خلاصه داستان:
یحیى معلم جوان روستا، به عنوان نیروی داوطلب و مردمی، به جبهه هاى جنگ اعزام میشود، نارگل همسر جوانش که باردار است به همراه دو کودک خردسالش چشم انتظار بازگشت یحیى است که خبرهاى مختلفى به نارگل میرسد، از شهادت تا مجروح شدن و در نهایت خبر مفقود الاثر شدن یحیى… نارگل اما روایت دیگرى براى خود دارد…
بازیگران:
بیتا سحر خیز، نازنین فراهانی، عبدالرضا اکبری، کوروش سلیمانی، مزدک رستمی، سوگل طهماسبی، مریم کاظمی، حسام محمودی، الهام جعفرنژاد، طوفان مهردادیان، مینا نوروزی فر، ساقی زینتی، مهری آل آقا و …

این اثر خاطرات «مریم مقدّس»، همسر سردار نجاتی، یکی از فرماندهان جانباز دفاع مقدّس است.
دربارهی کتاب
این کتاب برگرفته از داستانی حقیقی است. «تا ابد با تو میمانم» سرگذشت یکی از هزاران زنی است که همسرش را در جنگ پشتیبانی میکند و حتی در برههای، او را برای حضور در خط مقدّم ترغیب میکند. این زن «مریم مقدّس» نام دارد. شرط اوّلش برای ازدواج، در ۱۶ سالگی، حضور همسرش در خط مقدّم جبهه بود. این مسئله اعتراض خانوادهی این دختر را بهدنبال داشت، اما وی بر شرطش پافشاری کرد تا سرانجام همسر دلخواهش را پیدا کرد.
مریم عرفانیان، نویسندهی این اثر، دربارهی سببِ نامگذاری این کتاب می گوید:
«در آخر کتاب گفتوگویی بین زن و شوهر انجام میشود که آقای نجاتی خطاب به همسرش میگوید: تو برای من خیلی زحمت کشیدی. خانم ایشان به شوخی میگوید: اگه اون دنیا میری، نباید سراغ حوریها بری و من پیشت میآم و تا ابد با تو میمونم. آقای نجاتی هم میگه من هم تا ابد با تو میمونم.
نام کتاب را نیز براساس همان گفتوگو گذاشتم تا به نوجوانان امروزی بگویم فکر نکنید آدمهای جبهه و جنگ از دوستداشتن و عاشقی دور بودند. زنهای ما در دفاع مقدّس سبک زندگیشان، عاشقیشان و دوستداشتنشان حقیقی بود. یعنی در هر شرایطی اینقدر با همسرشان خوب بودند که زیر بمباران گلوله هم تا ابد با هم میماندند.»
دربارهی نویسنده
کتاب «تا ابد با تو میمانم» را مریم عرفانیان، بر اساس خاطرات مریم مقدّس، همسر سردار جانباز اکبر نجاتی، نوشته است.
نویسندهی این کتاب، از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ بهشکلِ نیروی قراردادی در بنیاد شهید خراسان مشغول بود و در آن مدّت اسناد، مدارک و خاطرات شهدا را جمعآوری میکرد. در همان سالها با خانوادهی نجاتی آشنا شد و اندکی از خاطرات مریم مقدّس را ضبط کرد. او پس از سالها، در سال ۱۳۹۴، دوباره به سراغ این همسر جانباز رفت و خاطراتش را بهطور کامل ضبط کرد.
این خاطرات پس از تدوین و بازبینی سردار اکبر نجاتی یزدیزاده، به ناشر تحویل داده شد.
** کتاب «تا ابد باتو میمانم» براساس خاطرات «مریم مقدّس» به نویسندگی «مریم عرفانیان» در پایگاه کتاب گویای ایرانصدا، در قالب کتاب گویا، تولید شده است.
در این مستند نیروهای مجاهد (مدافعان حرم) که علیه داعش و سایر گروه های تروریستی تکفیری مبارزه می کنند از “حاج قاسم سلیمانی” می گویند.
