
باشگاه افسران سنندج محل تجمع نیروهای سپاهی، ارتشی و پیشمرگان مسلمان کُرد در مقابله با گروهکهای ضدانقلاب در استراتژیکترین نقطه شهر در سال ۵۸ بود. در این سال شهر سنندج به عنوان مرکزیت استان کردستان، بخشهایی از استان کرمانشاه و استان آذربایجان غربی به تصرف ضدانقلاب درآمد. تعدادی از پاسداران، نیروهای ارتش و پیشمرگان مسلمان کُرد با تصرف سنندج توسط ضدانقلاب، در باشگاه افسران به دلیل اشرافیت به منطقه مستقر شدند و دفاعشان از این نقطه شروع شد.
نیروهای ضد انقلاب وقتی متوجه شدند که نقطه حساس و تعیینکنندهای را از دست دادند، همه توان و تلاششان را اطراف این مقر متمرکز کردند و نزدیک به ۲ هزار نیروی ضدانقلاب در این نقطه جمع شدند تا این مکان را از دست رزمندهها خارج کنند.


خلاصه داستان : اعضا اصلی یک باند بزرگ قاچاق در زمان رژیم شاه وقتی متوجه می شوند که کیانی سرگرد شهربانی حاضر به همکاری با آن ها نیست، تنها پسر او را طعمه قرار می دهند تا جایی که او ابتدا پخش کننده مواد مخدر شده و بعد هم به علت اعتیاد شدید دست به خودکشی می زند….
بازیگران : جمشید هاشم پور ، افسانه بایگان ، رضا فیض نوروزی ، محمد پورغلامی ، خسرو دستگیر ، فخرالدین صدیق شریف ، رضا نوروزی ، هوشنگ دیبائیان ، محرم بسیم ، زهره حمیدی ، اسفندیار مهرتاش ، محمدباقر رشیدی ، سیدپیام شمس ، مسعود گازرانی ، محمد افشار
کارگردان : جمشید آهنگرانی فراهانی

در ادبیات معاصر ایران نویسندگان صاحب سبکی هستند که قلم هایشان داستانهای زیبایی را رقم زده اند. تعدادی از آنها در این کتاب گلچین شده است.
داستانهای این مجموعه عبارت اند از:
راز دو آیینه، نوشته سید مهدی شجاعی؛
تبخیر روح، نوشته مریم جمشیدی؛
شبیه شبیه شبیه، نوشته زنده یاد قیصر امین پور؛
زنی که پیامبر بود، نوشته زنده یاد قیصر امین پور؛
امضا، نوشته سید مهدی شجاعی؛
و هفت بند، نوشته راضیه تجار.

کارگردان: محمدرضا ورزی | ژانر: درام، تاریخی، عاشقانه | | تهیه کننده: مصطفی شریفی
خلاصه داستان:
روایتی تاریخی که بخشی از دلاوریها و پایمردیهای ستارخان، دوستان و هم پیمانان او را نیز به تصویر می کشد….
بازیگران:
سعید نیک پور، سام قریبیان، اندیشه فولادوند، ایرج راد، بیتا فرهی، حسین پاکدل، شکرخدا گودرزی، داریوش کاردان، ژرژ پطروسی، بهزاد خداویسی، شایسته ایرانی، آرزو نبوت، زهیر یاری، فرزانه سهیلی، پندار اکبری، رضا فیاضی، فخرالدین صدیق شریف، عزت الله مهرآوران، شهراد بانکی، یوسف صیادی، صدرالدین شجره، حسین مسافر آستانه، مسعود آب پرور و حمیرا عظیمی
…

خلاصه داستان : داستان فیلم پیرامون انتشار فیلم خصوصی افراد است….
بازیگران : نیما شاهرخ شاهی ، اکبر عبدی ، ایرج قادری ، ماه چهره خلیلی ، افسانه پاکرو ، سیروس گرجستانی ، مجید مشیری ، الیزابت امینی ، امیرعلی رنجبر ، میرطاهر مظلومی ، مریم امیرجلالی
کارگردان : ایرج قادری

یکی از اهداف مهم اسرائیلی ها در جنگ ۳۳ روزه، رسیدن به رودخانه «لیتانی» بود. آنها راه های مختلفی را برای رسیدن به این منطقه امتحان کردند، اما موفق نشدند. تلاش آخر آنها ورود به دشت خیام بود که منطقه ای مثلثی شکل است و از جنوب به خاک فلسطین اشغالی، از سمت راست به شهرکی لبنانی و از سمت چپ به شهرک مسیحی نشین مرجعیون می رسد. این مستند به تحلیل این میدان جنگ میپردازد.

