کتاب «داستان راستان», داستان سرگذشت کسانی است که میخواهند در راه راست گام بردارند.
شهید مرتضی مطهری کتاب را بهگونهای نوشته است که برای عموم قابل درک باشد. نثری که به قول نویسنده باید زحمت فکر کردن در عبارات و جملات را از دوش خواننده بردارد و خواننده بهواسطه پیچیدگیهای لفظی جملات در معنا دچار مشکل نشود. با این همه نویسنده عقیده دارد داستانی خوب است که خواننده را به تفکر وا دارد و به اصطلاح لقمه آماده در دهان مخاطب نگذارد؛ چون اگر مطلبی با روح خواننده عجین نشود و خواننده چیزی از تفکر خود بر آن نیفزاید، تأثیری بر روحش نخواهد داشت, در نتیجه، بازتابی از آن در عملش دیده نمیشود. به همین دلیل استاد مطهری کوشیده است داستانها را به صورت کلیت واحد بیان کند و از نصیحتگویی مستقیم و بیان نتیجه اخلاقی بپرهیزد تا هم به تفکر خواننده احترام بگذارد و هم او را به تفکر وا دارد. به همین دلیل عنوان داستانها را طوری انتخاب کرده که پایان و نتیجه داستان در آن مشخص نباشد.
نویسنده چون خواسته این حکایتهای کوتاه دینی کشش بیشتری برای مخاطب داشته باشد و به صورت یک بیانیه اخلاقی نباشد، با استفاده از قالب داستان، ضمن تلاش برای بر هم نزدن اصل و روح داستان آن را بهگونهای پرورده که جذابیت بیشتری نسبت به حکایت برای مخاطب داشته باشد؛ چیزی که به بازنویسی امروز نزدیک است. البته بازنویسیای که خیلی به متن وفادار است.
استاد مطهری در ارائه داستانها متعصبانه برخورد نکرده و علاوه بر شخصیتهای مسلمان و شیعه، داستان و سرگذشت شخصیتهای بزرگ غیر شیعه و حتی غیر مسلمان را هم در داستانها آورده است.
حضرت محمد (ص)، پیامبر اسلام، یهودیان «بنینضیر» را از یثرب بیرون کرده بود، بنینضیر به مکه رفتند و قریش را به نبرد با پیامبر واداشتند. قریش پیشنهاد نمایندگان یهود را پذیرفت و به جنگ با پیامبر رهسپار شد.

این کتاب گویا روایتی است از کودکی تا شهادت شهید مدافع حرم «حیدر جلیلوند».
شهید «حیدر جلیلوند» در کنار خلق پهلوانی و مهربانی بیحد در حق خانواده و دوستان که زبانزد همگان است، در جوانی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در سال ۱۳۸۶ وارد نیروی هوافضای سپاه شد. وی به عنوان مستشار نظامی ، آخرین دورههای خلبانی پهپاد را گذراند و با بهدستآوردنِ تخصص و مهارت در آموزش و کار با پهپاد و دوشپرتابها، سهبار به سوریه و یکبار به عراق اعزام شد.
او استعداد و نبوغ چشمگیری داشت. همکاران و همرزمانش همیشه به ایمان، خوشخلقی و تخصص شهید اشاره داشتهاند.
شهید جلیلوند در آخرین اعزام خود در ۲۴اردیبهشت۱۳۹۶ به منطقهی «اثریا» در «حماه» سوریه رفت و در خرداد همان سال بهمنظور شناسایی و کسب اطلاعات میدانی در حال انجام وظیفه بود که متأسفانه از ناحیه سر مورد اصابت گلوله نیروهای تکفیری داعش قرار گرفت و به شهادت رسید.
در بخشی از کتاب میشنویم:
از لای پوشه برگه را درآورد و نشانم داد. نگاهی به کاغذی کردم. فقط یک جملهاش به چشمم آمد و آن جمله درست زیر امضایش نوشته بود: «شهید حیدر جلیلوند».
گفتم: «الهی شکر که به خواستهی دلت رسیدی». حمید اخم کرد و گفت: «مامانجانم فکر میکنی برای دلم اینهمه تلاش کردم؟ میدونی از همینجا که راه میافتم، دلتنگ تکتک شما میشم تا وقتی که برمیگردم؟ میدونی اونجا چقدر شرایط سختی داریم؟ کاش باور کنی فقط برای این پا روی دلم میذارم و میرم که دوباره قصهی اسارت حضرت زینب و سیلی خوردن حضرت رقیه تکرار نشه!» آمدم روبهرویش نشستم و گفتم: «حمید، تو بهاندازهی همهی دنیا برام عزیزی؛ ولی من رو با چوب عشق به اهلبیت محک نزن. من فقط نگران زن و بچهات هستم. نگران بیقراریهای دل پدرت و بیپشتوپناه شدن برادرهات و بیمونس شدن خودم.»
برای لحظهای نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم. حمید روی صورتم دست کشید و اشکهایم را پاک کرد و گفت: «الهی دورت بگردم، من که عزیزتر از اولاد حضرت زهرا(س) نیستم. قرار نیست اتفاقی بیفته. من به تکلیفم عمل میکنم. اگر شهادت قسمتم شد که به مهربانی خدا بیشتر از هر چیزی ایمان دارم و اگر قسمتم نشد که بعد از این جنگ تا آخر عمر نوکری شما و بابا رو میکنم.»

