کارگردان : قاسم جعفری
بازیگران: ابوالفضل پورعرب ، ماهایا پطروسیان ، نیکو خردمند ، مسعود ولدبیگی ، هما خاکپاش ، بهزاد خداویسی و…
خلاصه داستان : یزدان، رزمنده اسیری که ترکشی در مغز دارد، هنگام فرار تیر می خورد و پایش آسیب می بیند. پروانه که به یزدان علاقه مند بوده، به گمان مفقودالاثر بودن او و با اصرار والدینش، با جوان متمولی به نام فرهاد قرار ازدواج می گذارد. اصرار والدین پروانه به دلیل بیماری قلبی سخت و به ظاهر درمان نشدنی دخترشان است، که با کمک های مالی فرهاد احتمال بهبود بیشتری خواهد داشت. یزدان که پدر و مادرش را در جنگ از دست داده و زمان دانشجویی در دانشکده هنر در تهران نزد عمه اش ساکن بوده، بعد از بهبود حالش در بیمارستان با عمه اش تماس می گیرد و به خانه او می آید.
گروهی بسیجی در اسارت سربازان دشمن هستند. تلاش آنها برای فرار به دلیل پاره ای اختلاف نظرها بی نتیجه مانده است؛ تا اینکه یک اسیر مجروح به اردوگاه آنها آورده می شود و او می گوید که پیش از دستگیری اطلاعات و اسناد مهمی را در منطقه ای خارج از اردوگاه مخفی کرده که اطلاع از آنها برای نیروهای رزمنده مهم است. به نیروهای دشمن دستور می رسد که منطقه اشغالی را تخلیه کنند و فرمانده دشمن به معاونش مأموریت می دهد که اسرا را قتل عام کند. اما معاون فرمانده از اجرای فرمان سرپیچی می کند و دستور کشتار دسته جمعی اسرا را به گوش آنها می رساند. در موقع اجرای حکم بین اسرا و سربازان دشمن درگیری پیش می آید و گروهی از اسرا موفق به فرار می شوند. پس از تعقیب و گریز یکی از اسرا جان سالم به در می برند و اطلاعات مورد نظر را به نیروهای خودی می رساند.
خلاصه داستان : «رضا» پزشک موفقی است که خارج از ایران زندگی می کند. او با شنیدن خبر شروع جنگ، بدون اطلاع خانواده به ایران می آید و می رود جبهه. از طرفی خانواده ی رضا که سه ماه است از پسرشان بی خبرند، با نگرانی، پیگیر سلامتی اش می شوند؛ بی خبر از اینکه او در دل خطر است.
بازیگران : جمشید مشایخی، حمیده خیرآبادی، حسن رجبیان، مرجانه گلچین
کارگردان : کریم آتشی
ابراهیم از مبارزین مسلمان است که همراه رضا عضو اطلاعات و عملیات سپاه و چند رزمنده دیگر بعد از شیمیایی شدن یک روستا درمنطقه مرزی کردستان، با نفوذ به مقر عراقی ها از هدف بعدی برای بمباران شیمیایی اطلاع پیدا می کنند. ابراهیم و رزمندگان دیگر یک شبانه روز فرصت دارند تا مردم روستا ی مورد نظر را در مقابل بمباران شیمیایی، تا رسیدن نیروهای کمکی سپاه آماده دفاع از خود کنند.
عباس خلبان یک هواپیمای جنگی به همراه دوربین های ساخت وطن که برای اولین بار روی جنگنده ای سوار شده است، برای شناسایی موقعیت دشمن به آن سوی مرزها می رود. ولیکن دشمن در برگشت هواپیما و خلبان را هدف قرار می دهد و از برج مراقب به او خبر می دهند که هواپیما نباید به دست دشمن برسد. عباس زنجانی (خلبان) با وجود زخمی که برداشته، مصمم می شود که در اولین فرودگاه در خاک ایران به زمین بنشیند، اما فرودگاه آبادان قدیمی و مخروبه است و قبلاً بوسیله دشمن تخریب شده است. بسیجی های آن منطقه وقتی از موضوع خبردار می شوند با تمام قدرت فرودگاه را پاکسازی می کنند. هواپیما فرود می آید، اما خلبان دوام نمی آورد و شهید می شود. فیلم داخل هواپیما دست فرماندهان می رسد، آن ها تأکید می کنند که جنگنده نیز باید سالم به پایگاه برسد که این بار نیز نیروهای بسیجی به همراه چند خلبان و کارشناس هواپیما، طی عملیات مفصل با وجود درگیری بسیار با عراقی ها جنگنده را سلامت به پایگاه می رسانند.
