خلاصه داستان : یک مجروح جنگی را از جبهه به بیمارستان می آورند. پرستار او که ماری نام دارد، یک دختر مسیحی است که احساس می کند چهره مجروح برایش آشنا است. سرانجام متوجه می شود که چهره او به تابلوی حضزت مسیح شباهت دارد. از این به بعد است که ماری درگیر ذهنیات خود می شود و …
بازیگران : مهناز افضلی ، علی بی غم ، قاسم سیف ، شهلا ریاحی ، مینا صارمی ، سارا نجفی ، حسین خانی بیک ، آندره آندره یاسیان ، حسن احسانیان ، محمد غفاری ، رضا بنفشه خواه ، پرویز شاهین خو ، سوسن سلیمی ، ملیحه اکبری ، فرهاد خان محمدی
ستاد نیروهای هوایی عراق که از ابتدای جنگ با برتری هوایی ایران روبرو شده بود و قریب الوقوع بودن شکستن حصار آبادان را پیش بینی کرد، جهت حفاظت از هواپیمای استراتژیک، میگ میراژ و توپولوف عراقی از گزند بمباران های هوایی و مصون ماندن آن ها تا موقع شروع حمله ایران، تصمیم می گیرد آن ها را به سه پایگاه بسیار دور افتاده در نزدیکی مرز اردن منتقل کنند. در مقابل ستاد نیروهای هوایی ایران نیز طرح بمباران این سه پایگاه را که به نام پایگاه های اچ – ۳ موسومند مطرح می نماید. در پی آن در سحرگاه ۱۵ فروردین ۱۳۶۰ هشت فروند جنگنده بمب افکن فانتوم از پایگاه سوم شکاری جهت حمله به اچ – ۳ به پرواز درمی آیند.
خلاصه فیلم
فیلم راه افتخار، ماجرای این فیلم بر اساس یک رویداد واقعی است. قلب تپنده سه پالایشگاه بزرگ نفتی کشورمان ۳۲ بار توسط جنگنده های دشمن بمباران میشود، اما هرگز از کار باز نمیایستد، دو مهندس ایرانی با اجرای یک پروژه سری دست به کاری میزنند که هیچکس از وجود این سه پالایشگاه با خبر نمیشود و تا پایان جنگ تحمیلی این راز جزو اسرار باقی می ماند و …
فیلمی به کارگردانی داریوش فرهنگ محصول سال ۱۳۷۳ است.
اسامی بازیگران خرس
پرویز پرستویى , فرهاد اصلانى , مریلا زارعى , علی اوسیوند, ناصر آقایی, داوود فتحعلی بیگی, مائده تهماسبی, ابوالفضل شاهکرم, اکبر معززی
خلاصه داستان خرس:
این فیلم داستان مرد رزمندهای است که پس از سالها اسارت در هنگام بازگشت به منزل با ازدواج همسرش روبه رو می شود.
محبوبه دختر جنگ زده ی جنوبی که خانواده اش را در جنگ از دست داده، پس از مدت ها به خانه ی پدری که اکنون بیش تر به ویرانه ای شبیه است بازمی گردد تا آنجا زندگی کند….
خلاصه داستان : رسول که همسرش زینب و تنها فرزندش محسن را در جریان حمله هوایی عراق به دزفول از دست داده، برای دفاع از سرزمینش به رزمندگان می پیوندد. در وهلۀ اول طی نبردی سنگین، رزمندگان موفق می شوند تا سنگر فرماندهی دشمن را نابود کنند اما در تعقیب ایشان، در یک بیشه به محاصره دشمن درمی آیند و …
خلاصه داستان : داستان آشنایی دو جوان با مادر شهیدی است که در روند زندگی این دو تاثیرگذار خواهد بود.
