
* خاک سبز: «سعید»، بعد از جنگ، همراه با گروهی برای جستوجوی جنازههای همرزمانش در بیابانهای منطقهی جنگی سرگردان است. او در رؤیا یکی از رزمندهها را میبیند که جای بچههای دستهی «قمر» را به او نشان میدهد و میگوید که دوستان رزمندهاش که برای آوردن آب به محل تانکی در نزدیکی دشمن رفته بودند، با لبان تشنه شهید شدهاند.
* سپاس از حیات طیبهی نوجوان نجیب و زیبا: «علیرضا» مجروح جنگی است و هر روز آدمها و اتفاقاتی را به یاد میآورد. او میگوید تا شب همهی آن اتفاقات را فراموش میکند و دوباره روز بعد همین ماجرا تکرار میشود.
او عاشق دخترعموی زیبایش بوده، ولی از سر نجابت و خجالت، چیزی نگفته تا اینکه زیبا ازدواج کرده است و حالا او هر روز زیبا را در رؤیایش میبیند.
* تیر و ترکش: شخصی به نام «رحیم» که به عنوان دیدهبان در هر عملیاتی شرکت میکند، هیچ اتفاقی برایش نمیافتد و خودش میگوید که نظرکرده است. تا اینکه در یک عملیات پایش مجروح میشود.
* در تنگنای خرابه: «منصور» نه سال بعد از جنگ، همراه همسرش «مینا»، برای دیدن خانهی قدیمیشان به شهرش بازگشته است. اما با خرابههای خانهشان روبهرو میشود.
در همین حین زن و شوهر دیگری هم ادعا میکنند که آنجا خانهشان بوده است. پیرمردی از راه میرسد که ادعا میکند در تمام دوران جنگ به درختی که در این خرابه بوده، آب میداده و آنجا خانهی اوست.
* دلی از جنس آفتاب: «سید صالح» که جانباز شیمیایی است؛ شوهر «راضیه خانم» (مادر مهتاب) است. بعد از مرگ راضیه خانم، باوجود علاقهی بسیا

سربازان عراقی درصدد هستند تا مردان یک روستای مرزی را به جبهه ببرند، اما آن ها ریشه خود را ایرانی می دانند. به همین دلیل شبانه تصمیم به فراری دادن جوان ها می گیرند. قضیه لو می رود و عراقی ها دستور دستگیری همه مردان جوان روستا را می دهند. در این بین مردم شورش می کنند و سرهنگ و سربازان عراقی را در پاسگاه زندانی می کنند و آماده کوچ به طرف ایران می شوند، اما باز درگیری میان سربازان عراقی و مردم صورت می گیرد و سرهنگ عراقی اویاق خان، بزرگ روستا را مجبور می کند که یا تسلیم شود و یا بپذیرد که مردم روستایش مانند مردم حلبچه در یک بمباران شیمیائی کشته شوند. اویاق خان بدون اینکه مردم روستا قبول کنند تسلیم می شود، اما مردم می فهمند و با سربازان عراقی درگیر می شوند و در انتها پرچم خونین ایران را به احتزاز در می آوردند.

پدری مطلع می شود که فرزندش را در کردستان به اسارت گرفته اند و برای آزاد کردن او مبلغی باج می خواهند….
بازیگران : حسین خانی بیک ، مهری ودادیان ، امیر شهلا ، مهدی صباغی ، هادی معمارتهرانی ، علیرضا سوزن چی ، رضا برات زاده ، سپیده پرور ، فرزانه فاضل زاده ، مسعود جمشیدیان ، راضیه جویباری ، صدیقه شیرماهی ، غلامرضا بایران منش ، محمد الهی ، غلامرضا عارف نژاد
کارگردان : شاپور غریب