درست همان موقعی که بچهی دومش به دنیا آمد، باید به مأموریتی میرفت که امید کمی به بازگشت از آن بود. آیا این همزمانی، پیامی برای او به همراه داشت؟
* دربارهی کتاب:
کتاب «مرغهای دریایی»، نوشتهی «محمدرضا بایرامی»، داستان زندگی سپاهیانی است که در نیروی دریایی سپاه فعالیت میکنند. افرادی که برای دفاع از مرزهای آبی ایران در برابر تجاوز دشمن، در منطقهی خلیج فارس هستند و سرانجام در رویارویی با نیروهای آمریکایی به شهادت میرسند.
*دربارهی نویسنده:
«محمدرضا بایرامی»، نویسندهی معاصر ایرانی، در سال ۱۳۴۰ در روستای لاطران استان اردبیل به دنیا آمد. وی در نوجوانی به آثار صمد بهرنگی علاقهمند شد.
او اولین قصهاش را برای رادیو فرستاد. بایرامی در کارگاه قصهنویسی شرکت میکرد، اما بهعلّت تأمین مخارج تحصیلش مجبور شد کار کند و نتواست به مشارکت خود در آن کارگاه ادامه دهد.
بایرامی با کتاب «کوه مرا صدا زد» (از قصههای سبلان) توانست جایزهی خرس طلایی و جایزهی کبرای آبی سوییس و نیز جایزهی کتاب سال سوییس را از آن خود کند.
وی رئیس خانهی داستان ایران است. بایرامی بابت نگارش رمانِ «لمیزرع» و کتاب داستانی «گرگها از برف نمیترسند» جایزهی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را کسب کرد.
پس از هجرت پیامبر (ص) و خانواده ایشان به مدینه، تنها اتفاقی که می توانست خاطرات تلخ حوادث مکه را تسکین دهد، خبر پیوند مبارک دو ستاره آسمان عترت بود.

