این مستند روایتی از چالش های دینداری و برگزاری مناسک مذهبی در دوران همه گیری بیماری کرونا و نحوه برخورد مذاهب مختلف با این چالش است.
مجموعه مستند «سه شنبه ۱۴ جولای» می کوشد واقعیتهای موجود در موضوع هستهای ایران را از زاویه دید تازهای برای مردم روایت کند. این برنامه با نگاهی به پرونده هستهای ایران و بازخوانی عملکردهای سه دولت گذشته نسبت به این موضوع، سعی دارد واقعیتهای موضوع هستهای کشور را مورد بررسی و کنکاش قرار دهد.
بررسی نقش هنر و رسانه در تبلیغ دین و ارتباط آن با حوزههای علمیه از منظر رهبر انقلاب را در مستند خانه ناامن ببینید.
“روایت صنوبر” مستندی است که برای نمایش گوشه ای از زندگانی علامه ذوالفنون حضرت آیت الله حسن حسن زاده آملی است که در شبکه قم ساخته شده است. در این مستند، خاطرات و فرمایشاتی از ایشان و برخی شاگردان ایشان مطرح می شود.
کتاب «داستان راستان», داستان سرگذشت کسانی است که میخواهند در راه راست گام بردارند.
شهید مرتضی مطهری کتاب را بهگونهای نوشته است که برای عموم قابل درک باشد. نثری که به قول نویسنده باید زحمت فکر کردن در عبارات و جملات را از دوش خواننده بردارد و خواننده بهواسطه پیچیدگیهای لفظی جملات در معنا دچار مشکل نشود. با این همه نویسنده عقیده دارد داستانی خوب است که خواننده را به تفکر وا دارد و به اصطلاح لقمه آماده در دهان مخاطب نگذارد؛ چون اگر مطلبی با روح خواننده عجین نشود و خواننده چیزی از تفکر خود بر آن نیفزاید، تأثیری بر روحش نخواهد داشت, در نتیجه، بازتابی از آن در عملش دیده نمیشود. به همین دلیل استاد مطهری کوشیده است داستانها را به صورت کلیت واحد بیان کند و از نصیحتگویی مستقیم و بیان نتیجه اخلاقی بپرهیزد تا هم به تفکر خواننده احترام بگذارد و هم او را به تفکر وا دارد. به همین دلیل عنوان داستانها را طوری انتخاب کرده که پایان و نتیجه داستان در آن مشخص نباشد.
نویسنده چون خواسته این حکایتهای کوتاه دینی کشش بیشتری برای مخاطب داشته باشد و به صورت یک بیانیه اخلاقی نباشد، با استفاده از قالب داستان، ضمن تلاش برای بر هم نزدن اصل و روح داستان آن را بهگونهای پرورده که جذابیت بیشتری نسبت به حکایت برای مخاطب داشته باشد؛ چیزی که به بازنویسی امروز نزدیک است. البته بازنویسیای که خیلی به متن وفادار است.
استاد مطهری در ارائه داستانها متعصبانه برخورد نکرده و علاوه بر شخصیتهای مسلمان و شیعه، داستان و سرگذشت شخصیتهای بزرگ غیر شیعه و حتی غیر مسلمان را هم در داستانها آورده است.
گروه جهادی شباب الزهرا اهل زرین شهر استان اصفهان در ایام فاطمیه (س) مسیر ۱۵۰۰ کیلومتری تا زاهدان را می روند و به مردم محروم روستاهای این منطقه کمک می کنند. کارگردان : امید امین
برخی از موضوعات:
مجموعه اول: حجاب انسان ها، چگونه از حجاب تعلقات بیرون بیاییم، مقام رضا و محبت، برترین راه رسیدن به خداوند، عبادت ما و عبادت ائمه، لذت بردن ار عبادت و …
مجموعه دوم: روح انسان، اعمال ما انسانها، انواع عمل، معرفت خداوند با امتحان الهی، معرفت اهل قرب، توحید در ذات الهی، خوف مومن و …
مجموعه سوم: حالات انسان در دم مرگ، بحث غفلت، توجه به مرگ، لزوم تدارک قبل از مرگ، علت ترس از مرگ، آماده شدن برای مرگ و …
مجموعه چهارم: برخورد ملائکه با انسان در دم مرگ، برخورد ملائکه با کفار هنگام قبض روح، قبض روح توسط ملک الموت، قبض روح مومنین طبق روایات و …
حضرت محمد (ص)، پیامبر اسلام، یهودیان «بنینضیر» را از یثرب بیرون کرده بود، بنینضیر به مکه رفتند و قریش را به نبرد با پیامبر واداشتند. قریش پیشنهاد نمایندگان یهود را پذیرفت و به جنگ با پیامبر رهسپار شد.