پدرم یک جانباز جامانده از جنگ بود و مادرم همه خانوادهاش را در بمباران «خرمشهر» از دست داده بود.
آنها در «دانشکده تاریخ» تحصیل میکردند و در اولین برخورد وقتی به هم رسیدند که دستهایشان پر از کتاب بود و چشمانشان تقریباً جایی را نمیدید.
صدای برخورد کتابها و مادرم با چرخ ویلچر پدرم صدای مهیبی نبود و باعث نشد که جهان به لرزه درآید، اما اتفاقی که افتاد این بود که هر دو فهمیدند روی یک موضوع، تحقیق میکنند. بخشی از کتابهایی که از دست مادرم روی پای پدرم افتاده بود همان کتابهایی بود که از دست پدرم روی زمین و پیش پای مادرم افتاده بود. طبق دفترچه خاطرات پدر که من قصد مرور آن را دارم، این اولین برخورد این دو فرشته زمینی بود که نام یکی از آنها واقعا «فرشته» و نام دیگری «کریم» بود.
آنها در سالهای پایانی دهه شصت در «دانشگاه اصفهان» و در دانشکده تاریخ درس میخواندند و تصمیم داشتند هرکدام به صورت جداگانه درباره زندگی «شهید بهشتی» تحقیق و آن را در قالب پایان نامه تدوین کنند….


حیاط خلوت، خلوتی در حیات آدمهاست به هنگامی که بیگانه با همه وقتهای خویشاند و بیگانگان زمان را بازمیشناسند.
این رمان را میتوان «رمان جنگ» نامید؛ هرچند که موقعیتها و صحنههای جنگ کمتر در آن بیان میشود، اما بدون شک یکی از شاخصترین نوشتهها در حوزه جنگ است.
«آشور» شخصیت اصلی داستان که جانباز جنگ است، تن و روحاش چنان با جنگ آمیخته که هم جدایى از جنگ برایش در حکم مرگ است و هم ماندن در آن. او به همراه خواهرش، شریفه، و پسر ۱۱ساله ای که شاهد نام دارد و او را برادر خود معرفی میکند، در آبادان و در مدرسهای که حالا دیگر مدرسه نیست، زندگی میکنند. اما برخلاف آشور، دوستاناش که در جنگ نبودهاند، هرکدام به نحوى و در جاهایى دور از هم به زندگیشان ادامه میدهند و به آن عادت هم کردهاند. به همین سبب است که نمیتوانند و حتی نمیخواهند دوباره به شهرِ جنگزدهشان، که دیگر همان نیست که در جوانیشان بود، بازگردند.
این شاید موضوعی باشد که خیلی از ما آن را دیده و یا تجربه کرده باشیم: آنهایىکه بدون جنگ نمیتوانند زندگى کنند و آنهایى که میخواهند فراموش کنند تا بتوانند زندگى کنند. درونمایه اصلی داستان نیز همین است.
«فرهاد حسنزاده» خود اهل آبادان است. جنگ و روزهای خون و آتش و مقاومت را از نزدیک تجربه کرده است. او برای نگارش حیاط خلوت، در سال ۱۳۸۲ جایزه اول ادبیات پایداری را دریافت کرد.
*دوستانی که یکدیگر را گم کردهاند پس از سالها دور هم جمع میشوند تا خاطرات کودکی و نوجوانی را نبشقبر کنند. در این میان عشق فراموش شده و آتش زیر خاکستر شریفه و همایون دوباره گرمی میگیرد. اما مسئلهی اصلی این عشق است یا آشور که در گذر زمان دارد فراموش میشود یا خود شریفه که قربانی جنگ شده است؟


راوی، دانشآموز کم سن و سالی است که با توجه به حس و حال حاکم بر فضاهای دانشآموزی آن زمان، تصمیم میگیرد با عضویت در بسیج مسجد محل، به کاروانهای اعزامی به جبهههای جنگ بپیوندد. نویسنده کتاب، خاطرات تحصیل در دبستان «معمار قصری»، یادآوری روزهای انقلاب در کوچه پس کوچه های محله خاوران، اشاره به نخستین نشانه های قابل لمس از پیامدهای وقوع جنگ، تشییع جنازه «اولین شهید محله» و اولین تجربه حضورش در جبهههای غرب و جنوب کشور بیان کرده است و تلاش کرده به اصل رویدادها وفادار بماند.
«محسن مطلق» سال ۱۳۴۸ درتهران متولد شد. سال ۱۳۶۲، برای اولین بار به جبهههای جنگ رفت و تحت تأثیر آن فضا تا پایان جنگ در جبهه ماند. کار نوشتن درباره جنگ را با کتاب «زنده بادکمیل » آغاز کرد. بعد از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در دانشگاه «علم و صنعت» تهران رشته «طراحی صنعتی» را دنبال کرد. او دستی هم در موسیقی دارد و سالهاست « نِی » مینوازد….