کتاب «خرمشهر در جنگ طولانی» اثری از مهدی انصاری، محمد درودیان و هادی نخعی است که وقایع سیاسی و نظامی خرمشهر، از زمان پیروزی انقلاب تا آغاز حملهی عراق، را بررسی میکند.
دربارهی کتاب
در بخش دوم کتاب «خرمشهر در جنگ طولانی» بهطور مفصل این مباحث بازگو شده است:
جریان آمادگیهای نهایی ارتش متجاوز صدام برای شروع هجوم نظامی مستقیم تا اشغال کامل خرمشهر، اوضاع مرز و شهر خرمشهر، عملیات و تحرکات مرزی عراق پس از پیروزی انقلاب و واکنش سازمانهای مسئول جمهوری اسلامی، چگونگی شروع هجوم سراسری دشمن در منطقهی خرمشهر و واکنش مردم، نحوهی هجوم زمینی و یگانهای متجاوز و محورهای تجاوز و چگونگی مقابله با آنها، شکلگیری و سازماندهی نیروهای مقاومت، شکست صدام در کسب یک پیروزی سریع و اعلام آتشبس از جانب رژیم او و واکنش جمهوری اسلامی، تمرکز قوا و توجه اصلی رژیم صدام به اشغال خرمشهر و آبادان، وضعیت مدافعان در آغاز مرحلهی دوم هجوم و مشکلات و کمبودها، عبور دشمن از کارون و چگونگی نفوذ دشمن در شهر پس از ۲۲ روز تلاش و تحمل تلفات، تشریح جنگ شدید خیابانی و مقابلهی جانانه مدافعان خرمشهر و جنگ خانهبهخانه برای جلوگیری از سقوط خونینشهر و هجوم نهایی دشمن.
پیوست اوّل کتاب «خرمشهر در جنگ طولانی» با نام «زنان در حماسه خونینشهر» یادی است از تلاش بانوان متعهد در خرمشهر و در جریان مقاومت ۳۵روزهی خرمشهر و فعالیتهایی که در زمینهی نبرد مستقیم با دشمن، پشتیبانی رزمندگان و امدادگری انجام دادند.
پیوست دوم کتاب، زندگینامهی «شهید شیخ محمدحسن شریف قنوتی» است و به نقش و فعالیتهای این شهید در خرمشهر اشاره شده است.
*************************
فصل اول: مقدمه
فصل دوم: «اصلی شدن اشغال خرمشهر و تمرکز نیرو» (بخش اول)
فصل سوم: «اصلی شدن اشغال خرمشهر و تمرکز نیرو» (بخش دوم)
فصل چهارم: «اصلی شدن اشغال خرمشهر و تمرکز نیرو» (بخش سوم)
فصل پنجم: «جنگ دهروزه پشت دروازههای خرمشهر» (بخش اول)
فصل ششم: «جنگ دهروزه پشت دروازههای خرمشهر» (بخش دوم)
فصل هفتم: «جنگ دهروزه پشت دروازههای خرمشهر» (بخش سوم)
فصل هشتم: «دشمن در شهر خونین» (بخش اول)
فصل نهم: «دشمن در شهر خونین» (بخش دوم)
فصل دهم: «تهاجم نهایی و اشغال خونینشهر» (بخش اول)
فصل یازدهم: «تهاجم نهایی و اشغال خونینشهر» (بخش دوم)
فصل دوازدهم: «تهاجم نهایی و اشغال خونینشهر» (بخش سوم)
فصل سیزدهم: «تهاجم نهایی و اشغال خونینشهر» (بخش چهارم)
فصل چهاردهم: نقش زنان در حماسهی خونین شهر (ضمیمه اول)
فصل پانزدهم: یادی از شهید شیخ محمدحسن شریفقنوتی (ضمیمه دوم)