حضور سردار “قاسم سلیمانی” فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جبهه های عراق و سوریه به عنوان مستشار و مشاوری بی نظیر باعث دستیابی به پیروزی هایی رویایی برای مردم عراق و سوریه شده است.
امروز هم ، کلیپی از روایتگری حجت الاسلام والمسلمین بیات در منطقه طلاییه ، تقدیم می نماییم . قسمت هایی از این کلیپ را می توانید در زیر بخوانید . کلیپ زیبایی است ، توصیه می کنیم حتما ببینید …
پنجـره زیـبـاســت اگــر بـگـذارند چشم مخصوص تماشاست اگربگذارند
من از اظهارنظر های دلم فهمیدم عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند
روایت تکان دهنده ی حجت الاسلام مومنی
در مورد دختر شهیدی که حال و هوای پدر در سر داشت تا اینکه…
پیشنهاد می کنم حتما دانلود کنید…
فرمت mp3 /
حجم : ۶۲۴ کیلو بایت

دربارهی کتاب
در این کتاب نویسنده برای بازتاب اندیشهها و همچنین زندگی شهید حسین علمالهدی از شیوههای رایج و کلیشهای زندگینامهنویسی شخصیتهای برجستهی تاریخی فاصله گرفته و از شیوههای نو استفاده کرده است. البته شیوهی نویسنده در این کتاب در داستاننویسی معاصر متداول است، ولی دربارهی زندگینامهنویسی نمونههای موفقی در این زمینه نداشتهایم.
بایرامی به زندگی شهید حسین علمالهدی از سه زاویه نگریسته است: زاویه اول از چشم «معبر» است؛ شکنجهگری که بارها علمالهدی را زیر سختترین شکنجهها قرار داده. او بیشتر از دوران کودکی حسین تعریف میکند؛ از زمانی که حسین نوجوانی بیش نبود و همیشه باعث دردسر دستگاه امنیتی رژیم شاه میشد.
معبر در یادآوری خاطرات گذشته خود راجع به حسین، به آتشزدن سیرک مصریها در اهواز اشاره میکند که حسین به خاطر بیحجابی زنانی که در سیرک میرقصیدند، به کمک دوستان نوجوانش، دور از چشم نیروهای امنیتی و بدون اینکه کسی مطلع بشود، آنجا را به آتش میکشد و این ماجرا تا مدتها باعث گیجی و سردرگمی نیروهای امنیتی رژیم شاه میشود.
معبر شخصاً حسین را زیر سختترین شکنجهها قرار میدهد، اما حسین همچنان او را در دستیابی به اطلاعات ناکام میگذارد، سرانجام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حسین با کمک مردم و کمیته معبر را دستگیر میکنند. معبر در آستانهی مرگ خاطرات دردناک سالهای گذشته را روایت میکند، خاطراتی که گوشهای از چهرهی حسین علمالمهدی را نشان میدهد.
تا اینجای داستان پروندهی زندگانی شهید حسین علمالهدی بسته میشود. آنچه باقی میماند ناگفتههایی از زندگی شهید علمالهدی است که نویسنده در این قسمت شخصیت تازهای را وارد داستان نمیکند، بلکه یکی از شخصیتهای روایت دوم را از دل روایت بیرون میکشد تا خود حدیث دیدار خود با شخصیت مرکزی کتاب (حسین علمالهدی) را روایت کند.
روایت سوم از منظر دید شخصیت «حسن»، قاچاقچی منطقه، است که در روایت دوم به آن اشاره کوتاهی شده است.
حسن خاطراتی را نقل میکند که در روزهای جنگ به کار قاچاق مواد غذایی و غیره اشتغال داشته و به کمک همکارانش اشیای قاچاقی را از آنسوی مرزها وارد کشور میکردند و حسن در توزیع آنها در منطقهی محل سکونت خود فعال بود.
حسن بهواسطهی شغلی که دارد با تمام کورهراههای منطقه آشناست. همچنین محلهای استقرار نیروهای عراقی را مثل کف دست میشناسد.