با آغاز جنگ ایران و عراق طالب، ارباب روستای مالکیه، مقدمات را برای ورود ارتش عراق به خاک ایران فراهم می کند. او با شعار «امت واحد عربی» می کوشد مردم را به بدرقه ی سربازان عراقی بفرستد. خاله طوبی با اطلاع از این موضوع به روستا می رود تا خواهرزاده اش رحمان را که چوپان گاومیش های طالب است، به اهواز ببرد. روحانی روستا با طالب و عواملش در ستیز است. خاله طوبی و رحمان توسط سربازان دشمن اسیر می شوند. یکی از رعیت های طالب به نام جاسب، که قصد کمک به خاله طوبی و رحمان را دارد، به اسارت سربازان عراقی درمی آید. روزی که رحمان گاومیش ها را به چرا برده شاهد قتل عام گروهی از روستاییان به دست سربازان عراقی است. او با اسلحه ای که بر پشت گاومیشی پنهان کرده یک سرباز عراقی را از پا درمی آورد و از مهلکه می گریزد. سربازان ایرانی او را نجات می دهند. رحمان در کنار جاسب و رزمندگان بسیجی در آزادسازی زادگاهش شرکت می کنند.

تو خاک ما ستاره هایی دفنند
که دلشون می خواست معما باشند
دست تو شناسنامه هاشون می بردند
تا که شناسنامه ماها باشند
تا که شناسنامه ماها باشند
ستاره ها رفتن و نوبت ماست
حالا که دنیا خیلی بی قراره
دستامونو به هم بدیم بدونیم
عهدی که بستیم برگشتن نداره

خرمشهر بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ یکی از پر التهاب ترین روزهای خود را می گذراند و یکی از دراماتیک ترین شخصیت ها در بستر این وقایع شهید مهدی آلبوغبیش است . مهدی آلبوغبیش ، معلمی است که نقش فعالی در مبارزات انقلابی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی دارد . پس از پیروزی انقلاب و با حمله رژیم بعث به خرمشهر ، مقاومت جوانان خرمشهری حول محور شهید محمدعلی جهان آرا ،…

داستان فیلم
در فیلم آباجان آباجان زن جا افتاده ای است که در سال های جنگ در شهر زنجان زندگی می کند. پسرش خلیل در جبهه مفقود الاثر شده اما او امیدوار است که خلیل بازگردد.
درباره فیلم
فیلم Aba jan محصول کشور ایران و در ژانر جنگی ، درام میباشد و به کارگردانی هاتف علیمردانی در سال ۱۳۹۶ ساخته شده است. در فیلم آباجان بازیگرانی چون فاطمه معتمدآریا، حمیدرضا آذرنگ، سعید آقاخانی، شبنم مقدمی، و… به ایفای نقش پرداخته اند.

این برنامه به معرفی شهید سعید جعفری، فرمانده سپاه غرب کشور و خصوصیات اخلاقی و رفتاری ایشان می پردازد.
خاطرات رهبر معظم انقلاب از شهید چمران و عملیات سوسنگرد ۳/۷/۶۳ مستند زیر شامل بیوگرافی کوتاهی از زندگی شهید دکتر مصطفی چمران و بیان خاطرات رهبر معظم انقلاب پیرامون شهید چمران در دوران تصدی پست ریاست جمهوری توسط ایشان


کتاب صوتی «دا» بر اساس خاطرات: سیده زهرا حسینی تالیف: سیده اعظم حسینی«”دا” در زبان کردی به معنای مادر است.
این کتاب مجموعه خاطرات”سیده زهرا حسینی دختر این خانواده است که از دوران کودکی اش در عراق و همچنین حوادث روزهای آغاز جنگ
و مشاهداتش از اشغال خرمشهر و پس از آزادی خرمشهر است»

این مجموعه تلویزیونی دربارهٔ سرهنگ بازنشستهای است که در زمان جنگ، در جبهه حضور داشته و اینک پسرش که در خارج زندگی میکند به ایران بازگشته است؛ اما با بازگشت او، اتفاقات مختلفی رقم میخورد و…


سعید رزمنده جانباز که برای معالجه چشمان خود عازم آلمان می شود، با خواهرش لیلا که سالیانی چند است با همسر آلمانی خود در شهر «کلن» زندگی می کند روبرو می شود. سعید بینایی خود را بازمی یابد و اکنون محیطی تازه و غریب پیش روی اوست و خواهری که سعید را دریچه ای بر خاطرات دور و عزیز گذشته میداند. سعید در تدارک بازگشت به ایران است که نتایج آخرین آزمایشات پزشکی وی همه چیز را بهم می ریزد.

