گارد ویژه , داستان درباره جنگ بین ایران و عراق می باشد وقتی که رژیم عراق قصد دارد جنگ را با سلاح شیمیایی پیش ببرد…
فیلم سینمایی «قهرمان» داستان زندگی «سید صادق» را روایت می کند. او در هشت سال دفاع مقدس همرزم «شهید املاکی» بوده است که الان در گوشه ای از گیلان کنار خانواده خود زندگی می کند.

بازیگران: عزت الله انتظامی ، مجید مظفری ، جمشید جهان زاده ، فیروز بهجت محمدی ، ژاله علو ، محمود عزیزی ، فاطمه گودرزی …
موسیقیی: بابک بیات
خلاصه داستان فیلم جنگ نفتکش ها :
در اوج حملات بی وقفه ی نیروهای نظامی عراقی به نفت کش ها در خلیج فارس ناخدای جوانی تصمیم می گیرد یک نفت کش ایرانی را از تنگه ی هرمز عبور دهد و محموله ی آن را به بازار جهانی برساند. او برای انجام این مأموریت، که اهمیت سیاسی دارد، به سراغ ناخدای بازنشسته ای می رود که سال ها پیش در هدایت کشتی ها نام آور بوده است. ناخدای پیر ابتدا از این مأموریت طفره می رود، اما بالاخره می پذیرد …
………………………..
جنگ نفتکشها نام یک فیلم جنگی ایرانی محصول سال ۱۳۷۲ است که براساس واقعهٔ جنگ نفتکشها در خلیج فارس در زمان جنگ ایران و عراق ساخته شدهاست. نویسندگی و کارگردانی فیلم را محمد بزرگنیا بر عهده داشته و سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را از دوازدهمین دورهجشنواره فیلم فجر دریافت داشته است. عزتالله انتظامی، مجید مظفری و جمشید جهانزاده از جمله بازیگران فیلم بوده و بابک بیات آهنگسازی آن را انجام داده است.
جوایز
- ۱۳۷۲ – سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از دوازدهمین جشنواره فیلم فجر – محمد بزرگنیا
- ۱۳۷۳ – برندهٔ ۱۲ سکه بهار آزادی برای بهترین صداگذاری و ۱۲ سکهٔ بهار آزادی برای بهترین صدابرداری از پنجمین جشنواره دفاع مقدس – اسحاق خانزادی
- ۱۳۸۲ – برندهٔ جایزهٔ شعلهٔ آبی، لوح افتخار و ۸ میلیون ریال برای بهترین بازیگر نقش اول مرد از اولین دورهٔ جشنواره بینالمللی فیلم نفت – مجید مظفری
علی، که سرباز احتیاط است، به جبهه فراخوانده می شود. او که زندگیش را در صلح و آرامش گذرانده مایل نیست به خط مقدم اعزام شود. روزها را به کار در آشپزخانه می گذراند تا آن که با دوست قدیمی اش، مجتبی، که بسیجی است، رو به رو می شود. رابطه علی و مجتبی و بعد مرگ مجتبی، علی را متحول می سازد.
کارگردان : بهمن قبادی
بازیگران : شهاب ابراهیمی، ایران قبادی، فائق قه ره چی، الله مراد رشتیانی، روژان حسینی، شیلا رحمانی، حسین رشید قامت، مریم پویانی، فتح الله سعیدی، بهرام سربازی، سعادت قبادی، سعید محمدی و
خلاصه داستان :
این فیلم در مورد ماجرایی بعد از جنگ تحمیلی صدام علیه ایران است، زمانی که عراق اقدام به بمباران کردن کردستان خود کرد، یک خواننده پیر کرد ایرانی به نام آقامیرزا با پسرانش به نامهای عوده و برات که نوازنده بودند به کردستان عراق سفر میکند. هدف از این سفر جستجوی هناره همسر سابقش است که یک خواننده معروف بود …
درباره فیلم :
فیلم سینمایی گمشده ای در عراق یا گمگشته در عراق (آوازهای سرزمین مادری ام) با ژانر دراماتیک و دفاع مقدس در سال ۱۳۸۰ ساخته و در سال ۱۳۸۱ منتشر شد. این فیلم برنده لوح زرین جشنواره فیلم شیکاگو در سال ۲۰۰۲، جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۰۲ را دریافت و همچنین به عنوان بهترین فیلم سروینو ایتالیا در سال ۲۰۰۲ شناخته شد .