مینو که به تازگی با موسی ازدواج کرده در حال جابجا کردن جهیزیه خود در خانه جدید است. موسی طی نامه ای باخبر می شود که باید دکل ققنوس در جزیره ی مینو را جمع کنند، اما موسی حاضر نیست این کار را بکند و دوست دارد حالا که جنگ تمام شده او دیگر به خاطراتش برنگردد و برای ماه عسل به اصفهان برود. اما صبح زود حرکت علیرغم میل موسی و به اصرار مینو به جزیره ی مینو می روند و آنجا موسی در خیال به زمانی برمی گردد که با منصور، برادر مینو که شهید شده در حال ساختن دکلی برای شناسائی بهتر دشمن هستند. مینو هم همراه موسی منصور را می بیند و از موسی می خواهد که باز هم در دکل بمانند تا او بیشتر برادرش را ملاقات کند، و لحظه شهادت برادر را هم می بیند، اما تاب نمی آورد و در موقع پائین آمدن از دکل زخمی می شود. و وقتی کمی بهبود می یابد در بیمارستان به دنبال موسی می گردد اما او را در دکل می یابد. مینو و موسی با دیدن چند مأمور که برای باز کردن دکل آمده اند تصمیم می گیرند که طبق قول موسی خودشان دکل را باز کنند.
کارگردان : ناصر محمدی
بازیگران: حسین گیل ، جلال پیشوائیان ، شهرام پوراسد ، ناصر نجفی ، هادی فراهانی ، ایرج میرزایی ، حسین الهیاری ، داوود رجایی و …
خلاصه داستان : علی بعد از دور کردن خانواده اش از منطقه ی جنگی، در درگیری با عراقی ها اسیر می شود. در آسایشگاه، اسرای ایرانی در پی اجرای نقشه ی فرار هستند تا بتوانند اسامی خود را به نیروهای خودی برسانند چرا که عراقی ها وجود این اردوگاه را از نیروهای هلال احمر مخفی نگاه داشته اند. جنگ تمام می شود، همسر علی با امید بازگشت اسرا منتظر علی است اما هلال احمر و سایر مراکز مربوطه اطلاعی از او در دست ندارند. علی در اردوگاه، نفوذی عراقی ها را در بین اسرای ایرانی شناسایی می کند تا بدین ترتیب عراقی ها نتوانند از چگونگی عملیات آن ها مطلع شوند.
در پی یورش نیروهای متجاوز عراقی، ارتفاعات مهم و استراتژیک «حاج عمران» در شمال غرب کشور به اشغال عراق درمی آید و شهرهای این منطقه از جمله ارومیه دائماً زیر آتش توپخانه دشمن قرار می گیرد. ارتش تصمیم می گیرد به تنهایی ارتفاعات تصرف شده را آزاد کند. در ابتدا، فرماندهی نیروی زمینی با این کار مخالفت می کند و معتقد است که کار بسیار مشکل و خطرناکی است و اگر ارتش در این عملیات موفق نشود، به حیثیت ارتش لطمه وارد خواهد شد. فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه اعتقاد دارد که این کار عملی است. پس از مشورت های بسیار با فرماندهان، مجوز شروع این عملیات حاضر می شود و مدتی بعد ارتش با عنوان «کربلای ۷» وارد عملیات می شود. با وجود هوای بسیار سرد و برف و بهمن، عملیات شبانه آغاز می شود. ناگهان بهمن بسیار بزرگی شروع به حرکت می کند و به زودی همه ادوات و سلاح های ارتش به همراه تعدادی از سلحشوران زیر بهمن می روند. در حالی که نیروهای باقی مانده قصد عقب نشینی دارند متوجه می شوند که بهمن، پیکر تعدادی از رزمندگان سپاه را که پیش از آنها در ارتفاعات به جنگ با عراقی ها رفته و شهید شده بودند با خود به پایین آورده است. گرچه شکست خوردن نخستین عملیات باعث عصبانیت فرمانده شده، تصمیم گرفته می شود تا مجدداً عملیات بازپس گیری مناطق از سر گرفته شود. در شرایط بسیار دشوار برف و یخبندان، نیروهای ارتش کارشان را آغاز می کنند، به پیشروی ادامه می دهند و سنگرهای عراقی را یکی پس از دیگری تصرف می کنند و در نهایت ارتفاعات به تصرف نیروهای ارتش درمی آید و پرچم ایران توسط نیروهای ارتش در ارتفاعات به اهتزاز درمی آید.
