فرشته باقری فرزند سردار سپهبد شهید محمد باقری؛ خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری دفاع مقدس بود که روز ۲۳ خرداد در حمله رژیم صهیونیستی به تهران، به همراه پدر و مادرش به درجه شهادت نائل شد. روحش شاد.

زن در اسلام جایگاه رفیع و شایستهای دارد. در منابع اسلامی و قرآن مجید از زن نه بهعنوان تکمیلکنندهی مرد، بلکه بهعنوان انسان یاد شده است.
در قرآن آنجا که خطاب «یا ایّها الانسان» و «یا ایّها الذّین آمنو» را مشاهده میکنیم، مراد انسان است، نه مرد یا زن بهتنهایی. خداوند هنگامی که راه تکامل در زندگی را بیان میفرماید، زن و مرد را لباس هم میخواند که برای آرامش نیاز متقابل به هم دارند. در قرآن کریم از زنان نمونهای یاد شده که زندگی و سلوک آنان دلیل بر این حقیقت است که زن انسان کاملی است. اشارهی زیبای قرآن به مادر حضرت موسی (ع) که: «ما به او وحی کردیم.» نشان از قابلیت زن دارد که میتواند پذیرای وحی و دستور و الهامات الهی باشد. همچنین ماجرای زندگی ساره، همسر ابراهیم و هاجر، مادر اسماعیل نبی، و نقش آنان در بنای خانهی کعبه داستان مفصّل عشقبازی و بندگی است.
برای نگارش این اثر، به نقل از نویسنده، ۲۲ تن از زنان شهید مؤثر در صحنههای انقلاب و جنگ تحمیلی انتخاب شدهاند که میتوان به «پروانه شماییزاده»، بانوی پرستار و فعال در جبههها و «طیبه واعظی» و «فاطمه جعفریان»، از شهدای گروه مهدیون اصفهان و مبارزان انقلاب اشاره کرد.
کتاب چشمههای یاس با تکیه بر اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران و گفتوگو با خانوادهی این شهیدان نوشته شده است.
زندگینامهی ۲۲ بانوی شهید دوران انقلاب اسلامی و دفاعمقدس، به همت «علی رستمی» در کتاب «چشمههای یاس» تدوین شده و در قالب کتاب گویا درآمده است. امیدوارم بشنوید و لذت ببرید.
میرزا جواد ملکی تبریزی در سال ۱۲۷۸ قمری در شهر تبریز دیده به جهان گشودند و در سال ۱۳۴۳ قمری رحلت کردند و در شهر مقدس قم به خاک سپرده شدند.

شهید «ناهید فاتحی کرجو» در چهارم تیرماه ۱۳۴۴ خورشیدی در سنندج متولد شد. پدرش از کارکنانِ ژاندارمری و مادرش زنی خانهدار بود.
ناهید بسیار مهربان بود. او اغلب لباس و وسایلش را به دیگران هدیه میکرد. وی از آغاز نوجوانی، با گروههای مبارز مسلمان همکاری نزدیک داشت و همسالانش را نیز از ستم رژیم پهلوی آگاه میکرد.
ناهید، پس از پیروزی انقلاب، به فعالیت دینی و انقلابیاش ادامه داد؛ تا آنجا که حزب کوملهی کردستان تاب نیاورد و ناهید را در حملهای ناجوانمردانه به اسارت درآورد. این دختر فداکار، پس از تحمل ماهها شکنجه و رنجِ اسارت، در تاریخ دهم تیر ۱۳۶۱، در هفدهسالگی، به شهادت رسید.
اندکی از بسیار خاطراتی که از وی در یاد اطرافیانش مانده، در دومین مجلد از مجموعهی «زنان آسمانی» گردآوری شده است.
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، فقیه، عارف و عالم ربانی شیعه در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان ملا حسینقلی همدانی بود. او از اساتید بزرگ فقه و اخلاق و حکمت و عرفان اسلامی بشمار میرفت. کتاب «المراقبات» از آثار مشهور اوست.
«فیضیه تهران» مستندی درباره تاریخچه ۲۰۰ ساله حوزه علمیه فخریه مروی تهران است و به بررسی جریان شناسی حوادث حوزه مروی از ابتدا تا کنون میپردازد.

