مستند «زریوار و مریوان» درباره شهدای گمنام عملیات والفجر ۴ و تلاش های فرهنگی جوانانی که به عنوان خادم الشهدا، بی هیچ چشمداشت معنوی برای زنده ماندن یاد و خاطره همه شهدای انقلاب و دفاع مقدس مشغول فعالیت هستند.
در کنار دریاچه زریوار در غرب کشور، یادمانی از شهدای گمنام این عملیات نصب شده و گروهی از جوانان نیز با محوریت این منطقه، فعالیت های فرهنگی خود را سامان دهی می کنند.
«زریوار و مریوان» به مصاحبه با برخی از همین افراد اختصاص دارد؛ آنها معتقدند اگر جوانان نیازمند حیاتی پر نشاط و معنوی هستند، می توانند با اتکا به سیره زندگی شهدا، الگویی جامع و کامل در اختیار داشته باشند.
اردوهای راهیان نور به این مناطق، توسط همین افراد سامان دهی شده و مستند «زریوار و مریوان» گزارشی از همین سفرهاست.
آیت الله اشرفی اصفهانی از روحانیون برجسته و از مبارزان انقلاب اسلامی ایران بود. وی در ۲۳ مهر ۱۳۶۱ و هنگام اقامه نماز جمعه در مسجد جامع کرمانشاه توسط سازمان تروریستی مجاهدین خلق ترور شد و به شهادت رسید.

این کتاب روایتی از زندگی، چگونگی اسارت و شهادتِ شهید «محمدجواد تندگویان»، وزیر نفت دولت شهید رجایی، است.
دربارهی کتاب
کتاب، روایت خاطرات نویسنده از مبارزات محمدجواد تندگویان است که سرانجام به دست رژیم بعث عراق به شهادت رسید.
راوی از دوستان نزدیک تندگویان بود که برای بازپسگرفتن جسد وی به عراق اعزام میشود. در برخورد اول، عراقیها جسدی را تحویل میدهند که او درمییابد جسد تندگویان نیست. از طرفی مأموران صلیبسرخ با بیان اینکه اشتباهی رخ داده است، جسد را پس میگیرند و ….
دربارهی نویسنده
«محمود جوانبخت» در سال ۱۳۵۱ در تهران متولد شد و تحصیلات خود را تا پایان مقطع کارشناسی در رشتهی تاریخ ادامه داد. زمینهی فعالیت او روزنامهنگاری است. او علاوه بر سردبیری نشریهی «خاطرهی امروز» با نشریات «سلام» و «بیان» و «گروه ادبیات و هنر مقاومت حوزهی هنری» همکاری دارد.
از آثار او کتابهای «سقوط»، «آبی + قرمز» و «مهربان مثل مسیح» در جشنوارهی کتاب کانون برگزیده شده است. کتاب «جامانده از کاروان» برگزیدهی جشنوارهی ادبیات عاشورایی و کتاب «حکایت آن مرد غریب»، برگزیدهی جشنواره دفاع مقدّس است.
* کتاب «حکایت آن مرد غریب» بر اساس خاطراتی از شهید «محمدجواد تندگویان» به نویسندگی «محمود جوانبخت» از سوی انتشارات شاهد منتشر و در پایگاه کتاب گویای ایرانصدا، در قالب کتاب گویا، تولید شده است.
کلیپ صوتی
ماجرای وداع یک شهید با فرزند خردسال
با روایت حجت الاسلام روح الله انگیسه
کم رنگ شدن یاد شهدا در زندگی
مداحی شهدایی «حال و هوای شهدا به ما میده راه رو نشون» با صدای سید رضا نریمانی
در هیئت فدائیان حسین علیه السلام اصفهان – آذر ۹۴
روایت جهاد خودکفایی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به همراه انتشار یک «سند بهکلی سری» از دوران جنگ تحمیلی را برای اولین بار در مستند «تغییر ماموریت» ببینید.

دکتر «حبیب جریری» که در روز ۱۴ مهر سال ۱۳۵۹ با گروهی از پزشکان به مناطق جنگی جنوب کشور اعزام شده بود، به اسارت نیروهای ارتش متجاوز صدام درآمد و تاکنون هیچ اطلاعی از سرنوشت او در دست نیست.