کتاب «خونین شهر تا خرمشهر» نوشتهی محمد درودیان است که مرکز اسناد دفاع مقدس (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ) منتشر کرده است و در سه فصل وقایع سیاسی – نظامی جنگ، از زمینهسازی تهاجم عراق تا آزادسازی خرمشهر را بررسی میکند.
دربارهی کتاب
کتاب «خونینشهر تا خرمشهر» نوشتهی محمد درودیان است که مرکز اسناد دفاع مقدس (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ) منتشر کرده است و در سه فصل وقایع سیاسی – نظامی جنگ، از زمینهسازی تهاجم عراق تا آزادسازی خرمشهر را بررسی میکند.
فصل اول کتاب، از اشغال تا آزادسازی، ابتدا به زمینههای شکلگیری تهاجم سراسری عراق و اهداف آن اشاره کرده، سپس چگونگی اشغال خرمشهر را بررسی کرده است. بررسی علل توقف دشمن، مبحث دوم است که پس از آن، وضعیت سیاسی _ نظامی کشور، در مقطع پرالتهاب دوران اشغال، تحلیل و بررسی میشود. مبحث بعدی به چگونگی روند آزادسازی مناطق اشغالی اختصاص یافته و نیز مروری بر چند عملیات سپاه اسلام دارد. آخرین قسمت این فصل با عنوان «پس از فتحالمبین» دربارهی موقعیت ضدّانقلاب داخلی و نیز دشمن خارجی در برابر تواناییهای خودی، در فاصلهی زمانی بین دو عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس است.
نویسنده در فصل دوم (آزادسازی) چگونگی آزادسازی خرمشهر را تشریح کرده است. این فصل که طولانیترین فصل کتاب است، در واقع گزارشی است از عملیات بیتالمقدس از نخستین مراحل طراحی تا پایان کار. ضمن این گزارش، تجزیهوتحلیلهایی مربوط به سطوح مختلف جنگ، از سیاستگذاری و برنامههای کلان گرفته، تا اجرای مراحل مختلف عملیات، به همراه فشردهای از روند حوادث، ارائه شده است. در این فصل خواننده در جریان چگونگی انتخاب منطقهی عملیاتی بیتالمقدس قرار میگیرد، با ویژگیها و مشخصات این منطقه نیز آشنا می گردد. در ادامهی فصل دوم مراحل چهارگانهی نبرد بزرگ و نسبتاً طولانی بیتالمقدس توضیح داده شده و خواننده از منظری مشرف بر صحنه، در فضای پر تبوتاب ناشی از افت و خیزهای مراحل مختلف این عملیات، قرار می گیرید.
فصل سوم کتاب (بازتاب پیروزی) نتایج پیروزی عملیات بیتالمقدس و آزادی خرمشهر بررسی شده است.

اصلیتمون بوشهریه؛ یعنی بابام بوشهری بود. تو دوازدهسیزدهسالگی از بوشهر بیرون زده و اومده بود خرمشهر، بعدش هم شد کارگر پالایشگاه آبادان.
پدرم آدم خوبی بود. معمولاً آروم بود، اما بعضی وقتها عصبانی میشد و میافتاد به جونمون. من و خواهرم و برادرم هیچوقت از دستش ناراحت نمیشدیم؛ به هر حال پدرهای اون موقع همهشون سختگیر بودن. اگه بخوام راستش رو بگم خداییش زیادی شیطون بودیم، در عین حال ازش حساب هم میبردیم. وقتی توی خونه شیطنت میکردیم، مادرم خط و نشون میکشید و انگشت تکون میداد که بذار بابات از سر کار بیاد.
دربارهی مادرم باید عرض کنم که اصلیت مادرم بحرینی بود. بعضیها میگفتن پدرِ مادرم از بحرین به میناب مهاجرت کرده و همونجا زن گرفته. بعضیها هم می گفتن اهل دشتستان بوده، احتمالاً دومی درستتر باشه.
برعکس پدرم، مادرم خیلی آروم بود؛ ساکت و سر به زیر .
پدرم بعدِ بازنشستگی مغازه لوله کشی باز کرد. من فکر میکنم لوله کشی بیشتر ساختمونهای قدیمی خرمشهر کار پدرم بود. از اونجایی که بیشتر کارگرهای شرکت نفت لوله کشی و برقکاری بلد بودند؛ بابا مغازه لوله کشی زده بود. حتی بعضیهاشون نقاشی و بنایی هم یاد داشتند. به قول پدرم همه شون آچارفرانسه بودند. همیشه
میگفت: : توپالایشگاه باید همه کاری بلد باشی، اگر هم نباشی باید یاد بگیری؛ چون پالایشگاه ازمون میخواد، اگه بلد نباشی کلات پس معرک س.

«خرمشهر تا ابوغریب» خاطرات دریادار ۲، دکتر هادی عظیمیراد، از ۱۰ سال اسارت است.
موضوع این کتاب خاطرات دوران اسارت است. این کتاب که بهصورت پرسش و پاسخ تدوین شدهاست، دربردارندهی گوشههایی از خاطرات «هادی عظیمیراد» از آغاز جنگ تحمیلی و نحوهی اسارت وی تا هنگام آزادی در سال ۱۳۶۹ است.
وی در این کتاب لحظههای سخت اسارت، مصدومیت و جلوههای زیبای مقاومت و پایداری را توصیف کرده و تصویری از اوضاع اسیران ایرانی ارائه نمودهاست.