کتاب «به رنگ خدا» روایت همسر شهید «عبدالمهدی مغفوری» از این شهید والامقام است که «سیده زهرا علمدار» و «فهیمه طاهری گوکی» به رشتهی تحریر درآوردهاند.
دربارهی کتاب
کتاب «به رنگ خدا» داستانِ زندگی «شهید عبدالمهدی مغفوری»، از شهدای شاخص لشکر ۴۱ ثارالله، در دوران دفاع مقدس به روایت همسر شهید است. مصاحبه و تحقیق را «فهیمه طاهری گوکی» انجام داده و «سیده زهرا علمدار» نگارش آن را بر عهده داشته است.
در بخشی از این کتاب آمده است:
برای خرید بچهها را بیرون برد تا برایشان کفش بخرد. فروشنده کفشی آورد که رویهی کفش با حروف انگلیسی نقاشی شده بود. با تعاریفی که فروشنده کرد، گفتم: مهدی اینها کفشهای خوبی هستند، جنس خوبی هم دارند، گفت: «نه. روی این کفشها انگلیسی نوشته شده». گفتم: «خب انگلیسی نوشته شده باشد، ایرانی هستند خارجی که نیستند! گفت: «نه خانم جان. تبلیغ بیگانه است، نباید اینجور کفشی برای بچهها خرید. کفشی خرید که نشانهای از فرهنگ بیگانه نداشته باشد.»
* کتاب:
به رنگ خدا: روایت زهرا همسر شهید عبدالمهدی مغفوری
مؤلف: سیده زهره علمدار
ویراستار: فاطمه تویسرکانی راوری
تعداد صفحات: ۱۸۶
ناشر: شهید حاج قاسم سلیمانی (وابسته به کنگرهی شهدای استان کرمان)
زبان: فارسی
سال چاپ: ۱۴۰۰
روایتی از کشتار و نسل کشی مردم مسلمان شهر سربرنیتسا در کشور بوسنی در سال ۱۹۹۵ و راهپیمایی « مارشمیرا » که هر ساله به یادبود این واقعه برگزار می شود.
مستند «چمرانم آرزوست» به زندگی و مبارزات شهید مصطفی چمران از تحصیلات در آمریکا تا شهادت او می پردازد.
مستند شهید اول در سه قسمت به زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی از ابتدای دهه ۴۰ و نزدیکی ایشان به امام خمینی و ماجرای آمدن ایشان به تهران و همچنین نحوه شهادت ایشان میپردازد. آیت الله سعیدی اولین شهید مجتهد انقلاب اسلامی ایران است.
مجموعه انیمیشن «نامها» که با فرم کمیکموشن ساخته شده است ، در چهار اپیزود متفاوت به روایت زندگی چهار قهرمان دفاع مقدس، «شهید عباس دوران» از فرماندهان نیروی هوایی ایران، «شهید مهدی باکری» از فرماندهان سپاه پاسداران، «شهید مصطفی چمران» از فرماندهان ایران در نبرد با عراق و «شهید حسن باقری» جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران میپردازد.