بازیگران :شیرین عطاالهی، سهیل برخورداری، امیرعلی دانایی، سحر افتاده و…
~~~~~~~~
خلاصه داستان : بعد از قبولی قطعنامه ۵۹۸ در مرداد ۱۳۶۷، گروهی از منافقین به همراه سربازان بعث به بیمارستان صحرایی حمله کردند. ستاره دختر ۲۸ ساله، پرستار بیمارستان صحرایی به همراه نامزدش مازیار با جمعی از زخمیهای عملیات به سمت کرمانشاه فرار کرده که بعد از سقوط اسلام آباد به قلعهای در همان نزدیکی پناه میبرند و…
خلاصه داستان :
فیلم سینمایی جایی برای زندگی , این فیلم قصه ی خانواده بزرگ عیدی محمد است که با شروع جنگ تحمیلی از هم میپاشد و املاک آنها به اشغال نیروهای دشمن در میآید. نبرد نهایی و تلاش برای آزاد سازی منطقه برای هر کدام از افراد خانواده سرنوشت جدیدی را رقم میزند و…
هنرمندان :
عزتالله انتظامی، هدیه تهرانی، آتیلا پسیانی، هانیه توسلی، فردوس کاویانی، مهدی میامی، قاسم زارع و با معرفی عمار دهقانیتفتی
خلاصه داستان : امیر که خبر نگار و عکاس است، بر اثر انفجار بمب در مراسم عروسی دچار تشنج شده و به بیمارستان انتقال داده می شود؛ ستاره، نامزدش، می داند که او به مرور بینایی خود را از دست خواهد داد….
کارگردان: ناصر غلامرضایی
بازیگران: حبیب اسماعیلی ، افسانه بایگان ، جمشید مشایخی ، مهری مهرنیا ، سامی تحصنی ، امید آهنگر ، نعمت اله گرجی ، طاهره سری ، ندا کاویانی ، فریدون محمدپور ، حسین خنجری ، هوشنگ دیبائیان ، ستار اورا ، معصومی بهنامی ، هومن خسروی و…
خلاصه داستان : “صبریه” بیوه جوان به همرا پدر، مادر و تنها فرزند خردسالش در یکی از اقامتگاههای جنگ زدگان تهران زندگی میکند. او تصمیم دارد به همراه خانوادهاش با مشکلات دست و پنجه نرم کند. مسائل وجود فراره وی، نمیتواند عزم راسخ او را در هم بشکند و عمدهترین این مشکلات یافتن کار است. طی تلاشهایش با “حبیب” راننده تاکسی که ساکن همان اقامتگاه است، آشنا میشود. حبیب نیز در این تلاشها شریک میشود. اوج این آشنایی و همراهی در روزی زیبا، غرورانگیز و به یاد ماندنی برای تمام مردم کشورمان متجلی میشود. “فتح خرمشهر”
خلاصه داستان : سقای تشنهلب ، مهمترین و شناختهشده ترین فیلم کوتاه رسول ملاقلیپور است. تقارن سالهای نخست جنگ با سالهای نخست فیلمسازی ملاقلیپور، این اثر را از یک سو با محتوای دوستداشتنی و دلنشینی که روایت ایثار رزمندگان ایرانی ست، و از سوی دیگر با ساختاری ضعیف و از هم گسیخته روبهرو ساخته.
نمایش تلویزیونی این فیلم در آن سالها، به دلیل این که مردم را با واقعیتهای جبهههای جنگ آشنا میکرد، نظر مثبت بینندگان را به خود جلب کرد؛ و چندین بار از تلویزیون پخش شد.
جوانی به نام بهزاد به عنوان مسئول بخشی از یک پروژۀ پاکسازی مین و تفحص پیکر شهدا در جنوب است و همسرش لعیا که خود اصلیتی جنوبی دارد همراه او است. لعیا نمایندۀ مردم روستاهای محروم منطقه است که عمدتاً نیازمند آبرسانی اند. از سوی دیگر مهندس رزمجو که خود از رزمندگان دوران جنگ بوده در حال انجام ساخت سدی بزرگ است تا عملیات آبرسانی به روستاها محقق شود. این دو پروژۀ همزمان مخاطراتی دارد؛ زیرا با رهاسازی آب و فشار حاصله، مین ها عمل کرده و باعث از میان رفتن باقیماندۀ پیکر شهدا از جمله خلیل صداقت پدر لعیا می شود که به عنوان فرمانده عملیاتی جنگی در این منطقه، مفاتیحی به همراه داشته و در حاشیه این مفاتیح نام افراد همراهش درج شده است. اکنون می توان با دستیابی به آن افراد شهید شده در این مکان را شناسایی کرد. در اثنای این وضعیت پیچیده، لعیا علی رغم میل باطنی، رضایت خود را از عملیات آبرسانی اعلام می کند. بعد از فراز و فرودی، آب سد رها می شود و با جریان یافتن آب، مفاتیحی که در زیر خاک مدفون مانده، پیدا شده و بدین ترتیب همگی شهدای عملیات مذکور و پیکرشان منتقل می شود.
