در جنگ ایران و عراق یک هواپیمای ارتش ایران، پس از انجام مأموریتی درخاک عراق، مورد حمله عراقی ها قرار می گیرد و در کردستان عراق سقوط می کند. خلبان با چتر نجات فرود می آید. گروهی از نظامیان در پی دستگیری او هستند. خلبان به کمک یک تکاور ایرانی که برای انجام مأموریتی با لباس مبدل وارد کردستان عراق شده، نجات می یابد. هر دو پس از درگیری با نظامیان دشمن به همراه گروهی از مبارزان کرد عراقی به روستایی پناه می برند. نظامیان آنان را تعقیب می کنند خلبان و تکاور با موتور سیکلت می گریزند. یک هلی کوپتر عراقی آن دو را تعقیب می کند. در نزدیکی مرز نیروهای ایرانی هلی کوپتر را سرنگون می کنند. خلبان و تکاور، سوار بر موتور سیکلت، درنزدیکی مرز به سرعت به میدان مین نزدیک می شوند. اشاره سربازان ایرانی که می کوشند آن دو را متوجه خطر کنند مؤثر نمی افتد و در برخورد موتور سیکلت با مین تکاور کشته می شود و خلبان نجات می یابد.
سریال «آتش در گلستان» داستان «طاهره دباغ» است که او را با لقب مادربزرگ انقلاب می شناسند. او چریک مسلح و زندانی سیاسی در زمان حکومت پهلوی بود.
سردار شهید محمود کاوه
(محمود کاوه (۱۳۴۰ مشهد-۱۳۶۵ پیرانشهر قله ۲۵۱۹ حاج عمران) از فرماندهان سپاه پاسداران ایران در جنگ ایران و عراق بود. وی در بدو تشکیل سپاه به عضویت سپاه مشهد درآمد و در ۲۲ سالگی به فرماندهی تیپ ۱۵۵ ویژه شهدا در غرب کشور که بعدها به لشکر ارتقا یافت منصوب شد. وی در شهریور ماه ۱۳۶۵ ودر حین عملیات کربلای۲ به شهادت رسید)

با شنیدن نام شهید «مهدی باکری» تنها چیزی که بر قلبها وارد میشود، عالم پرجاذبهی ملکوت است. هرچند تبیین قدر و منزلت انسانهایی که محبوب خدایند، در قالب مکتوبات بسیار دشوار است، اما شهد نهفته در کلام شهید هر دلی را به تسخیر درمیآورد.
«مهدی باکری» کنار من نشسته بود و تیراندازی میکرد. دوباره بهش اصرار کردم به عقب برگردد.
گفت: «مگه تو عقل خودت رو از دست دادی؟ از اینجا کجا برگردم؟»
در بین ذکرهایش نالهی ضعیفی کرد و به زمین افتاد. با عجله او را برگرداندم و در بغل گرفتم. دیدم پیشانیاش خونی است. هرچه او را صدا زدم و بوسیدم، پاسخی نشنیدم. فقط نگاهم میکرد. او را داخل قایق گذاشتم. یکی از افراد دشمن کنار دجله آمد و با آر پی جی شلیک کرد. آتش بهسرعت تمام قایق را دربرگفت. من به داخل آب پرتاپ شدم. قایق بهسمت شرق دجله رفت و در نقطهای دوردست کنار خشکی توقف کرد. شبهنگام به آن سمت رفتیم، اما متأسفانه هیچ اثری از شهید باکری و دیگران نبود.
شهید مهدی باکری، بهگواهی فرماندهان دفاع مقدس و همرزمانش، مدیریت، فرماندهی، جهاد و عرفان ناب اسلامی را درهم آمیخته بود و با روحی ملکوتی صحنهگردان مجاهدتهای خطوط اول نبرد بود. نظامیگری را دوست داشت؛ چون ظرفی بود برای «مجاهد فی سبیلالله» شدن. بار فرماندهی را به دوش میکشید، چون محملی بود برای ناصر خداشدن و این نصرت و ثبات تا آخرین لحظهی زندگیاش جاری بود.
در توصیف ابعاد نظامی شهید مهدی باکری برجستگی در طراحی تاکتیک و پیشرو بودن در خطوط اول نبرد و در ابعاد اخلاقی، فروتنی او زبانزد است. او از محدود فرماندهانی است که بهسبب روحیهی فروتنی بارها به صورت ناشناخته در عادیترین کارهای لشگر شرکت میکرد؛ بدون اینکه کسی متوجه شود.
مجموعهی مقالهها، سخنرانیها و گفتوگوهای دوستان و همرزمان شهید مهدی باکری در این کتاب گنجانده شده است.
مستند بالهای اشتیاق در مورد دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی می باشد. در این برنامه خاطرات آن دوران از زبان فرماندهان و رزمندگان آن زمان بیان می شود.
فیلم مستند چند خط رشادت / نگاهی کوتاه به زندگی شهید محمد بروجردی / لینک مستقیم دانلود
سردار سرلشکر پاسدار محمّد بروجردی، یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شرکت کننده در جنگ ایران و عراق بود که در کردستان به شهادت رسید. وی خلاقیت و نبوغ جنگی زیادی از خود نشان داد و در بازگرداندن کنترل کردستان به دست نیروهای خودی نقش کلیدی داشت. از این رو، در ایران از وی با عنوان مسیح کردستان نیز یاد میشود. همچنین وی معلم و فرمانده محبوب موسسان تیپ ۲۷ محمد رسول الله نیز محسوب میشود.