جنگ ایران و عراق آغاز شده و جوانان زیادی عازم جبهه ها شده اند اما علی پسر آقا رحمت نه تنها حاضر به جنگیدن نیست بلکه از موقعیت خود هم اصلاً راضی نیست و با وجود مخالفت های پدر، تمام کوشش خود را بکار گرفته تا بتواند به آن سوی مرزها برود. او بالاخره بصورت غیرقانونی از مرز خارج شده به آلمان می رود، اما آن جا چون کار و کسبی پیدا نمی کند با شخصی به نام مصطفی به ایران باز می گردد و مطلع می شود که پدرش داوطلبانه به جبهه رفته است. علی نیز راهی جبهه می شود و پدر را مجروح می یابد و پدر از دیدن علی در لباس یک رزمنده بسیار خوشنود می گردد
کارگردان: احمد کاوری، مهدی فیوضی | سال انتشار: ۱۳۸۸
خلاصه داستان:
فریدون پس از سال ها اسارت در عراق پس از سقوط صدام به ایران باز می گردد به محض ورود دستگیر و زندانی میشود به او مهر منافق خورده است و…
بازیگران:
امیر جعفری، جمشید هاشم پور، نسرین مقانلو، قاسم زارع، هوشنگ توکلی، رامین راستاد، سیاوش خیرایی، محمد کاسبی…
خلاصه داستان :
فیلم سینمایی عشق و مرگ , دکتر متینی از مبارزان قبل از انقلاب با توطئه پدرزنش که یکی از سران ساواک بوده، به همرزمانش خیانت میکند و از این رهگذر به زندگی مرفهی دست می یابد. پس از انقلاب، او برای جبران گذشته، تمامی دارایی اش را در اختیار بیمارستان میگذارد. یکی از پرستاران، شیفته شخصیت او میشود و این در حالی است که نامزد پرستار، افشین، این رابطه را خیانت می پندارد. یکی از روزها بیمارستان توسط عراقی ها بمباران میشود و…
هنرمندان :
جمشید هاشم پور، چنگیز وثوقی، ثریا گل محمد، عباس جهانبخش، ماهایا پطروسیان، فهیمه راستکار، امیرحسین خان شهری، شیوا خنیاگر، مختار سائقی و…
قاسم، بسیجی تبلیغاتی به خط مقدم جبهه اعزام می شود. او رزمندگان را در وضعیت سختی می بیند و دوست دارد به آن ها کمک کند هرچند که وظیفه او فقط تبلیغات است. یکی از رزمندگان به نام ابوالفضل عضو واحد اطلاعات عملیات با گروهی از بسیجیان برای پشتیبانی، راهی خط مقدم می شود و از صحنه های درگیری رزمندگان با سربازان عراقی عکس می گیرد، اما وقتی ابوالفضل در درگیری شهید می شود، قاسم با دیدن این شرایط دوربین خود را روشن می گذارد و به یاری آن ها می شتابد و بعد از مبارزه ای سخت به شهادت می رسد.
کارگردان : رحیم-رحیمی-پور
بازیگران : فرامرز-قریبیان ، فاطمه-طاهری ، عنایت بخشی ، هوشنگ توکلی ، رضا قربانی ، نیما بانکی ، هادی انبارداری ، فریبرز سمندرپور ، احمد قدکچیان ، محمود احمدی ، فرنوش آل احمد ، محمد صادق پور ، حسن عظیمی ، پرویز شفیع زاده ، لیلی قندچی
کشور سازنده : ایران
سال ساخت : ۱۳۷۰
مدت زمان : ۸۱ دقیقه
خلاصه داستان : قرارگاهی در جنوب، مورد حمله هوایی دشمن قرار می گیرد، از جمله مجروحان عبدالعلی صفری (یک بسیجی داوطلب از بهشهر) استرارگاهی در جنوب، مورد حمله هوایی دشمن قرار می گیرد، از جمله مجروحان عبدالعلی صفری (یک بسیجی داوطلب از بهشهر) است
پس از تصرف شهر مهران توسط نیروهای عراقی، فرماندهی کل قوا دستور آزاد سازی مهران را صادر می کند. قرار بر این می شود که حاج احمد امین با به راه اندازی جنگ های غافلگیرانه در یکی از محورهای جزایر مجنون توجه نظامیان عراقی را جلب کند. رضا، معاون حاج احمد، که از نقشه بی اطلاع است، به دلیل حضور وسیع نیروهای عراقی با حاج احمد و نیروهای تبلیغاتی درگیر می شود. پس از حمله ی نظامیان عراقی و کشته و مجروح شدن عده ای از رزمندگان، رضا به نشانه ی اعتراض به فرماندهی حاج احمد به مقر فرماندهی می رود. یک نظامی عراقی طرفدار جمهوری اسلامی خود را به حاج احمد می رساند و از حمله ی قریب الوقوع عراقی ها خبر می دهد. رضا در مقر فرماندهی خبر آزادسازی مهران را می شنود و دلیل فعالیت تبلیغاتی و جنگ های روانی حاج احمد را درمی یابد. همزمان با حمله ی نظامیان عراقی رضا با گروهی رزمنده به خط مقدم بازمی گردد؛ اما وقتی حاج احمد را می یابد که صفوف عراقی ها در هم شکسته شده و حاج احمد به سختی مجروح شده است.