مستند «بانو» روایتگر زندگی پر فراز و نشیب بانو عصمت احمدیان مادر شهیدان فرجوانی و از زنان تاثیرگذار اهواز است.

داستان این فیلم در سال ۱۳۶۷ میگذرد. در زمانی که لیلا و امیرعلی، زن و شوهری که زندگی خود را وقف بیمارستان صحرایی در جبهه جنوب کردهاند. امیرعلی و همسرش به دلیل سالها کار در آنجا به حال و هوای جبهه وابستگی شدیدی پیدا کردهاند، اما اعلام خبر آتشبس و بعد حمله نیروهای عراقی به بیمارستان، این زوج را در آزمایشی دشوار قرار میدهد.

«زمان ایستاده بود» شرح خاطرات تعدادی از آزادگان سرافراز میهن اسلامی، از نحوه به اسارت درآمدن خود به دست نیروهای بعثی عراقی است.
مؤلف این کتاب، لحظه لحظه اثرش را نذر نگاه حاضر و ناظر سید آزادگان «امام حسین (ع)» کرده و در مقدمه کتاب نوشته است: «سالهاست که پای شنیدن خاطرات آزادگان مینشینم و هربار که اتفاقات دوران اسارتشان را مرور میکنم یا در کتاب خاطراتشان غرق میشوم، به نکات پیدا و پنهانی میرسم که بازگویی برخی از آنها تقریباً محال است. با این حال، همین مقدار شاید ادای دینی باشد به آزادگان مظلوم دفاع مقدس که جنگ برایشان در کنج اردوگاه غربت بیش از هشت سال طول کشید».
«شاید با تعصب خاصی هیچ وقت دلمان نمی خواسته که نیروهای ما در دفاع مقدس تن به اسارت بدهند اما باید در موقعیت اسرا بود و قضاوت کرد خاطرات آنها را که بشنوید متوجه می شوید کار آنها کمتر از شهادت نبوده است … »
* کتاب «زمان ایستاده بود» را انتشارات پیام آزادگان چاپ و منتشر کرده است.
کارگردان: صادق صادق دقیقی | موضوع: جنگی، اجتماعی | سال تولید: ۱۳۹۰
خلاصه داستان:
بهنام یک نوجوان دلیر آبادانی بوده که به ورزش کشتی علاقه فراوان دارد. خانواده ی بهنام تمایل زیادی دارد که بهنام تحت نظر مربی کشتی خود “صالح” آموزش ببیند. از طرفی بهروز دوست صالح علاقه زیادی به معلم مدرسه خانم حکیمی دارد. اما در یک شب نیروهای متجاوز عراقی شره آبادان را محاصره میکنند و…
بازیگران:
پویا امینی، شبنم قلی خانی، پرهام دلدار، مجمدجواد سلام پور، پرهام امینی، سوگل طهماسبی، عبدالله نعیم زاده، سلیمه رنگزن و…

خلاصه داستان : یک روز زندگی با اسرای عراقی نام مستندی است به کارگردانی مجید مجیدی که نحوه نگهداری اسرای عراقی در ایران را به نمایش می کشد.

«حنانه شو» مجموعهی خاطرات نسرین سرلک، همسر شهید فضلالله سرلک است؛ مشق ایثار ایشان از کودکی تا هنوز که بر صفحهی تاریخ ماندگار شده است.





