قصه این سریال درباره مشکلات نوجوانان است که به طور غیر مستقیم پیرامون موضوعاتی همچون مواد مخدر در مدارس، نقش خانواده در تعلیم و تربیت فرزندان و عشق بازیگری بین جوانان و نوجوانان به خصوص دختران روایت میشود…

قربان قصد دارد برای سفر گردشی به ارمنستان برود، اما اتفاقات آنطور که میخواهد پیش نمیرود. او سر از دمش درمیآورد. نمیداند باید چه کار کند. نمیداند باید چه تصمیمی بگیرد. پس تصمیم میگیرد در دمشق بماند و از حرم حضرت زینب (س) دفاع کند.
بخشی از کتاب حبیب حبیب قربان:
وحید ساک را از قربان گرفت و هر دو به سمت یکی از اتاقهای صحن زینبیه رفتند. بهشکل متغیر ۱۰ نفر در آشپزخانهی زینبیه مشغول به کار بودند. وحید مسئولیت آشپزخانه را برعهده داشت: پنج نفر ایرانی، یک نفر افغانستانی، یک نفر پاکستانی و دو نفر دیگر سوری.
وحید برای بار سوم به سوریه اعزام شده است. از همان سفرِ اوّل بهعنوان آشپز به سوریه آمده بود. بار دوم یک ماه در خط مقدم حضور داشت و از ناحیهی پای راست زخمی شد. به توصیهی سردار همدانی مدیریت آشپزخانه را به عهده گرفت. کار در آشپزخانه سخت و امنیتی بود و هیچ شخصی غیر از افراد معتمد در آشپزخانه حق رفتوآمد نداشتند.
«ابوزینب» از شیعیان پاکستان و اهل پاراچنار بود. قربان از بدو ورود و دیدن آمیتا از او خوشش آمده بود و دنبال فرصتی میگشت تا با او طرح رفاقت بریزد.
«سیدمحسن»، یا همان «شیر دره»، بهسبب شباهت بیش از حدش به احمد شاه مسعود، به این نام صدایش میکردند. خودش بهتنهایی یک دیگ پر از برنج را جابهجا میکرد.
«یاسر حبیب» و «ابوجاسم» اهل سوریه بودند. بیشتر اوقات بیرون از زینبیه برای خرید مایحتاج و لوازم پختوپز به سر میبردند.
مردم دمشق با ایرانیها و افراد غریبه رفتار دوستانهای نداشتند. وحید بهناچار دو نفر از بچههای سوریه را به این کار گمارده بود. ابوجاسم از شیعیان خیابان «الأمین» دمشق بود که پدرش بازاری بود، ولی حالا دوزاری هم نداشت. ابوجاسم خودش این حرف را گفت. بسیار دستپاک و اهل حلال و حرام بود. وحید براساس تمهیدات و شرایط موجود، او و یاسر حبیب را مأمور خرید کرده بود.
پنج نفر دیگر از بچههای ایران که متشکل از قربان، شخصیت اصلی ما، و آشپزخانهی زینبیه، اگر اغراق نباشد یکی از شخصیتهای تاثیرگذار آن روزهای سوریه. قربان تازهکار بود و در بیشتر امور روزمره خالی میبست. کمی ترسو و تحصیلکردۀ تاریخ بود. دلی داشت بهوسعت و فراخی همۀ تاریخ.
روحالله، تُرک بامَرام، چاقوچله، بهتنهایی میتوانست خوراک یک ماه جبههی دشمن را تأمین کند. هنوز بین او و قربان چیزی ردّوبدل نشده بود تا متوجه شویم آیا مثبت است یا منفی.
محمدرضا یا ممد آبادانی. تنها آشپزی که ناخواسته در این کار حرفهای شده بود. پدرش ارتشی و مادرش معلم. فرزند بزرگ خانواده که با داشتن سه خواهر و برادر کوچکتر از خودش، وظیفهی سیر کردن شکم آنها را بر عهده داشت.
حبیب بربری، بچهی جنوب شهر تهران و یک لوطی تمامعیار بود. خودش میگفت لطف امام حسین (ع) و دعای مادرش باعث شده قدم در این راه بگذارد.
متین شوماخر، رانندهی شوتی که بچهها را با تویوتا هایلوکس از فرودگاه به زینبیه آورده بود. بچهی جنوب ایران بود. میگفت عاشق شِورلِتم، ولی هنوز توفیق خرید پیکان هم نصیبم نشده.
مکانیک ماشینهای خارجی و مهمتر از همهی اینها بهقول وحید، استاد تعمیر دلهای شکسته است.
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن شبهای قدر نماهنگ «ایام قدر، قله ماه رمضان» را منتشر کرد.
امیر فرزاد اسماعیلی فرمانده پدافند هوایی خاتم الانبیاء ارتش گفت: ریگی پروازی را انتخاب کرده بود که همزمان سه پرواز دیگر هم با آن وارد کشور شود, او با شناسایی متفاوت وارد هواپیما شده بود , از خلبان خواسته شده بود که در جنوب کشور فرود بیاید و او علت این امر را نمیدانست.
در بزرگداشت شهید ابراهیم هادی، نهال قاضیخانی، فرزند شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی، نامهای سوزناک خطاب به پدر خود خواند؛ در این مراسم گروه سرود «در انتظار ظهور» هم دو اجرا را به شهدای مدافع حرم و امام زمان(عج) تقدیم کردند.