مستند زنگ زندگی، قصه معلمی است به نام آقای اسدی که با تحقیقات خود توانست روش های موثر و خلاقانه ای برای تدریس طراحی کند؛ مثلا روش های جدیدی در تدریس ریاضیات را با استفاده از شعر و آواز ابداع کرده است.
این مجموعه خصوصیات مشترک و رایج در انواع فرقه ها را به مخاطب بازگو می کند.
این برنامه در تلاش است تا با نقدی منصفانه گزارشی واقعی از جهان بینی فرقه ها با تاکید بر سبک زندگی که معرفی می کنند را ارائه دهد.
حجت الاسلام سیدحسن میرسید نویسنده با تشکر از خبرگزاری رسا در تشکیل نشست خاطره گویی رزمندگان حوزوی دفاع مقدس که به همت خبرگزاری رسا در سالن شهید دهقانی از خاطرات ۸ سال اسارت خود سخن گفت و افزود: من در مدرسه فیضیه در کنار کتابخانه حجره داشتم و از همان جا با حضرت آیت الله حسین نوری همدانی به جبههها رفتم و پس از مدت زیادی رزمندگی در عملیاتی در اردیبهشت ۶۲ به اسارت نیروهای بعث افتادم.

این کتاب گویا روایتی است از کودکی تا شهادت شهید مدافع حرم «حیدر جلیلوند».
شهید «حیدر جلیلوند» در کنار خلق پهلوانی و مهربانی بیحد در حق خانواده و دوستان که زبانزد همگان است، در جوانی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در سال ۱۳۸۶ وارد نیروی هوافضای سپاه شد. وی به عنوان مستشار نظامی ، آخرین دورههای خلبانی پهپاد را گذراند و با بهدستآوردنِ تخصص و مهارت در آموزش و کار با پهپاد و دوشپرتابها، سهبار به سوریه و یکبار به عراق اعزام شد.
او استعداد و نبوغ چشمگیری داشت. همکاران و همرزمانش همیشه به ایمان، خوشخلقی و تخصص شهید اشاره داشتهاند.
شهید جلیلوند در آخرین اعزام خود در ۲۴اردیبهشت۱۳۹۶ به منطقهی «اثریا» در «حماه» سوریه رفت و در خرداد همان سال بهمنظور شناسایی و کسب اطلاعات میدانی در حال انجام وظیفه بود که متأسفانه از ناحیه سر مورد اصابت گلوله نیروهای تکفیری داعش قرار گرفت و به شهادت رسید.
در بخشی از کتاب میشنویم:
از لای پوشه برگه را درآورد و نشانم داد. نگاهی به کاغذی کردم. فقط یک جملهاش به چشمم آمد و آن جمله درست زیر امضایش نوشته بود: «شهید حیدر جلیلوند».
گفتم: «الهی شکر که به خواستهی دلت رسیدی». حمید اخم کرد و گفت: «مامانجانم فکر میکنی برای دلم اینهمه تلاش کردم؟ میدونی از همینجا که راه میافتم، دلتنگ تکتک شما میشم تا وقتی که برمیگردم؟ میدونی اونجا چقدر شرایط سختی داریم؟ کاش باور کنی فقط برای این پا روی دلم میذارم و میرم که دوباره قصهی اسارت حضرت زینب و سیلی خوردن حضرت رقیه تکرار نشه!» آمدم روبهرویش نشستم و گفتم: «حمید، تو بهاندازهی همهی دنیا برام عزیزی؛ ولی من رو با چوب عشق به اهلبیت محک نزن. من فقط نگران زن و بچهات هستم. نگران بیقراریهای دل پدرت و بیپشتوپناه شدن برادرهات و بیمونس شدن خودم.»
برای لحظهای نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم. حمید روی صورتم دست کشید و اشکهایم را پاک کرد و گفت: «الهی دورت بگردم، من که عزیزتر از اولاد حضرت زهرا(س) نیستم. قرار نیست اتفاقی بیفته. من به تکلیفم عمل میکنم. اگر شهادت قسمتم شد که به مهربانی خدا بیشتر از هر چیزی ایمان دارم و اگر قسمتم نشد که بعد از این جنگ تا آخر عمر نوکری شما و بابا رو میکنم.»
مستند « باور ۳۷۳ » به روند ساخت سامانه پدافند هوایی باور ۳۷۳ توسط نخبگان جوان ایرانی می پردازد.