کتاب دلاورمردان روزهای سخت دربارهی رشادت و ایثارگری دلیرمردانی از ارتش جمهوری اسلامی ایران است. گفتنی است نویسنده نیز افتخار خدمت در ارتش جمهوری اسلامی ایران را داشتهاست.
کتاب دلاورمردان روزهای سخت دربارهی رشادت و ایثارگری دلیرمردانی از ارتش جمهوری اسلامی ایران است. گفتنی است نویسنده نیز افتخار خدمت در ارتش جمهوری اسلامی ایران را داشتهاست.
هنگامی که نظام جمهوری اسلامی ایران استقرار پیدا کرد، دشمنان و مخالفان نظام برای دستیازیدن به اهداف شوم خود، هرگونه فرصتی را مغتنم میشمردند و با توجه به شرایط موجود، برای جلوگیری از تثبیت حکومت نوپای اسلامی، با دولت مرکزی ایران به مقابله میپرداختند.
در بخشی از کتاب می خوانید: هشت ماه از اسارت میگذشت که زمزمه تبادل زندانیان با دولت ج.ا.ایران به گوش می رسید. گویا قرار بود چهار نفر از ما در مقابل همین تعداد از افراد حزب دموکرات که در زندان دولت بودند معاوضه شوند. شهید علی اصغرلو به ما گفت اگر آمدند کاری میکنیم که شماها حتماً بروید، چون من تصمیم و نقشه فرار از زندان را در ذهنم آماده کرده ام، چند روزی نگذشنه بود که تیم معاوضه کننده آمدند. پس از بررسی و مصاحبه با ما، چهار نفر را انتخاب که یکی از آنها من بودم. هنگام ترخیص از زندان حال عجیبی داشتیم، زیرا خوشحالی آزاد شدن، تحت الشعاع نگرانی از وضعیت مبهم و نامعلوم فرمانده ما که به علت ماه ها زندگی در شرایط سخت چنان زندانی،در کنار با هم بودیم، قرار گرفته بود.

در این کتاب فرازو نشیب زندگی «ف.م» که به خواست وی «زینبالسادات میری» نامیده شده است، در قالب داستانی با برداشت آزاد روایت شده است.
این بانو از دوران نوجوانی پای در میدان ایثار و مبارزه نهاد و در حوادث انقلاب یزد حضوری فعال داشت و پس از آن در امر پشتیبانی جنگ به فعالیت مشغول شد. هماکنون نیز در کسوت آموزش به نوجوانان این مرزوبوم سعی در رفع شبهات کذایی دربارهی اساس دین، کشور و دفاع مقدس دارد.
دین مقدس اسلام، از ظهور تا عصر حاضر، همواره در کشاکش بدخواهیها و ستیزهجوییهای معاندان به سربرده و در این میان تعالیم انسانساز وحی و تلاش طاقتفرسای پیامبر اعظم (ص) و ائمه اطهار (ع) و دیگر اولیای الهی، مؤید این نکته بوده که انسان باید با عشق و ایمان به مبارزه علیه کفر و انحراف در دین بپردازد.
تحول و انقلاب عظیمی که دین اسلام در مردم به وجود آورد، باعث شناخت و شکوفایی مردان و زنانی شد که برای دفاع از دین و رفع شبهات مطرحشده توسط دشمنان، از تمام زندگی خود مایه گذاشتند و درس ایثار و فداکاری را آموختند.
بر همگان روشن است که در این برهه از زمان، دشمنان برای اینکه ضربهای کاری به اسلام و انقلاب وارد سازند، قشر نوجوان و جوان را هدف قرار میدهند و با برنامهریزیهای کارشناسیشدهی خود، اساس دین، اعتقادات و ارزشهای ایران اسلامی را زیر سؤال میبرند و در این میان باید افرادی باشند که همچون دوران طلایی دفاع مقدس پای در میدان مبارزهی فرهنگی گذارند و توطئهی ددمنشان روباهصفت را خنثی سازند.