یک ملودرام اجتماعی روز است و داستانهای این سریال در بخش اورژانس یک بیمارستان اتفاق میافتد که دارای یک خط اصلی داستانی با کاراکترهای ثابت است و محور اصلی آن پرستاران و پزشکان هستند؛ ضمن اینکه در هر قسمت داستانی فرعی با کاراکترهای ویژه اتفاق میافتد و بعد پایان میگیرد.
بازیگران سریال پرستاران (فصل دوم)
بازیگران سریال پرستاران (فصل دوم) چه کسانی هستند؟ در پرستاران (فصل دوم) بازیگرانی چون امین زندگانی، لیندا کیانی، سیاوش خیرابی، الناز حبیبی، فاطمه گودرزی، شهرام عبدلی و عاطفه رضوی به ایفای نقش و بازیگری پرداختهاند. در سریال پرستاران (فصل دوم) حدود ۴۴ بازیگر جلوی دوربین رفتهاند که از نظر تعداد بازیگران میتوان پرستاران (فصل دوم) را یک اثر بزرگ، پربازیگر و با تعداد شخصیتهای داستانی بسیار عنوان کرد. از اینلحاظ کارگردانی سریال پرستاران (فصل دوم) باتوجه به بازی گرفتن از این تعداد بازیگر و مدیریت آنها کار بسیار دشواری بوده است؛ باید بررسی کرد آیا شهرام شاهحسینی، علیرضا افخمی و محمودرضا تخشید بهعنوان کارگردان و بهعنوان بازیگردان و همچنین تیم بازیگری پرستاران (فصل دوم) توانستهاند در این زمینه موفق باشند و بازیهای درخشانی را نمایش دهند؟
از دیگر بازیگران سریال پرستاران (فصل دوم) میتوان به فریبا نادری، الهام طهموری، شیوا بلوچی، مهدی صبایی، ایمان باقری، مهرداد سلیمی، سپیده موسوی و المیرا دهقانی اشاره کرد.
اورژانس یک بیمارستان همیشه محل وقوع اتفاقهای غیر منتظره است. خانم پاکنهاد و خانم ساجدی به عنوان متصدیان بخش اورژانس بیمارستان مسئولیت سنگینی برای رفع و رجوع این اتفاقات دارند.
ایران به آتش میکشد، خاموشی تاریخ را
هوشیار پایان میدهد، مدهوشی تاریخ را
ایران به شوق زندگی، در مرگ رویین تن شده
مرد و زنش تلفیقی از، ابریشم و آهن شده
ایران پر است از عاشقان، این گنجهای بیشمار
مرزیست پر گوهر ولی، با رنجهای بیشمار
در بند بنشانم ولی، از بندها آزاد شو
قلب مرا ویران کن، با خون من آباد شو
ما قرنها پای وطن، پیدا و پنهان ماندهایم
ما پای فرهنگی کهن، با نام ایران ماندهایم
ایران به آتش میکشد، خاموشی تاریخ را
هوشیار پایان میدهد، مدهوشی تاریخ را
ایران به شوق زندگی، در مرگ رویینتن شده
مرد و زنش تلفیقی از، ابریشم و آهن شده
ایران پر است از عاشقان، این گنجهای بیشمار
مرزیست پر گوهر ولی، با رنجهای بیشمار
بازیگران: عبدالرضا اکبری – فریبا کوثری – کامران نفتی – فریبا نادری – مریم سلطانی – کاوه خداشناس
کارگردان: قدرت الله صلح میرزایی
پویا دانشآموز باهوشی است که وابستگی بسیاری به برادرش پویان دارد و خود را برای موفقیت در المپیادهای جهانی آماده میکند. با قبول شدن پویان در دانشگاه، آنها به همراه خانواده خود عازم شمال میشوند؛ اما وقوع یک حادثه ناگوار، زندگیشان را دستخوش تغییراتی نامطبوع میکند و روی درس و تحصیل پویا تأثیراتی منفی میگذارد…
آمریکا و سفارتخانههای جنجالیاش این بار هم در جهان به جاسوسی و شنود از نقاط حساس کشورها شناخته میشود. در این موشن گرافیک با دستگاههای جاسوسی سفارتخانههای آمریکا در سراسر جهان آشنا شوید.
بازیگران : محمود عزیزی, مهین شهابی, عنایت بخشی, فاطمه طاهری, فریبرز سمندرپور, ثریا قاسمی, تانیا جوهری, رامین پورایمان, لادن طباطبائی, سعید تهرانی, مجید جعفری, اکرم محمدی, علی طالبلو, فریبا متخصص, شکوفه ریاحی, جلال مقدم, اصغر سمسارزاده و …
خلاصه داستان : همه گمان میکنند که جلال مرده است؛ اما مریم با وجود این همه سال بیخبری، هنوز چشمانتظار بازگشت همسرش است. پدر مریم، با وکالت تامی که از او دارد و بدون اطلاع و اجازه او، طلاقش را گرفته و مقدمات ازدواج مجددش را با شخص دیگری فراهم میکند. در همین اوان، نامهای از جلال به دست عموی مریم میرسد…