آهنگی درباره حضرت علی اصغر (ع)
درباره حضرت مسلم بن عقیل (ع) و امام حسین (ع)
مسلم بن عقیل، پسر عمو و نمایندۀ امام حسین علیهالسلام، بنا به دعوت مردم کوفه از امام حسین علیهالسلام، به این شهر عزیمت میکند تا از مردم این شهر بیعت بگیرد. حامیان خلیفه، یزید را از ناتوانی «نعمان»، حاکم کوفه، مطلع کرده و یزید، عبیدالله بن زیاد را به این شهر میفرستد. مردم کوفه به تصور اینکه او امام حسین علیهالسلام است از او استقبال میکنند. عبیدالله، بیعتکنندگان امام حسین علیهالسلام را تهدید کرده و به دیدن یکی از ایشان به نام «هانی» میرود. به مسلم، که در خانه هانی به سر میبرد، پیشنهاد میشود عبیدالله را بکشد ولی…
در کتاب «منتخب التواریخ»، ص۳۸۸ چاپ اوّل آمده است: یکی از قبوری که در شام واقع است، قبر حضرت رقیه بنت الحسین است. پس از آن داستان جالبی را نقل میکند. می گوید: شیخ محمدعلی شامی به من گفت: پدربزرگ مادری من سیّد ابراهیم دمشقی سه دختر داشت. دختر بزرگ، شبی در خواب حضرت رقیه (سلام الله علیها) را میبیند.
حضرت رقیه با او می گوید: به پدرت بگو که به والی شام خبر بدهد که در قبر من آب افتاده، بیاید و تعمیر کند. دختر خواب را به پدر می گوید ولی پدر می ترسد و خبر نمی کند.
شب دوم دختر وسط و شب سوم دختر سوم همین خواب را می بینند و شب چهارم خود سیدابراهیم آن حضرت را در خواب می بیند و با عتاب به او می گوید: چرا به والی خبر نمی دهی؟! سید نزد والی شام رفت و ماجرا را گفت. والی دستور داد علمای شیعه و سنی آمدند. والی گفت: قفل حرم به دست هر کس باز شود او متصدّی نبش قبر است. قفل به دست سیدابراهیم باز شد. سید قبر را نبش کرد و [در حالی که پیکر مطهر حضرتش سالم بود] آن بچه را بیرون آورد و در بغل نگهداشت و قبر را تعمیر کرد. سید پس از پایان کار از خدا خواست خدایا پسری برایم عطا کن. دعای او قبول شد و سید مصطفی به دنیا آمد. والی شام ماجرا را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت. سلطان عبدالحمید سیدابراهیم را متولی قبور شریفه کرد. و همین الآن تولیت قبور شریفه به دست سید عبّاس است که پسر سید مصطفی است. این ماجرا گویا در سال ۱۲۸۰ قمری روی داده است.