی به طرف دشت ذَهاب در حرکتند. وی به دلیل تاریکی شب نتوانست به طرف منطقه عملیاتی حرکت کند، از این رو آن شب را به نماز ایستاد و در دل تاریکی شب با یگانه معبود به راز و نیاز مشغول شد. او نماز صبح را با آرامش به پایان رساند. و سپس به طرف منطقه درگیری حرکت کرد. در ساعت شش صبح با انهدام چندین تانک از نیروهای دشمن، هلی کوپتر وی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و دست تقدیر، لحظات پربار عمر او را تاراج کرد و آستان قدس الهی پذیرای روح ملکوتیش شد… »
گروهی از هموطنان کرد مان که توسط شاه تبعید شده بودند به عراق و در آنجا از جانب حکومت بعثی اذیت های بسیاری شدند و شهیدان بسیاری در زمان جنگ فدا کرده اند.
حضرت آیتالله خامنهای فرمودند: «لشکر هشت نجف که آقایان اسم آوردند، یکی از لشکرهای قَدَر در میدانهای دفاع هشتساله بود و خود مرحوم شهید کاظمی (رضواناللهتعالیعلیه) واقعا یکی از آن فرماندهان برجسته بود. بنده در همان دوران جنگ رفتم خوزستان به مرکز لشکر نجف، [از] آنجا بازدید کردم؛ چیزهایی در آنجا دیدم که در کمتر لشکری آدم میتوانست آنها را مشاهده کند: آمادگیها از یکسو، روحیهی خیلی بالا از یکسو و نظم و ترتیب؛ نظم و ترتیبی که من در آن لشکر دیدم، در کمتر جایی انسان آن را مشاهده میکرد.» ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
بخش دفاع مقدس پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت نوزدهم دیماه سالروز شهادت سردار شهید حاج احمد کاظمی، نماهنگ «سردار رو سفید» را منتشر میکند.
موشن گرافیک “سلاح شیمیایی” پرونده سیاه آمریکا در ارسال محمولههای بمب شیمیایی به عراق برای استفاده در جنگ تحمیلی علیه ایران را مورد بررسی قرار داده است.
این مجموعه درباره خاطرات سید نورالدین عافی، جانباز ۷۰ درصد است که در سن ۱۵ سالگی وارد جبهههای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شد و بارها مجروح شد.
برای شادی روح شهدا و امام شهدا و فرج آقا امام زمان هر دانلود یک صلوات ختم شود.
(باز باران پرسشی فراموش شده را دوباره به یادمان می آورد، پرسشی که از فرط رویارویی عادی و روزمرگی از یادش برده ایم.
آرمانی خوش آیند و نوستالژیک که بر خلاف دیدگاههایی به ظاهر روشنفکر امروزی، متعلق به زمان و مکانی خاص نیست، ولی فراموش شده است، ارزش ها و انسانهایی که از یاد رفته اند.
باز باران تصویری مبتنی بر واقعیت زیستی، در جامعه است، که فضایی از جامعه امروز را به نمایش میگذارد بدور از زمان و مکان دوران دفاع مقدس؛ زمان و مکانی که میان واکنش ها و باورها فاصله انداخته است.
باز باران روایتی است از واقعیتی ناگوار از مردابی دست ساز؛ که ناشی از گرایش به تبییندیدگاهی منفعل در کنش های اجتماعی در دوران پس از جنگ می باشد.
شاید نمایی بسته و بی پرده به تحولات و تغییراتی ناخوشایند در اخلاق، کردار و انحطاط فرهنگی و ساییدن، شکستن و تن دادن در برابر هجمه های فرهنگی، که همه و همه ناشی از آن فراموشی است و گریزی نیست مگر باور خودمان و تکیه بر آنچه هستیم، آنچه داریم، به آنچه لایقش هستیم برسیم.
این دیدگاه در سه اپیزود به تصویر درآمده است:
الف- قطعه ای کوتاه ولی تمام… از دوران دفاع مقدس
ب- نگاهی صریح به آنچه زاییده غفلت و سایش فرهنگی است.
ج- اپیزود آخر در فضایی با ماهیت انتزاعی، نمودی عینی از واقعیتی تلخ از جامعه ای منفعل است که در فضای قبرستان به نمایش گذاشته شده است و حضور دختری که نماد قشری از جامعه است که با داشتن فطرتی پاک، تشنه حقیقت و پاکی است ولی در اثر عدم شناخت و تحت تأثیر اغوای سحر کننده تهاجمات فرهنگی و….. که در این تلاش با کاراکتری به مثابه شیطان به نمایش درآمده؛ دچار سردرگمی و حیرانی می شود که در آخر پس از مستأصل شدن، با تکیه بر ذات پاک احدیت و رجوع به فطرت پاکش، لایق باران می شود….. و چه بارانی گوارا و پاک تر از شهدا، …. که شمس وجود حق هستند و به نقل از آن پیر سفر کرده: شهدا شمع محفل بشریتند)