خلاصه داستان : دیوید پسر خاخام الیاس مشوه شمعون پس از سال ها اقامت در هلند و پایان تحصیلاتش برای زیارت و ملاقات با شخصی به نام شیخ کریم وارد فلسطین می شود….
بازیگران : داریوش ارجمند ، امین تارخ ، آتیلا پسیانی ، بهروز بقایی ، اصغر همت ، جمشید اسماعیل خانی ، حمیرا ریاضی ، کمند امیرسلیمانی ، علیرضا اوسیوند ، مهناز انصاریان ، عباس امیری ، نیکو خردمند ، فاطمه تقوی ، خسرو دستگیر ، هوشنگ قوانلو
کارگردان : سید عبدالرضا نواب صفوی

گاهی شایستگی انسانها تنها در بودنشان مشخص نمی شود، بلکه چگونه آمدن و چگونه بودن و چگونه رفتن آنها، نشان از بندگی و بالندگیشان دارد. افرادی به دنیا می آیند که علاوه بر گذراندن زندگی به بهترین و قشنگ ترین صورت ممکن، زیبا و تحسین برانگیز، گاهی هم اعجاب انگیز، رخت از جهان می بندند و در ادبیات دینی و ملی ما شهید نام می گیرند؛ شهیدانی که وقتی ورق ورق زندگی شان را می خوانی، وقتی تصویر منش و کردارشان را در ذهنت تصور می کنی، وقتی واژه واژه قصد می کنی برایشان بنویسی؛ متوجه کرامت و عزّت خداییشان می شوی. بهراستی آنها جایگاهی به عظمت انسان و مقامی به شرافت خلیفه اللهی دارند؛ جایگاهی که شاید قلم در توصیف و تشریح آن کلک زبان بریده ای باشد که هرگز رسا و شیوا نتواند از عهده وظیفهاش برآید؛ مقامی که تاجی الهی است برای اشرف مخلوقات بودنشان.
حال اگر این شهید، آموزگاری باشد که در کنار خانه خدا، به بهترین صورت ممکن، جواب اللّهم لبیکش را گرفته باشد…
«رقیه رضایی» یکی از مفاخر آسمان پرستاره ایثار و شهادت است.

خلاصه داستان:
برای احقاقِ حق و حقیقت، آبرو که سهل است؛ جان باید داد…
بازیگران:
پرویز فلاحی پور، نیوشا ضیغمی، قاسم زارع، مجید واشقانی، مریم کاویانی، سعید زارعی، نسرین نکیسا، مالک سراج، توماج دانش بهزادی، رضا مولایی، نیلوفر پارسا، پویان گنجی، امیر سفیری، مهری آلآقا، رهام تدریسی، نیما توکلی، بهروز قادری، مرتضی زارع، سینا قاسمی، هدایت الله سجادی، شیما افسری، مجید یلان و رضا ایرانمنش، اتابک نادری، هلن نقیلو، امیررضا زرینبخش، اکبر رحمتی، کاظم هژیرآزاد، مهدی فقیه، سوسن مقصودلو، رضا توکلی، احسان امانی، حسن اسدی، محمدصادق ملک و بهار نوحیان

خلاصه داستان : فریبا، نازنین و رویا تصمیم می گیرند تا از بانکی اختلاس کنند … ریبا دختری از خانواده ای فقیر که شیفته زندگی اشرافی است. نازنین که در ناز و نعمت بزرگ شده و رویا که والدینش رو در بمباران از دست داده و در محیط خلاف پرورش یافته است. آنها از طریق آقای عشقی که رئیس بانک می باشد هر روز مبالغی را از بانک خارج و به حساب سه نفرشان واریز می کنند و انها را تبدیل به دلار میکنند اما در هنگام تصمیم گیری برای اینکه با این پول ها چکار کنند حوادثی پیش می آید که باید در فیلم هشت پا دید …
بازیگران : سپیده علایی، ویشگا آسایش، محمدرضا داوودنژاد، رضا داوودنژاد، آتنه فقیه نصیری، مهتاب کرامتی، محمدرضا فروتن، احمد نجفی، ماهایا پطروسیان، علی صادقی و …