فیلم سینمایی “مانده از آسمان” با نام اولیه “آخرین وصیت” به سفارش سازمان اردویی راهیان نور و گردشگری بسیج، اواخر اسفند ۱۳۸۹ مجوز تولید گرفت و از نیمه دوم خرداد ماه در آبادان و یادمانهای راهیان نور و منطقه اروند کنار و دیگر لوکیشنهای در حال تصویربرداری است و تا ۲۵ تیر ماه تصویربرداری آن به طول میانجامد.
این تله فیلم به کارگردانی محمدرضا آهنج و تهیهکنندگی محمدرضا شرفالدین، از نیمه دوم خرداد ماه کلید خورده و به مناسبت فرارسیدن هفته دفاع مقدس از شبکه یک، شبکه جام جم و المنار پخش خواهد شد.
عوامل این تله فیلم عبارتند از نویسنده: هومان فاضل، بازیگران: اپیزود اول: پژمان بازغی، ماهچهره خلیلی، اپیزود دوم: بهرام ابراهیمی، بهناز توکلی، اپیزود سوم: امیر آقایی ، آتنه فقیهنصیری، علی آهنج، هستی مهدویفر، مدیر تولید: فرحناز حسینی، برنامهریز و دستیار اول کارگردان: شکیل مظفری، مدیر تصویربرداری: فرشاد گل سفیدی، طراح صحنه: ولی خزایی، طراح لباس: شهین صالحی، مدیر گریم: مهری شیرازی، منشی صحنه: لیلا ستایس و مجری طرح: یوسف خزایی.
خلاصه داستان : محمد و مهدی دو برادر هستند که سال ها در جبهه نبرد می کنند. مهدی در یک عملیات بیرون مرزی محاصره می شود. محمد برادر بزرگتر در یک عملیات شبیخون، مهدی را نجات می دهد و خود زخمی می شود. محمد بعد از دوران نقاهت به جبهه بازگردد. عملیات تازه ای بر اساس اطلاعات مهدی از دوران محاصره، آغاز می شود …
خلاصه داستان : چند پاسدار در لباس مبدل در یورشی به یکی ازمناطق اشغالی بوسیله ی عراقی ها باعث آزادی یک اسیر ایرانی میشوند. بین اسیر آزاد شده (علی) و فرمانده پاسداران (احمد) الفتی پدید می آید. دوستی وهمکاری این دو بعدا در شهر بصورت انجام وظیفه در گشت ثارالله ادامه می یابد. درجریان یک سرقت از بانک احمد مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و در میگذرد.مرگ احمد تاثیر نامطلوبی بر روحیه ی علی میگذارد. اما بزودی روابط عاطفی علی و دخترش ، باعث میشود که دچر تحول شود و این همزمان است با آشکار شدن رد نهانگاه منافقین و علی پرتلاش و صمیمانه در این ماموریت شرکت جسته و باند منافقین را متلاشی می سازد.
بازیگران : عباس ناصری ، سیداحمد میرعلایی ، رضا آقاربی ، حجت اله گودرزی ، ناصر عرفانیان ، عبدالکریم بیات ، روح اله برادری ، احمد بهمنی ، ابوالفضل شاه کرم ، حسین فرخی ، حسین بزرگمهر ، مسعود توتونچیان ، اسماعیل علیپور ، رحیم عرب امینی ، مطهره برادری
خلاصه داستان : فیلمی با بازی بابک حمیدیان به مناسبت ۲۶ مردادماه، سالروز بازگشت آزادگان سرافراز حماسه جنگ تحمیلی
یونس به عنوان فرمانده گردان غواصان سه شب قبل از عملیات در حالی که در صدد حفر تونلی در منطقه عملیاتی بوده، مفقودالاثر شده است. حالا پس از سی سال اطلاعاتی به دست می آید که نشان می دهد احتمالا یونس زنده است و در آن زمان به واسطه منافقین قرارگاه اشرف با دشمن همکاری کرده و …
↵
صادق، فیلمبردار تلویزیون، به دلیل مشکلات مالی نیاز شدیدی به وام دارد. از طرفی همکارش به او توصیه می کند در صورتی که در سفر کوتاهی با یکی از افراد واحد فیلمبرداران تلویزیون به منطقه جنگی برود، خیلی راحت می تواند وام مورد نیازش را دریافت کند. صادق به رغم عدم تمایل به حضور در مناطق جنگی و ترس از محیطی ناشناخته، تصمیم به رفتن می گیرد و مدت ۴۸ ساعت با همکارش کمالی عازم مناطق جنگی جنوب می شود. صادق با حضور در منطقه، در شرایطی کاملاً بیگانه با خود قرار می گیرد و این در حالی است که لحظه به لحظه، ناخواسته به خط مقدم نزدیک تر می شود؛ و هر لحظه تصورش این است که در حال دور شدن از خط مقدم است. به تدریج مشاهده آدم هایی که در جنگ حضور دارند، تلقی او را نسبت به جنگ تغییر می دهد و خودش نیز در نبرد با دشمن، سهیم می شود. صادق مجروح و به بیمارستان منتقل می شود، اما برای بازگشت به جبهه اعلام آمادگی می کند.