دربارهی کتاب
کتاب یادگاران انقلاب ۱۲: نشان حبیب، براساس خاطرات حبیب جریری.
«حبیب جریری» از فعّالان و مبارزان سیاسی قبل از انقلاب اسلامی است که در زندان رژیم طاغوت و در دوران جنگ، در زندانهای حزب بعث، حبس و شکنجه شد.
«نشان حبیب» کتابی است که زندگی حبیب جریری، مبارز سیاسی و مفقودالاثر را بررسی میکند. این کتاب برای نشاندار کردن او نیست، بلکه برای معرّفی و شناخت اوست. هماکنون هیچکس از سرنوشت جریری که در دوران دفاع مقدّس به اسارت بعثیها درآمد، اطّلاعی ندارد و حتّی نام او در فهرست صلیبسرخ نیز ثبت نشده است.
منبع اصلی تألیف این کتاب گفتوگو با اعضای خانواده، دوستان و همرزمان حبیب جریری است. این کتاب در چهار فصل و با نگاهی بر زندگی و مبارزههای او از زندانهای رژیم پهلوی تدوین شده است. در بخشی از کتاب آمده است: «نوازش که آغاز میشد، مثل کبکی که در چنگال شاهین افتاده باشد، فریاد میکشیدم. از خدا یاری میخواستم تا آزادم کنند. جان آدم تا لب گور کشیده میشد و برمیگشت. درد از چهارستون بدنم بالا میرفت. بازجو به این واکنشها اعتنایی نداشت و داد و بیداد به دردش نمیخورد. او در صداهای گوشخراش من، تنها به دنبال فرکانس موردنظرش میگشت؛ یک کلمه اعتراف یا اقرار و فاشکردن آنچه به مانند دفینهای در سینهام مانده بود. به زمین میافتادم و موزاییکها را میخراشیدم. بازجوی قویالجثه، سرم را از پشت چنگ میزد و تکان میداد. این صید بزرگ، در سوراخ لانهی بازجو نمیرفت؛ بنابراین، بیشتر کلافه میشد و شکنجهام میداد. مردی شریر از راه میرسید و در را باز میگذاشت تا بازجو برود و نفسی تازه کند. سپس، خودش دستبهکار میشد. من که مسلک آنان را میدانستم، غرولند میکردم و آب میطلبیدم. بازجوی اوّلی، میرفت و عوض لیوان با سطل بازمیگشت و بهجای نوشاندن، مثل فرش کهنهای برم میگرداند و بر تمام پیکرم آب میپاشید. افزون بر شکنجهی جسمی، با اعصابم هم بازی میکرد؛ همانطور به پشت خوابیده بودم و لرز و سرمای بیشتری به جانم میافتاد.»
دربارهی نویسنده
«مصطفی محمّدی» سال ۱۳۷۸ در پنجمین دورهی انتخاب کتاب سال دفاع مقدّس برای اثر «روز سوم» -زندگینامهی شهید حاج عبداله نوریان- برگزیده شد؛ این کتاب از سوی کنگرهی سرداران شهید سپاه استان تهران منتشر شد.
وی پیشتر، در سال ۸۱ کتاب، «یاوران بییار» -زندگینامهی ۲۳۰ شهید سپاه- را منتشر کرد و یکسال بعد کتاب «از پنج نفر» -زندگینامهی شهیدان یزدانخواه- را از سوی نشر شاهد به چاپ رساند. وی در همان سال کتاب دیگری را با عنوان «روی ابروی چپ» -زندگینامهی شهید علیاصغر نایب- نوشت که از سوی کنگرهی سرداران شهید سپاه پاسدارن استان خراسان به دست علاقهمندان ادبیات جنگ رسید. رمان «هشت بهشت» این نویسنده نیز در سال ۸۳ از سوی نشر شاهد به کتابفروشیها راه یافت.
محمّدی از نویسندگان صاحبذوق در عرصهی دفاع مقدّس است که با الهام از مفاهیم قرآنی و موضوعات عرفانی، کارهای ارزشمندی را در این حوزه منتشر کرده است.
*کتاب «نشان حبیب» به نویسندگی «مصطفی محمدی» از سوی نشر شاهد منتشر و در پایگاه کتاب گویای ایرانصدا، در قالب کتاب صوتی، تولید شده است.