این کتاب مجموعهای از دستنوشتههای شهید دکتر «مصطفی چمران» است.
شهید دکتر «مصطفی چمران» از آرزوها و رنجها و شادیهایش سخن میگوید:
«خدایا نمیدانم تا کی باید بسوزم؟ تا کی باید رنج ببرم؟ دیگر رنج و عذاب برایم ناراحتکننده نیست و آزاد و رها زندگی میکنم. باید با علم و دانش همه تیرهدلان مغرور و متکبر را به زانو درآورم.»
دستور «امام موسی صدر» برای انجام یک مأموریت به او رسید و خوشحال شد. مأموریت او به سمت برج حموت بود؛ برای اینکه وضعیت آنجا و مردمش را بررسی کند و به نجات آنان بشتابد. دکتر چمران در آنجا متوجه شد که فقر و گرسنگی بیداد میکند و مردم از شهر گریختهاند و آنها که ماندهاند، شب و روز زیر بمباران دشمن قرار دارند. وی و همراهانش نزدیک بیمارستان کمین میکنند تا سر فرصت با جستوخیزهای سریع خودشان را به نقطهی امنی برسانند. ناگهان در مقابل بیمارستان غوغایی برپا میشود. چمران صحنههایی از مبارزات مسلمانان علیه رژیم اشغالگر قدس را توصیف میکند که پر از درد و شیون و بدبختی است. ترور و وحشت بر همهجا حکومت میکند و بهزور سرنیزه و گلوله، انسانها را تسلیم اوامر پلید خودشان میکنند.
دکتر چمران امیدوار است که خدای بزرگ به اشکهای یتیمان و خون شهدا رحم کند و شرِ بیداد و ستم اسرائیل را از سرِ آوارگان منطقه بردارد.
*درباره کتاب:
کتاب «خدا بود و دیگر هیچ نبود» درواقع مجموعهی تاریخدار از دستنگاشتههای شهید مصطفی چمران، بدون درنظرگرفتن موضوعی خاص است که فقط براساس زمان نگارش آنها دستهبندی شده است.
آنچه در این نوشتهها نمایان است حرکت شهید چمران در طول زندگی خویش (آمریکا، لبنان و ایران) در مسیر الهی و نشاندهنده حالات عرفانی و عاشقانه اوست.
در گزینش این دستنوشتهها موضوع خاصی مدّ نظر نبوده و از هر بابی و هر بحثی، فقط به صرف اینکه زمان نگارش با تاریخ مشخص شده باشد، گزینش شده است.
بنابراین، این مجموعه، نوشتههای تاریخدار دکتر چمران است که در طول سالیان دراز، دربارهی مطالب متعدد و در جاهای گوناگون نگاشته شده است.
*دربارهی نویسنده:
«مصطفی چمران ساوهای» (۱۰ مهر ۱۳۱۱ تهران – ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ دهلاویه) معروف به «دکتر چمران» و «شهید چمران»، فیزیکدان، سیاستمدار (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران)، وزیر دفاع ایران در دولت «مهدی بازرگان» و دولت موقت شورای انقلاب، از همراهان امام موسی صدر در تشکیل جنبش امل (لبنان)، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی، از فرماندهان ایران در جنگ تحمیلی و بنیانگذار ستاد جنگهای نامنظم در جریان جنگ عراق و ایران بود.
وی در دانشگاه تهران، تحصیلات خود را در رشته الکترومکانیک به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و درجه دکتری در فیزیک پلاسما کسب کرد. پس از گذراندن آموزشهای نظامی در مصر، به لبنان رفت و به همراه امام موسی صدر، در تشکیل جنبش امل نقش مؤثری داشت و از فرماندهان آن بود.
چمران در زمان تحصیل در دانشگاه تهران، در درس ترمودینامیک، شاگرد مهدی بازرگان بود. آشنایی او با بازرگان، عامل مهمی در ورود او به عرصهی سیاست بهشمار میرود.
وی در دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد در سازمان نهضت مقاومت ملی، زیر نظر افرادی چون مهدی بازرگان، سیدرضا زنجانی و آیتالله سید محمود طالقانی فعالیت میکرد.
در زمان تحصیل در خارج از ایران، او به همراه «ابراهیم یزدی»، «دکتر علی شریعتی» و «صادق قطبزاده»، شاخه خارج از کشورِ نهضت آزادی ایران و همچنین انجمن اسلامی دانشجویان ایران (در آمریکا) را تأسیس کرد.
پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ چمران به ایران بازگشت و در دولت بازرگان، مدتی وزارت دفاع را برعهده داشت. وی در دورهی نخست مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد.
چمران، با شروع جنگ، به اهواز رفت و ستاد جنگهای نامنظم را بنیانگذاری کرد. از دیگر کارهای مهم وی ایجاد هماهنگی بین نیروهای ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور داشتند. مصطفی چمران در ۳۱ خردادماه ۱۳۶۰ در مسیر دهلاویه-سوسنگرد، براثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرش، در ۴۹ سالگی به شهادت رسید.

مصطفی چمران برای ادامهی تحصیل با بورسیه دانشگاه تهران به آمریکا میرود، اما درآنجا به دلایلی بورسیه او لغو میشود.
چمران به همراه برادرش در کارگاه جوراببافی پدر کار میکنند. او قصد دارد برای گذراندن دوره پایانی تحصیلات در مدرسهی دارالفنون ثبت نام کند، اما اوضاع مالی پدر آنقدر خوب نیست که بتواند سالانه مبلغ هشتصد تومان شهریه پرداخت کند. رئیس دبیرستان بعد از گرفتن آزمون ورودی و پی بردن به هوش سرشار و استعداد مصطفی، حاضر میشود مبلغ شهریه را به نصف کاهش دهد. اما پرداخت همین مبلغ نیز برای پدر دشوار است و با پیشنهاد رئیس دبیرستان، مصطفی به جای پرداخت بقیه شهریه موظف میشود به دانشآموزان ریاضی تدریس کند.
***
مصطفی که در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد و تحت تربیت آموزههای دینی قرار گرفت. شبهای جمعه در مجالس سخنرانی آقای راشد در مسجد ارگ حاضر میشد.
او پس از مدتی به پیشنهاد یکی از دوستانش تصمیم گرفت به مسجد هدایت برود و از سخنان آیتالله طالقانی بهرهمند شود. پس از مدتی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در یکی از دانشگاههای تگزاس مشغول به تحصیل شد.
در همان روزها چمران خبردار شد که محمدرضا پهلوی قرار است برای دیدار از ایالت واشنگتن به آمریکا برود و این بهترین موقعیت بود تا او بتواند فریاد اعتراض مردم را به خانواده پهلوی برساند؛ بنابراین تظاهراتی علیه محمدرضا ترتیب داد.