مستند کوتاه «امانت ۳۶ ساله»، روایتی کوتاه از بازگشت نامه مادر شهید «غلام حق شناس» به فرزندش همراه پیکر مطهر شهید پس از ۳۶ سال انتظار را به نمایش می گذارد.
در این قطعه ویدئویی خاطرات تاثیرگذار زنی را میشنوید که همسر و فرزندانش را عازم جبههها میکند؛ شیرزنی ولایی که زینبوار در فراغ شهادت یکی از فرزندان میگرید و با مجروحیت دیگری روزگار میگذراند.
این مستند درباره چشم انتظاری مادر شهید رئیسی است که ۲۶ سال در انتظار بازگشت پیکر فرزند شهید خود بوده است.
آخرین مستند سید ابراهیم اصغر زاده؛ فیلمی است با موضوع انتظار یک مادر در فراق پسر مفقود الاثرش
در یکی از روستاهای شهر فصا در استان فارس، مادری که فرزندش در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسیده است، نوار کاست های گفتگوهای وی را می شنود و با او همراه است.
سر راه پروانه های شهید / چه موها ز حسرت ز غم شد سفید
تو صحرای محشر چی داریم بدیم / جواب دل مادرای شهید
خواهر شهید محمدرضا سلیمی، مرحومه اعظم سلیمی با شنیدن خبر اتفاقی که برای برادرش رخ داده بر سر سجاده در عارفانه ترین شکل ممکن دیدار حق را لبیک گفت، شنیدن این واقعه از زبان مادر و پدرشان بسیار تکان دهنده است، ببینیم. به مدت ۸:۲۸

قبل از سفر رفقای خامنهایداتآیآر گفته بودند برنامه ۹ روزه است. یعنی باید چهارشنبه تمام میشد. ما هم قرار بود برگردیم؛ همان چهارشنبه شب. اما خبر آمد خبری در راه است. این شد که ماندیم و هرچند نگفتند ولی حدس زدیم برنامه دیدار با خانواده شهداست، شب جمعه چه برنامه دیگری میتواند باشد؟
دوباره دو تیم شدیم و دوباره من در تیم دوم و رفتیم خانه شهید دوم. در راه فهمیدم قرار است رهبر خانه سه شهید برود و این یعنی باز هم من شانس نیاوردهام!
بدون دردسر خانه را پیدا کردیم، زنگ زدیم و وارد شدیم. پیرمردی بود که دستش را آتل بسته بودند و پیرزنی که پدر و مادر شهید محمدتقی عقلایی بودند و پسر جوانی که برادر کوچک شهید بود؛ خانه خلوت بود.
یکی از محافظها به مادر شهید گفت: مادرجان ببخشید ما صبح که آمدیم، گفتیم قائممقام بنیاد شهید هستیم و آقای زریبافان میخواهد بیاید و قرار است برنامه تلویزیونی بسازیم ولی واقعیت این است که الآن آقای خامنهای دارد میآید اینجا.
.
.
.
از بیسیم کدی را به رمز گفتند و معلوم شد رهبر نزدیک است. برادر شهید رفت داخل حیاط و مادر شهید پشت سر او. پدر را هم که پادرد داشت نشاندند و گفتند لازم نیست از جایش تکان بخورد. رهبر که از در حیاط وارد شد، برادر شهید به گریه افتاد. مادر هم همینطور. برگشتم و دیدم پیرمرد هم (که هنوز رهبر در زاویه دیدش نبود) گریه میکند. برادر شهید رفت به استقبال و رهبر بغلش کرد. مادر شهید هم جلو رفت و گفت: سلام آقاجان. خوش آمدی که خوشم آمد از آمدنت/ هزار تا جان شیرین فدای هر کدام از قدمهات. [ادامه از صوت بالا بشنوید و یا از اینجا بخوانید]
بدون دردسر خانه را پیدا کردیم، زنگ زدیم و وارد شدیم. پیرمردی بود که دستش را آتل بسته بودند و پیرزنی که پدر و مادر شهید محمدتقی عقلایی بودند و پسر جوانی که برادر کوچک شهید بود؛ خانه خلوت بود.
یکی از محافظها به مادر شهید گفت: مادرجان ببخشید ما صبح که آمدیم، گفتیم قائممقام بنیاد شهید هستیم و آقای زریبافان میخواهد بیاید و قرار است برنامه تلویزیونی بسازیم ولی واقعیت این است که الآن آقای خامنهای دارد میآید اینجا.
.
.
.
از بیسیم کدی را به رمز گفتند و معلوم شد رهبر نزدیک است. برادر شهید رفت داخل حیاط و مادر شهید پشت سر او. پدر را هم که پادرد داشت نشاندند و گفتند لازم نیست از جایش تکان بخورد. رهبر که از در حیاط وارد شد، برادر شهید به گریه افتاد. مادر هم همینطور. برگشتم و دیدم پیرمرد هم (که هنوز رهبر در زاویه دیدش نبود) گریه میکند. برادر شهید رفت به استقبال و رهبر بغلش کرد. مادر شهید هم جلو رفت و گفت: سلام آقاجان. خوش آمدی که خوشم آمد از آمدنت/ هزار تا جان شیرین فدای هر کدام از قدمهات. [ادامه از صوت بالا بشنوید و یا از اینجا بخوانید]
مستند فرزندان روح الله / خاطرات رزمندگان لشکر ۲۷ محمد رسول الله از زبان همسران شهدا / لینک مستقیم دانلود
فیلم مستند فرزندان روح الله به زندگی چند تن از پاسداران حضرت امام خمینی (ره) و خاطرات رزمندگان لشکر ۲۷ محمد رسول الله از زبان همسران شهدا می پردازند.
مدت زمان : ۳۴ دقیقه
کیفیت : TVRip (عالی) – [ریلیز اختصاصی مبین مدیا]
حجم کل : ۱۶۹ مگابایت
کاری از : شبکه اول سیما
دانلود مستند پیراهنی برای یوسف، چند روایت از دلدادگی خانواده های شهید کرمانشاه به سرور و مقتدایشان امام خامنه ای/ حجم فایل: 60Mb