مستند «تجربه ماندگار» در بنیاد روایت فتح تولید شده و زندگی حرفهای نادر طالب زاده را مرور کرده است.
شب خاطره دوران دفاع مقدس با محوریت «روایت فداکاریهای هوانیروز ارتش» در دوران جنگ تحمیلی، با حضور امیر فولادی رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش، سردار ادیبی، مدیرعامل موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و جمعی از خلبانان و خانوادههای ارتش در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.

بررسی تحولات سیاسی – نظامی از سال ۱۳۵۹ تا سال ۱۳۶۱، بهصورت جمعبندی و تفصیلی، در این کتاب گردآوری شده است.
با توجه به تأثیر بسیاری که جنگ عراق علیـه ایـران از جنبـههای گونـاگون بـر کشـور گذاشت، پرداختن به این جنگ از ابعاد مختلف ضروری است. بهویژه کسـب تجربـه برای اندیشیدنِ تدابیر مناسب در موقعیتهای بحرانی بهمنظور جلوگیری یا کاهش خساراتی کـه ممکـن است از طرف رقبای جمهوری اسلامی ایران به کشور تحمیل شـود. از جملـهی ایـن تجـارب، دستاوردهایی بود که در این دوران در زمینهی امنیت ملی و حفظ تمامیت ارضی به دست آمد و برای تصمیمگیرندگان نظام و مـردم و همچنـین در بازدارنـدگی همسایگان و قدرتهای بزرگ از تعرض به سرزمین ایران، تعیین کننده بود.
مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در این زمینه آثار متعـددی منتشـر کرده یـا در دست تهیه دارد که یکی از آنها مجموعهی «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق» است. از این مجموعهی پنج جلدی که جنگ ایران و عراق را از بُعد اسـتراتژیک بررسی و تحلیل میکند، در سه جلد منتشر شده است.
جلـد اول (ریشـههای تهـاجم) و جلـد دوم (کتـاب صوتی حاضر) در سال ۱۳۷۸ و جلد سوم (تنبیه متجاوز) در سال ۱۳۸۰ در دسـترس همگان قـرار گرفت. در آیندهی نزدیک نیز جلد چهارم و پنجم به چاپ خواهد رسید.
کتاب گویای پیش روی شما مخاطبین محترم شامل قسمت اول کتاب جنگ، بازیابی می باشد؛ لطفا ً قسمت دوم کتاب را هم ملاحظه نمایید.
این مجموعه روایت زندگی شهید حسن باقری با نام واقعی غلامحسین افشردی از جوانترین فرماندهان ایران در دوران جنگ ایران و عراق است که در هنگام شهادت سمت قائممقامی فرمانده نیروی زمینی سپاه را برعهده داشت.

این کتاب دربردارندهی ۱۶ داستان کوتاه با موضوع دفاع مقدّس است. داستانهای کوتاه این کتاب از خاطرات خانوادهی شهدا بازنویسی و منتشر شده است.
دربارهی کتاب:
«چشمهای شرجی» نوشتهی مریم عرفانیان، دربردارندهی ۱۶ داستان کوتاه دفاع مقدّس است که با حمایت سازمان نشر آثار و ارزشهای مشارکت زنان در دفاع مقدّس و نیروی دریایی سپاه پاسداران به چاپ رسیده است.
نویسنده، در این مجموعه، به نقش زنان و حضور مادران، همسران و خواهران شهدا در شکلگیری داستانها تأکید میکند. چنانچه در قسمتی از مقدّمهی کتاب میخوانیم: «برای تو مینویسم که زن هستی و نمایی از نگاه پرصداقتت، راه را به فرزندانت نشان داد. تویی که زن هستی و میوهی دلت را بهسوی میدان جنگ روانه ساختی».
دربارهی نویسنده:
«مریم عرفانیان» نویسندهی عرصهی دفاع مقدّس، چاپ کتابهایی چون پاییز آن سالها، جرعهای از ملکوت، گرمترین شب زمستانی، حنابندان، تونلی زیر رودخانه و … را در کارنامهی کاری خود دارد.
*کتاب:
چشمهای شرجی
نویسنده: مریم عرفانیان
ناشر: انتشارات طنین قلم
تاریخ نشر: ۱۹ اسفند ۱۳۹۳