دربارهی نویسنده
محمدرضا بایرامی متولد ۱۳۴۴ است و تاکنون ۱۳ کتاب داستان که دو خاطره از دفاع مقدّس در میان آنها دیده میشود، به چاپ رسانده است. تعدادی از این آثار مربوط به نوجوانان و برخی از این آثار مربوط به بزرگسالان است. بیشتر آثار بایرامی یا دربارهی روستا است یا دفاع مقدّس. علت این امر هم آن است که بایرامی زادهی روستاست و در اواخر دورهی دبستان خانوادهاش روستا را ترک و به تهران نقل مکان میکنند. هنوز خاطرات کودکی در ذهنش وجود دارد و موجدِ آثار ارزشمندی از او شده است.
بایرامی موفق به دریافت جایزههای متعددی شده است. یک جایزهی بینالمللی هم در کارنامهی خود دارد: جایزهی «کبرای آبی» از سوئیس برای کتاب «کوه مرا صدا زد».
کتاب «پل معلق» این نویسنده تاکنون پنج بار تجدید چاپ شده است.
از آثار او میتوان به: کوه مرا صدا زد (رمان)، بر لبۀ پرتگاه (رمان)، بعد از کشتار (مجموعه داستان)، رعد یک بار غرید (داستان)، دود پشت تپه (رمان نوجوانان)، عقابهای تپۀ ۶۰ (رمان نوجوانان)، دشت شقایقها (خاطرۀ ادبی)، هفت روز آخر (خاطرۀ ادبی)، به کشتی نشسته (داستان)، به دنبال صدای او (مجموعه داستان)، عبور از کویر (داستان)، همراهان (مجموعه داستان)، دره پلنگها و … اشاره داشت.
* کتاب «سه روایت از یک مرد» بر اساس زندگینامهی «شهید حسین علمالهدی» به نویسندگی «محمدرضا بایرامی» از سوی انتشارات شاهد منتشر و در پایگاه کتاب گویای ایرانصدا، در قالب کتاب گویا، تولید شده است.
خلاصه داستان : مجید از اراذل جنوب تهران عاشق دختر پیرمرد عارفی به نام میرزا میشود. میرزا شرط ازدواج مجید و دخترش را سر به راه شدن او میداند. مجید تصمیم میگیرد برای اثبات سر به راه شدن خود به جبهه برود که بقیه دوستانش نیز همراه او میشوند. برای حضور آنها در جبهه، مخالفتهایی وجود دارد اما باضمانت میرزا و یکی دیگر رزمندهها آنها به پادگان آموزشی میرسند و …
بازیگران : اکبر عبدی ، امین حیایی ، کامبیز دیرباز ، محمدرضا شریفی نیا ، کاظم مادرشاهی ، منوچهر آذر ، فخرالدین صدیق شریف ، علی اوسیوند ، ارژنگ امیرفضلی ، نگار فروزنده ، مینا جعفرزاده ، نیوشا ضیغمی ، شهره لرستانی ، جواد هاشمی ، قاسم زارع ، محمود مقامی ، عبدالرضا اکبری ، مریلا زارعی ، سپند امیرسلیمانی و …
امیر و مریم قرار است با هم ازدواج کنند اما روز عروسی، شهر توسط دشمن موشک باران می شود و مردم، شهر را خالی می کنند. ولیکن مریم با وجود خطرات ناشی از موشک باران ترجیح می دهد که عروسی برگزار شود. امیر بعد از انجام مأموریتش برای مراسم عقد به خانه برمی گردد. اما برخلاف تصورش همه کسانی که شاهد خنثی کردن موشکهای عمل نکرده بودند در مراسم حضور پیدا می کنند.