او تا شلمچه» شش فصل دارد که در آن مطالب زیر را تجزیه و تحلیل کردهاست:
فصل اول: «نگاهی اجمالی به عملیات والفجر هشت»، شکلگیری و چگونگی عملیات فاو؛
فصل دوم: «تشدید فشار به جمهوری اسلامی»، تلاش قدرتهای بزرگ برای فشار بیشتر به ایران جهت جلوگیری از موفقیت در جنگ و راهبردِ قدرتهای بزرگ جهت پایان جنگ بدون طرف پیروز؛
فصل سوم: «تدابیر و اقدامات مسئولین کشور بهویژه حضرت امام خمینی (ره)»، رویارویی با وضعیت جدید و تأکید امام بر ادامهی جنگ، طرحریزی و اجرای عملیات محدود؛
فصل چهارم: «تجزیه و تحلیل ماجرای مکفارلین»، روند شکلگیری سیاست خارجی جدید آمریکا در مقابل ایران و تأثیر تعیینکنندهی ماجرای مکفارلین در روابط دو کشور؛
فصل پنجم: «عملیات کربلای چهار»، کمکهای اطلاعاتی آمریکا به عراق برای کشف مناطق عملیاتی؛
فصل ششم: «عملیات کربلای چهار»، وضعیت دشوار جمهوری اسلامی در روند تحولات جنگ بهویژه پس از عملیات کربلای چهار؛
فصل هفتم: «آخرین تحرک نظامی در جنوب»، چگونگی انجام عملیات کربلای هشت، مرحلهی تکمیلی عملیات کربلای پنج.
فصل اول: «نگاهی اجمالی به عملیات والفجر هشت»، شکلگیری و چگونگی عملیات فاو؛
فصل دوم: «تشدید فشار به جمهوری اسلامی»، تلاش قدرتهای بزرگ برای فشار بیشتر به ایران جهت جلوگیری از موفقیت در جنگ و راهبردِ قدرتهای بزرگ جهت پایان جنگ بدون طرف پیروز؛
فصل سوم: «تدابیر و اقدامات مسئولین کشور بهویژه حضرت امام خمینی (ره)»، رویارویی با وضعیت جدید و تأکید امام بر ادامهی جنگ، طرحریزی و اجرای عملیات محدود؛
فصل چهارم: «تجزیه و تحلیل ماجرای مکفارلین»، روند شکلگیری سیاست خارجی جدید آمریکا در مقابل ایران و تأثیر تعیینکنندهی ماجرای مکفارلین در روابط دو کشور؛
فصل پنجم: «عملیات کربلای چهار»، کمکهای اطلاعاتی آمریکا به عراق برای کشف مناطق عملیاتی؛
فصل ششم: «عملیات کربلای چهار»، وضعیت دشوار جمهوری اسلامی در روند تحولات جنگ بهویژه پس از عملیات کربلای چهار؛
فصل هفتم: «آخرین تحرک نظامی در جنوب»، چگونگی انجام عملیات کربلای هشت، مرحلهی تکمیلی عملیات کربلای پنج.

کتاب شهید احمد کاظمی که به کوشش سعید سرمدی منتشر شده است، یکی از کتابهای مجموعه فرماندهان دفاع مقدس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است.
اولین اثر مجموعه “فرماندهان دفاع مقدس” در ۱۰ فصل، دیدگاه های “محسن رضایی”، “غلامعلی رشید”، “مصطفی ایزدی”، “حسین علایی”، “محمد درودیان” و “حسن روحانی” را درباره شهید احمد کاظمی دربر دارد.چینش این مقالات در کنار متن سخنرانی ها، گفت وگوها و نقل خاطرات از سوی دوستان، نزدیکان و همرزمان این فرمانده شهید پاسدار، ارزش این اثر را دو چندان کرده است.نقش فرماندهی شهید احمد کاظمی در مباحثی از کتاب، مانند “پیروزی و ابتکارات راهبردی متعدد در عملیات ها”، “فرماندهی و مدیریت قوی در کردستان و قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع)” و “از بین بردن تمامی زمینه های فعالیت گروهک های ضد انقلاب در غرب” تشریح شده است.
یکی دیگر از بخش های کتاب “شهید احمد کاظمی”، به متن سخنرانی این فرمانده جنگ در جمع رزمندگان در پایگاه انبیاء(ع) شوشتر، در دوران پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ اختصاص داده شده که در آن به تجزیه و تحلیل عوامل موثر در پایان جنگ پرداخته است.

