این مستند به مسجد امام حسین در شهرستان جهرم و تلاش های فرهنگی و آموزشی حاج مسعود گواهیان در این زمینه می پردازد.
کارگردان : علی ژکان | ژانر : درام، اسرارآمیز | محصول : ایران | انتشار : ۱۳۷۴
خلاصه داستان : سروان پوریا، فرمانده یک پاسگاه ساحلی است. او در آستانه ازدواج و آغاز زندگی مشترک با یک مسئله جنایی درگیر می شود. یکی از همکارانش به قتل میرسد. او با تلاش و همفکری همسرش موفق به کشف راز این جنایت میشود ولی ضمن پیگیری راز بزرگتری را در مقابل خود میبیند…
بازیگران : نیکی کریمی ، خسرو شکیبایی ، میکائیل شهرستانی ، فیروز بهجت محمدی ، محمد اسکندری ، ژاله صامتی ، قربان نجفی ، لادن طباطبایی ، محمد خسروی ، داوود موثقی ، اصغر کهن قنبریان ، علیرضا فتحی ، رضا راد ، عباس مختاری ، حمید دلشکیب

مراد، راننده تاکسی، در بحبوحه سال های جنگ، با پیکان نارنجی اش در خط راه آهن مشهد کار می کند و خاطرات و داستان های دو هفته از پاییز آن سال ها را ورق می زند…
«سال های جنگ، مشهد جای امنی بود و خیلی ها از اطراف و اکناف به مشهد می آمدند تا از موشکباران در امان باشند. بعضی ها فک و فامیل داشتند و می آمدند در کنار اقوام خویش می ماندند و بعضی ها هم مدتی برای زیارت می آمدند و از حمله و موشک و … در امان می ماندند. نمی دانم چرا اصلاً خاطرات این دو هفته را مو به مو و با جزئیات نوشته ام. شاید خاطرات خیلی عجیبی هم نباشد، ولی درباره مواجه شدن یک راننده تاکسی با رزمندگان دفاع مقدس است که برای زیارت به مشهد می آیند. به خاطر همین شغلم را دوست دارم، چون با مردم خیلی سروکار دارم و مردم را خیلی دوست دارم …».
مستند «عیار» روایتی از شخصیت و فعالیت های شهید مصطفی ادب دوست از زبان دوستان و خانواده شان است.

«عبدالحسین برونسی» یکی از فرماندهان ایران در جنگ ایران و عراق بود. کتاب خندق برگرفته از رشادت ها و دلاوری های این شهید بزرگوار است که بعد از ۲۷ سال، پیکر پاکش به خاک وطن بازگشت.
ماجرا از زبان مهدی، پسر شهید عبدالحسین برونسی، بیان میشود که پیکر پدر را پس از ۲۷ سال دوری در آغوش گرفته است. یکی از هم رزمان پدر، سید کاظمی، میگوید که این پیکر بی سر به حاجی برونسی تعلق ندارد، زیرا وی به وقت شهادت سر به بدن داشته است.سید به توکل و توسل حاجی برونسی اشاره میکند و میگوید که شهید برونسی روز قبل از عملیات بدر روحیه عجیبی داشت، مدام اشک میریخت و میگفت دارم از بچه ها خداحافظی می کنم؛ چرا که خواب بی بی فاطمه زهرا (سلام الله علیه) را دیده ام که فرمود:فلانی! فردا مهمان ما هستی. محل شهادت را هم نشانم دادند. همین چهارراهی که در منطقه عملیاتی بدر، محل فرود هلی کوپتر است و به طرف نفتخانه و جاده آسفالت بصره _ الاماره می رود و من در همین چهارراه باید نماز بخوانم، تا وقتی که به سوی خدا پرواز کنم و بالاخره ….