پس از بعثت، پیامبر(ص) به فرمان خداوند، آرام آرام و پنهانی از خانواده خویش تا دوستان و نزدیکانش را به دین اسلام دعوت کردند. از کسانی که در این دوران دعوت پیامبر را پذیرفتند، حضرت خدیجه(س)، حضرت علی(ع)، حضرت ابوطالب و دیگران بودند.
رویداد مباهله از رویدادهای صدر اسلام است و آن هنگامی رخ داد که پیامبر اسلام (ص) و اهل بیتش(علیهمالسلام) در یکسو و مسیحیان نجران در دیگر سو، آماده ی مباهله یا نفرین طرف دروغگو شدند.
پس از واقعه غدیر، پیامبر دچار بیماری طاقتفرسایی شدند که تاب و توان را از آن حضرت گرفته بود. ایشان در روزهای پایانی عمر تلاش کردند تا حقّانیت ولایت علی (ع) را بر مسلمانان ثابت کنند، اما کسانی در پشت پرده بودند که مانع این امر الهی میشدند.
خلاصه داستان:
فیلم داستانی تاریخی دارد که در سالهای ششم تا هشتم هجری و از صلح حدیبه تا فتح مکه رخ میدهد و داستان زندگی شخصی به نام ابوبصیر را روایت میکند. ابوبصیر در ایام صلح حدیبیه از بین کفار گریخته و به پیامبر اسلام پناهنده میشود. حالا همه چشمانتظارند که پیامبر برای حفظ صلح او را به کفار تحویل خواهد داد یا خیر…
بازیگران:
کیکاووس یاکیده، روناک یونسی، شهرزاد کمال زاده، حسین سلیمانی، افشین نخعی، محمد ربانی، انوشیروان ارجمند، رضا سروی و حبیب دهقاننسب
مأمون رقّی نقل میکند: خدمت امام صادق(علیه السلام) بودم که سهل بن حسن خراسانى وارد شد، سلام کرد و نشست. سپس گفت ای فرزند رسول خدا! چقدر شما رئوف و مهربان هستید. شما امام هستید، چرا دفاع از حق خود نمىکنید با اینکه بیش از صد هزار شیعه آماده نبرد دارید.
امام(علیه السلام) فرمود: «خراسانى بنشین، خوش آمدی». سپس به خدمتکار فرمود: «تنور را روشن کن!».
خدمتکار امام(علیه السلام) تنور را روشن کرد. و امام(علیه السلام) رو به مرد خراسانى نموده، فرمود: «داخل تنور شو!».
خراسانى با التماس گفت: ای فرزند رسول خدا! مرا با آتش مسوزان. از جرم من در گذر، خدا از تو بگذرد.
امام(علیه السلام) فرمود: «تو را بخشیدم».
در این هنگام هارون مکى وارد شد در حالیکه کفش خود را با دست گرفته بود، گفت: «السلام علیک یا ابن رسول اللَّه».
امام(علیه السلام) فرمود: «کفشهایت را بیانداز، برو داخل تنور بنشین!».
هارون مکی، کفشهایش را انداخت و در داخل تنور نشست.
در این هنگام امام(علیه السلام) با مرد خراسانی به سخنگفتن پرداخت و مانند کسی که در خراسان بوده از جریانهاى آن منطقه خبر داد. سپس فرمود: «خراسانى برو ببین در تنور چه خبر است».
خراسانی میگوید: به جانب تنور رفتم، دیدم هارون مکی چهار زانو در تنور نشسته است. بعد از تنور خارج شد، و به ما سلام کرد.
امام(علیه السلام) فرمود: «از اینها در خراسان چند نفر پیدا می شود؟!»
خراسانی گفت: به خدا قسم! یک نفر هم نیست.
امام(علیه السلام) فرمود: «به خدا یک نفر هم پیدا نمی شود، ما زمانى که پنج نفر یاور مانند این (هارون مکی) نداشته باشیم قیام نخواهیم کرد، ما خودمان موقعیت مناسب را بهتر میدانیم». *
*[ابن شهرآشوب مازندرانى، مناقب آل أبی طالب (علیه السلام)، ج ۴، ص ۲۳۷، ، علامه، قم، ۱۳۷۹ق؛ علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳، مؤسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق.]
دانلود کلیپ زیبای ساخته شده ازین واقعه و آزمایش امام صادق علیه السلام