این کتاب داستانی جذاب را دربارهی زندگی سرلشکر خلبان، علیرضا یاسینی، روایت میکند.
دربارهی کتاب
شهید یاسینی درطول خدمت پربار خود مسئولیتهای مهمی را بر عهده داشت. وی کمتر از یک سال پس از اینکه به سِمت رئیس ستاد و معاون هماهنگکنندهی نیروی هوایی رسید، در ۴۳ سالگی و در دیماه سال ۱۳۷۳، به شهادت رسید.
این کتاب شرح رشادت، دینداری و حقشناسی آن شهید بزرگوار از زبان همسر، فرزندان، برادران و همکاران وی است.
* کتاب:
انتخابی دیگر: مجموعه خاطرات مروری بر زندگی شهید سرلشکر خلبان علیرضا یاسینی
ناشر: ارتش جمهوری اسلامی ایران، اداره سیاسی ایدئولوژیک (آجا)
گردآورندگان: علیمحمد گودرزی / حمید بوربور / اباصلت رسولی
سال چاپ: ۱۳۷۷
زبان: فارسی
تعداد صفحات: ۲۷۲

خرین روز دنیا مجموعه خاطراتی درباره آخرین روز زندگی گروهی از شهدای ارتش است.
مجموعه خاطراتی این کتاب به شرح زیر است:
در عملیات خیبر (راوی: سرهنگ خلبان رضا پیراننژاد): اوضاع جزیرهی مجنون اصلاً خوب نبود. بعثیها تمام پلها و مسیرهای خاکی رو شخم زده بودن. مسیر آبی هم زود جای بچهها رو لو میداد، هم خیلی از مهمات و ادوات زرهی رو نمیشد با قایق برد.
شرارههای آتش (راوی: سرهنگ عبدالرسول بنایی): اون شب برخلاف شبهای قبل، عراقیها تحرک زیادی داشتن. پشت هم منور میزدن. تازه وقتی منورها به آسمون میرفتن، میفهمیدیم هیبت کوهستان یعنی چی.
وصیتنامه (راوی: سرتیپ دوم زینالعابدین مرادی): فروردین ۱۳۵۹ بود. به همراه گردان ۱۳۵ هوابرد که من فرماندهیش رو به عهده داشتم، از شیراز به سمت کرمانشاه حرکت کردیم.
در میان شعلههای آتش (راوی: سرهنگ حسین فرید علیپور): وقتی ارتفاعات بازی دراز به تصرف نیروهای ما درآمد، عراق تازه متوجه شد که چه ارتفاعات مهمی رو از دست داده.
گمنام (راوی: سرهنگ خلبان غلامرضا تأییدیفر): عملیات خیبر بود. وظیفه داشتم با بالگرد به مناطقی برم که هرکدومش رو به اسم قایقی نامگذاری کرده بودن.
لباس نو (راوی: سروان داراب بهاری): همه دوست داشتن جزو خدمهی تانک او باشن. با اینکه فرماندهی تانک بود، اما هرموقع لازم بود جای راننده، جای توپچی، یا حتی جای فشنگدار هم مینشست. لطفی آروم و قرار نداشت.
شیرینی نامزدی (راوی: ستوان نصرالله دری): علی چندروزی بود که به مرخصی رفته بود. ستوان دوم علی صمغآبادی، فرمانده گردان توپخانه لشکر ۹۲ زرهی اهواز. علی موقع برگشتن با یه جعبه شیرینی آمد.
آمادهی رفتن (راوی: سرباز مهدی اکبری): پونزده فرودین ۶۱، تقریباً تازه رفته بودم سربازی. هنوز نیومده، یه حملهی محدود به گشت ما واگذار شد.

این کتاب گویا نگاهی است کوتاه و موجز به زندگی و زمانه «امام صادق(ع)» که از قلم استاد «سیدجعفر شهیدی» تراویده است.

این کتاب گویا گزیده حکمت ها، سخنان کوتاه و جملات کوتاه حضرت علی (ع) است که از کتاب شریف نهج البلاغه انتخاب شده است.