در این فیلم مستند نیز نگاهی کوتاه به زندگی شهید محمد بروجردی دارد که نکات تأمل برانگیزی نیز از زبان همرزمان (امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی، محسن رفیق دوست)، همسر و مادر ایشان نیز ذکر می گردد.
فیلم مستند چند خط رشادت / نگاهی کوتاه به زندگی شهید محمد بروجردی
انتشار اختصاصی مبین مدیا در سالروز شهادت سردار محمد بروجردی
مدت زمان : ۱۷ دقیقه
کیفیت : TVRip (عالی)
پخش از : شبکه دو سیما
خلاصه داستان :
فیلم سینمایی دیدار , دوربین دختری مسیحی به نام ژانت پطروسی که دانشجوی عکاسی، هنگام عکس گرفتن از گل ها و گل فروشی ها در بازار به سرقت می رود، امیر جوانی که به همراه پدرش باغ گل دارند و گل هایشان را در آن بازار می فروشند دزد را تعقیب می کند و دوربین ژانت را پس می گیرد و به سراغ این دختر مسیحی می رود. با جدی شدن رابطه، امیر از ژانت تقاضای ازدواج می کند، ولی ژانت تقاضای این پسر مسلمان را نمی پذیرد و…
هنرمندان :
مینا لاکانی، مهران مدیری، کیومرث ملک مطیعی، حمید لولایی، جمشید شاه محمدی، فاطمه هاشمی، سهراب تسلیمی، حسن شیرزاد، داوود اسدی، ژاله شعاری، عبدالله هزدار، کریم اکبری مبارکه، مریم سرمدی، شهلا بحری و…
خلاصه داستان : داستان فیلم درباره پسری به نام”مجید” است که پدرش را از دست داده و مادرش را نیز در جریان مبارزات قبل از انقلاب از دست می دهد. “مجید” که دانش آموخته رشته پزشکی است گمان می کند که مادرش شهید شده و به همین دلیل عازم جبهه جنگ شده و ..
بازیگران : فرزین صابونی، نصرالله رادش،سیامک احصایی و…پ
کارگردان : کاوه سجادی حسینی
سریال انیمیشن “سلام بر ابراهیم” درباره شهید ابراهیم هادی ملقب به «علمدار کمیل» است و سلحشوری ها و رشادت های این سرباز امام خمینی (قدس سره) را روایت می کند.
پهلوان بسیجی ابراهیم هادی از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلانغرب و ستاره ورزش کشتی کشورمان است؛ او در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان به دنیا آمد؛ ابراهیم چهارمین فرزند خانواده بود؛ او در نوجوانی طعم تلخ یتیمی را چشید، از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگی را پیش برد.
این مستند درباره «شهید محمدرضا شفیعی» است که پیکرش پس از ۱۶ سال از زیر خاک کاملا سالم بیرون آمد.
کارگردان : تورج منصوری
بازیگران: داریوش ارجمند ، فریبرز عرب نیا ، ژاله صامتی ، محمد صادقی ، حسین خانی بیک ، پیمان شریعتی ، علی نظری ، رحمان حقیقی و…
خلاصه داستان : رضا پس از عملیات شناسایی، اسیر دشمن می شود و تحت شکنجه قرار می گیرد. سپس او را به زندان می فرستند که جمعی کرد ناراضی در آنجا نگهداری می شوند. در این زندان، زندانیان را تحت آزمایش میکروبی قرار می دهند. رسول که یک پزشک کرد و هم سلول رضا است، او را معالجه می کند. آن دو در شرایط خاصی موفق به فرار می شوند و از راه کویر به کردستان عراق می روند و در آنجا با شیخ عدنان که یکی از رهبران مبارز کرد است، قرا آزاد ساختن زندانیان را از این زندان مخوف می گذارند …

کتاب روزهای جنگی سعید، خاطراتی از «سعید بلوری»، جانباز و رزمندهی گردان تخریب لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) است که گروه تحقیقاتی فتح، پژوهش و نگارش آن را بر عهده داشته است.
جنگ با تمام زشتیها و وجه غیرانسانى خود، الهامبخش آثارى زیبا در حوزهی ادبیات و فرهنگ پایدارى شده است. چهل سال از آغاز جنگ تحمیلى رژیم بعث عراق علیه ایران مىگذرد؛ جنگى که طولانىترین جنگ کلاسیک قرن بیستم دانسته شده است.
این کتاب خاطرات سعید بلوری، یکی از رزمندگان گردان تخریب لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص)، است که لحظات شیرین و حیرتانگیزش، آن را بسیار دلنشین کرده است.
تلاشهاى گوناگون و ارزشمندى براى ثبت ابعاد مختلف این رویداد عظیم در قالبهاى ادبى، هنرى و پژوهشى انجام گرفته است. با این حال، کماکان حجم بسیارى از موضوعها و رخدادهای این حماسهی ملى مغفول مانده است. مؤلف این کتاب به بخشی از این خاطرات و رخدادها اشاره کرده است.
سعید بلوری در بیستمین روز مرداد ماه سال ۱۳۴۵ متولد شد. مجروحیت او در دفاع مقدس یادگار ماندگارش شد؛ تنفس گازهای شیمیایی و جراحتهای چشم منظورمان است.
کتاب «روزهای جنگی سعید» از خاطرات این بزرگمرد میگوید.