یک گروه پنج نفره از اعضای جهاد سازندگی، که به کردستان اعزام شده اند مشغول ساختن مدرسه هستند. از سوی خوانین محلی و اعضای حزب دموکرات کردستان ایران مورد آزار قرار می گیرند. تعدادی از آنان از جمله مهندس گروه و برادرش به دست دموکرات ها گرفتار می شوند. مدتی بعد این گروه را به همراه تعدادی دیگراز زندانیان به «دوله تو» منتقل می کنند. در زندان جدید یک درجه دار ارتش ـ که مخالف جمهوری اسلامی است و در موقع فرار از مرز دستگیر شده ـ با موعظه های جهادگران به آنان می پیوندند و پس از ماجراهایی اعدام می شود. زندانیان با برگزاری نماز جماعت و جلسه دعای کمیل مخالفت خود را نشان می دهند. دموکرات ها، که درگیر مشکلات اقتصادی و سیاسی هستند، تصمیم می گیرند منطقه را ترک کنند و به آن سوی مرز بروند. برای از بین بردن زندانیان قرار بر این می گذارند که هواپیماهای عراق زندان دوله تو را بمباران و زندانیان را قتل عام کنند.
این تلهفیلم داستان پسری به نام «مجید» است. در روزهای اول جنگ پدر و مادر مجید در یکی از شهرهای مرزی ایران، جلوی چشمانش توسط افسر عراقی به نام ماجد ادهم کشته میشوند. سالها بعد مجید در خط مقدم جبهه این افسر را بین اسرای عراقی میبیند و تصمیم به انتقام میگیرد…
مرتضی، رزمنده ایرانی، در پی یک درگیری شدید با نیروهای عراقی در جنگلی واقع در عراق، به اسارت آنها درمی آید. سامی جابر، فرمانده نیروهای عراقی دستور می دهد او را به اردوگاهی متروک و دور از چشم صلیب سرخ منتقل کنند. اردوگاه شرایط بسیار بدی دارد و اسرا در آن به چند گروه تقسیم شده اند. مرتضی قصد فرار از اردوگاه را دارد و این موضوع را با دیگران در میان می گذارد، ولی بیشتر اسرا با نقشه فرار او به دلایل گوناگون مخالفت می کنند. سعید، ارشد اردوگاه به او می گوید فقط در صورتی که فهرست کامل اسرای ایرانی را همراه خود به ایران ببرد می تواند نقشه فرارش را عملی کند. مرتضی می پذیرد ولی پیش از فرار تصمیم می گیرد روزی چند ساعت به تمرین حرکات دشوار رزمی بپردازد. مرتضی برای عملی کردن نقشه اش طوری رفتار می کند که عراقی ها مجبور شوند او را در زندان انفرادی محبوس کنند. سپس در فرصتی مناسب، پس از مجروح کردن نگهبان زندان، در زیر کامیونی که قصد خروج از اردوگاه را دارد پنهان می شود و از اردوگاه فرار می کند. نیروهای عراقی از فرار او مطلع می شوند و تعقیب و گریز بین مرتضی و نیروهای عراقی در جنگل شروع می شود. در چند مورد، مرتضی مجبور به نبرد تن به تن عراقی ها می شود و بسیاری از آنها را می کشد. در همان حال، نیروهای ایرانی از طریق بی سیم درمی یابند که مرتضی در حال آمدن به ایران است و خودشان را برای ورود او آماده می کنند. در مرز ایران و عراق درگیری شدیدی به وجود می آید و در حالی که مرتضی همچنان تحت تعقیب نیروهای عراقی است، هلی کوپتر ایرانی برای نجات مرتضی وارد عمل می شود و او را نجات می دهد.