بازیگران این فیلم : پرویز پورحسینی – مژگان بیات – نگار عابدی – سعید داخ – حسن عباسی – یلدا قشقایی – عطا سلمانیان – احمد نیک پور – مرتضی ایمانی – کاوه آشنا – لادن قناد – حسن ناصری – ایرج افکار – مهرزاد خلیقی – پوریا نیک جو
سایر عوامل : سرمایه گذاران: مهدی مومن زاده، محمدمهدی خرمی، مدیر تولید: مهناز انزهایی، مجری طرح: هادی اکبرخواه، مدیر فیلمبرداری: سعید بختیاری، مدیر صدابرداری: هادی افشار، تدوین: کاوه ایمانی، مژده قاجاریه، صداگذار: محمود موسوی نژاد، طراح گریم: محمد قومی، طراح صحنه و لباس: هادی اکبرخواه، برنامه ریز: کاوه قاسم زاده، منشی صحنه: شرف نساء نیرومند، عکاس: نازنین سلامیان، مدیر تدارکات: محمد طلایی
خلاصه داستان فیلم :حالا بعد چند سال پسرم برگشته… ایناهاش… این کلید رو به جاش به من دادن می گن بیا، خوشحال باش… پسرت اومده… کلیدی که مال یه دره… یه دری که گم شده تو این شهر لعنتی… حالا من در به در، کوچه به کوچه دنبال یه درم که بهم بگه این دو تا تیکه استخون و این کلید زنگ زده پسرمه یا نیست…
خاطره طنز زیبا و شنیدنی از چگونگی ورود به جبهه با روایت گری حاج حسین یکتا با لینک مستقیم از سایت کربلا میتوانید دریافت نمایید.
داستان فیلم سرو زیر آب
«سرو زیر آب» فیلمی به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر، نویسندگی محمدعلی باشه آهنگر و حامد باشه آهنگر و تهیه کنندگی سید حامد حسینی، محصول سال ۱۳۹۶ است. راز جهانبخش کرامت فاش می شود؟ این راز خواب چیستا، ماهرو، گودرز، بهرام، جهانگیر و سرگرد پوشیاس را آشفته خواهد کرد. جهانبخش برای اثبات بی گناهی اش و بازگشت آرامش سفر بلندی را آغاز می کند. سفری که پایانش زندگی بسیاری از آنها را تغییر می دهد.
درباره فیلم سرو زیر آب
فیلم سرو زیر آب به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر در سال ۱۳۹۷ ساخته شده است. این فیلم محصول کشور ایران و در ژانر اکشن و جنگی میباشد. در این فیلم بابک حمیدیان، مینا ساداتی، شهرام حقیقت دوست، رضا بهبودی، همایون ارشادی، مهتاب نصیرپور، هومن برق نورد، ستاره اسکندری، فرخ نعمتی، حسین باشه آهنگر، محمدهادی قمیشی، سیاوش چراغی پور، حسین فلاح و دنیا مدنی به هنرمندی پرداختهاند.
بازیگران : بابک حمیدیان، مسعود رایگان ، رضا بهبودی ، مینا ساداتی و همایون ارشادی

بخش ابتدایی کتاب دربارهی تشکیل گروه رزمی ۴۲۱ در بوشهر، تمهیدات انجامگرفته، مشکلات و تدابیر اتخاذشده در اینباره است. سپس به تعداد نفرات و اهداف عملیات مروارید و تلفات نیروهای بعثی در این عملیات اشاره میشود. در ادامه تعدادی از قهرمانان شهید ناوچهی پیکان را معرفی کرده است. پس از عملیات مروارید و زمان بازگشت، ناوچهی پیکان هدف دو موشک قرار گرفت و از کارکنانش فقط هفت نفر زخمی نجات یافتند که تعدادی از آنان نیز بعداً به شهادت رسیدند.
این کتاب پاسداشت یاد و خاطرهی رزمندگان و دریادلان غیور نیروی دریایی ارتش در هشت سال دفاع مقدس است که همچون تندری رعدآسا صاعقهی خشم و نفرت خود را بر تارک دشمن بعثی فروریختند و هیمنهی پوشالی آن را بر صخرههای نیستی و هلاکت کوفتند تا مایهی عبرتی بر دیگر متجاوزانی که در فکر تعرض به این آبوخاک هستند، باشد.
* پیکان در عرش به همت انتشارات آتشبار، وابسته به سازمان حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، معاونت فرهنگی و هنری ستاد مشترک ارتش ج.ا.ا نوشته شده و برای گویاشدن در اختیار پایگاه کتاب گویا ایرانصدا قرار گرفته است.