کارگردان : کمال تبریزی
بازیگران :میلاد کی مرام ، مینا ساداتی ، شاهرخ فروتنیان ، بهرنگ علوی و شایسته ایرانی
خلاصه داستان : فیلم امکان مینا ، مهران و مینا زوجی خوشبخت هستند که در زندگی با مشکلی روبرو میشوند و آن رسوخ عقاید گروهک منافقین در ذهن و فکر مینا است. مهران که خبرنگار است ، مدام با دبیرش به دلیل عدم چاپ حقایق مشکل دارد و بر اثر بمباران منطقهای که همسرش در آنجا مشغول به تحصیل است ، متوجه فعالیتهای مشکوک او میشود و…
خط آتش (فیلم) فیلمی به کارگردانی فرید سجادی حسینی، سیدعلی سجادیحسینی و نویسندگی علی توکل نیا ساختهٔ سال ۱۳۷۳ است. تکاوران ایرانی برای انجام مأموریتی مهم به خاک عراق می روند. اما درست قبل از انجام مأموریت، با صحنه شکنجه دو بسیجی را رو به رو می شوند و …. احمد نجفی داوود رشیدی حسین ملاقاسمی داوود رسولیان جمشید جهان زاده نادیا دلدارگلچین سیامک اطلسی از بازیگران این فیلم جنگی هستند
خلاصه داستان فیلم خط آتش :
تکاوران ایرانی برای انجام مأموریتی مهم به خاک عراق می روند. اما درست قبل از انجام مأموریت، با صحنه شکنجه دو بسیجی را رو به رو می شوند و ….
یک گردان نیروهای ایران در محاصره ارتش دشمن قرار میگیرد و ارتباط آن با قرارگاه مرکزی قطع میشود چهار نفر از رزمندگان گردان انتخاب میشوند تا برای درخواست کمک خود را به قرارگاه برسانند از آن میان سه تن شهید میشوند و یکی خود را به قرارگاه میرساند. فرمانده گردان نیز برای تهیه آب آشامیدنی سربازان زخمی محاصره دشمن را میشکند، اما شهید میشود. قوای کمکی سر میرسد و پس از مقابله با دشمن بقیه افراد گردان را نجات میدهد. در این فیلم صحنههای جبهه حق علیه باطل با صحنههای عاشورا به هم پیوند خورده و حس شهادت در راه خدا را به خوبی به نمایش میگذارد. …
پرواز در شب فیلمی در ژانر دفاع مقدس به کارگردانی و نویسندگی رسول ملاقلی پور ساخته سال ۱۳۶۵ است. از نظر تکنیکی نظیر فیلمبرداری و نورپردازی این فیلم نسبت به سالی که در آن ساخته شده است، از کیفیت خوبی نیز برخوردار است. این فیلم اقتباسی از شهادت شهید ابراهیم هادی می باشد.
خلاصه داستان فیلم : در فیلم عیسی می آید ، عیسی، اسیر ایرانی، از اردوگاه اسارت عراقی ها می گریزد و به سمت مرز ایران حرکت می کند. در بین راه نامه دخترش حنا را می خواند که از او خواسته زودتر به ایران برگردد و او را با دختر به باغوحش و شهربازی ببرد. عیسی که سخت مجروح شده، خود را تا لب مرزی آبی می رساند…. فیلم عیسی می آید را با لینک مستقیم و به صورت رایگان می توانید از ایرانیان دانلود دریافت کنید.
بازیگران فیلم : رضا کیانیان، رضا افشار، شیلا خداداد، آیدا تبیانیان، مجید عبدالعظیمی، علی اصغر طبسی