خلاصه داستان فیلم : دایی غفور راننده تاکسی فرودگاه، با وجود همه مدارکی که ثابت می کند پسرش یوسف در جنگ شهید شده، هنوز فکر می کند که او زنده است و حتی حرف دامادش اصغر را که همرزم یوسف بوده قبول نمی کند. او با این که پلاک یوسف را هم در شکم یک کوسه یافته اند، همیشه منتظر است پسرش بازگردد. دایی غفور در فرودگاه با دختر جوانی به نام شیرین آشنا می شود که برای یافتن برادرش خسرو که در جنگ گم شده از اروپا به ایران آمده است. یکی از آزادگان که در زندان با خسرو، برادر شیرین بوده و به ایران بازگشته، با شیرین تماس می گیرد و می خواهد اطلاعاتی بدهد. شیرین و دایی غفور به دیدن او می روند و آزاده به آنها می گوید که خسرو سالم است و به زودی بازمی گردد. اما پنهانی به دایی غفور می گوید که نتوانسته حقیقت را به شیرین بگوید، زیرا خسرو در جریان یک اعتصاب در اردوگاه اعدام شده است. اصغر، داماد دایی غفور که معالجه اش را در آلمان ناتمام گذاشته و برگشته، مانند دایی غفور فکر می کند یوسف زنده است. به همین دلیل به مرز قصرشیرین ـ محل ورود اسرا ـ می رود. شیرین در تدارک استقبال از خسرو است که از حقیقت آگاه می شود. او به دایی غفور اعتراض می کند که می خواسته او را هم مانند خودش، اسیر توهم بازگشت عزیزش کند. شبی که شیرین قصد رفتن به پاریس را دارد، اصغر تلفنی به دایی غفور خبر می دهد که اطلاعاتی از خسرو به دست آمده و او به زودی به ایران بازمی گردد. دایی غفور و شیرین شبانه به سمت قصر شیرین حرکت می کنند. صبح روز بعد، هنگامی که شیرین در میان آزادگان به دنبال خسرو می گردد، ناباورانه یوسف را می بیند و مژده بازگشت عزیز دایی غفور را به او می دهد.
خلاصه فیلم
فیلم گیلانه، نگاهی به اوایل جنگ و اعزام نیروهای جوان به جبهه دارد. ننه گیلانه به همراه پسر و دختر جوانش در کوران جنگ و در بمباران های تهران زندگی دشواری را می گذرانند و …
فیلم گیلانه فیلمی به کارگردانی رخشان بنی اعتماد محصول سال ۱۳۸۳ است.
ناصر پویان فر به همراه گروهی از دوستانش با موتور سیکلت به شمال کشور می روند، بر اثر سهل انگاری با پسر بچه ای برخورد می کند. درد و عذاب وجدان سبب می شود که او از جمع دوستانش جدا شود و به تهران باز گردد. در راه با یک تریلی تصادف می کند و به شدت آسیب می بیند. آمبولانسی که او را به بیمارستان منتقل می کند به دلیل نقص فنی در راه می ماند و ناصر با آمبولانس مجروحان جنگی به بیمارستان منتقل می شود. او که هویت خود را به خاطر نمی آورد عکس العمل های مختلفی از خود نشان می دهد. پرستاران، دکتر و بیماران با او رفتاری عادی دارند و به او کمک می کنند تا هویت خود را بازیابد.