دکتر عباسی
استاد رائفی پور
فروشگاه سایت

جستجو




در اين سایت
در كل اينترنت

آمار

تبلیغات

آخرین نظرات

پربازدیدترین مطالب

 

زن در اسلام جایگاه رفیع و شایسته‌‌ای دارد. در منابع اسلامی و قرآن مجید از زن نه به‌‌عنوان تکمیل‌‌کننده‌ی مرد، بلکه به‌‌‌عنوان انسان یاد شده است.

در قرآن آنجا که خطاب «یا ایّها الانسان» و «یا ایّها الذّین آمنو» را مشاهده می‌‌کنیم، مراد انسان است، نه مرد یا زن به‌‌‌تنهایی. خداوند هنگامی که راه تکامل در زندگی را بیان می‌‌فرماید، زن و مرد را لباس هم می‌خواند که برای آرامش نیاز متقابل به هم دارند. در قرآن کریم از زنان نمونه‌‌ای یاد شده که زندگی و سلوک آنان دلیل بر این حقیقت است که زن انسان کاملی است. اشاره‌ی زیبای قرآن به مادر حضرت موسی (ع) که: «ما به او وحی کردیم.» نشان از قابلیت زن دارد که می‌‌تواند پذیرای وحی و دستور و الهامات الهی باشد. همچنین ماجرای زندگی ساره، همسر ابراهیم و هاجر، مادر اسماعیل نبی، و نقش آنان در بنای خانه‌‌ی کعبه داستان مفصّل عشق‌بازی و بندگی است.
برای نگارش این اثر، به نقل از نویسنده، ۲۲ تن از زنان شهید مؤثر در صحنه‌‌های انقلاب و جنگ تحمیلی انتخاب شده‌‌اند که می‌توان به «پروانه شمایی‌زاده»، بانوی پرستار و فعال در جبهه‌ها و «طیبه واعظی» و «فاطمه جعفریان»، از شهدای گروه مهدیون اصفهان و مبارزان انقلاب اشاره کرد.
کتاب چشمه‌های یاس با تکیه بر اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران و گفت‌وگو با خانواده‌‌‌ی این شهیدان نوشته شده است.

زندگی‌نامه‌‌ی ۲۲ بانوی شهید دوران انقلاب اسلامی و دفاع‌مقدس، به همت «علی رستمی» در کتاب «چشمه‌های یاس» تدوین شده و در قالب کتاب گویا درآمده است. امیدوارم بشنوید و لذت ببرید.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :02 تیر 1404 594 بازدیدبدون نظر »
شهید «ناهید فاتحی کرجو» در چهارم تیرماه ۱۳۴۴ خورشیدی در سنندج متولد شد. پدرش از کارکنانِ ژاندارمری و مادرش زنی خانه‌دار بود.

ناهید بسیار مهربان بود. او اغلب لباس و وسایلش را به دیگران هدیه می‌کرد. وی از آغاز نوجوانی، با گروه‌های مبارز مسلمان همکاری نزدیک داشت و هم‌‌‌سالانش را نیز از ستم رژیم پهلوی آگاه می‌کرد.
ناهید، پس از پیروزی انقلاب، به فعالیت دینی و انقلابی‌اش ادامه داد؛ تا آن‌جا که حزب کومله‌‌ی کردستان تاب نیاورد و ناهید را در حمله‌ای ناجوانمردانه به اسارت درآورد. این دختر فداکار، پس از تحمل ماه‌ها شکنجه و رنجِ اسارت، در تاریخ دهم تیر ۱۳۶۱، در هفده‌سالگی، به شهادت رسید.
اندکی از بسیار خاطراتی که از وی در یاد اطرافیانش مانده، در دومین مجلد از مجموعه‌‌ی «زنان آسمانی» گردآوری شده است.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :01 تیر 1404 723 بازدیدبدون نظر »

کتاب «به رنگ خدا» روایت همسر شهید «عبدالمهدی مغفوری» از این شهید والامقام است که «سیده زهرا علمدار» و «فهیمه طاهری گوکی» به رشته‌‌ی تحریر درآورده‌‌اند.

درباره‌ی کتاب
کتاب «به رنگ خدا» داستانِ زندگی «شهید عبدالمهدی مغفوری»، از شهدای شاخص لشکر ۴۱ ثارالله، در دوران دفاع مقدس به روایت همسر شهید است. مصاحبه و تحقیق را «فهیمه طاهری گوکی» انجام داده و «سیده زهرا علمدار» نگارش آن را بر عهده داشته است.

در بخشی از این کتاب آمده است:
برای خرید بچه‌ها را بیرون برد تا برایشان کفش بخرد. فروشنده کفشی آورد که رویه‌‌‌ی کفش با حروف انگلیسی نقاشی شده بود. با تعاریفی که فروشنده کرد، گفتم: مهدی اینها کفش‌‌های خوبی هستند، جنس خوبی هم دارند، گفت: «نه. روی این کفش‌‌ها انگلیسی نوشته شده». گفتم: «خب انگلیسی نوشته شده باشد، ایرانی هستند خارجی که نیستند! گفت: «نه خانم جان. تبلیغ بیگانه است، نباید این‌‌جور کفشی برای بچه‌‌ها خرید. کفشی خرید که نشانه‌‌ای از فرهنگ بیگانه نداشته باشد.»

* کتاب:
به رنگ خدا: روایت زهرا همسر شهید عبدالمهدی مغفوری
مؤلف: سیده‌ زهره علمدار
ویراستار: فاطمه تویسرکانی‌ راوری
تعداد صفحات: ۱۸۶
ناشر: شهید حاج قاسم سلیمانی (وابسته به کنگره‌‌ی شهدای استان کرمان)
زبان: فارسی
سال چاپ: ۱۴۰۰

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :01 تیر 1404 877 بازدیدبدون نظر »
خدا بود و دیگر هیچ نبود

این کتاب مجموعه‌ای از دست‌نوشته‌های شهید دکتر «مصطفی چمران» است.

شهید دکتر «مصطفی چمران» از آرزوها و رنج‌ها و شادی‌هایش سخن می‌گوید:
«خدایا نمی‌دانم تا کی باید بسوزم؟ تا کی باید رنج ببرم؟ دیگر رنج و عذاب برایم ناراحت‌کننده نیست و آزاد و رها زندگی می‌کنم. باید با علم و دانش همه تیره‌دلان مغرور و متکبر را به زانو درآورم.»
دستور «امام موسی صدر» برای انجام یک مأموریت به او رسید و خوشحال شد. مأموریت او به سمت برج حموت بود؛ برای اینکه وضعیت آنجا و مردمش را بررسی کند و به نجات آنان بشتابد. دکتر چمران در آنجا متوجه شد که فقر و گرسنگی بیداد می‌کند و مردم از شهر گریخته‌اند و آنها که مانده‌اند، شب و روز زیر بمباران دشمن قرار دارند. وی و همراهانش نزدیک بیمارستان کمین می‌کنند تا سر فرصت با جست‌وخیزهای سریع خودشان را به نقطه‌ی امنی برسانند. ناگهان در مقابل بیمارستان غوغایی برپا می‌شود. چمران صحنه‌هایی از مبارزات مسلمانان علیه رژیم اشغال‌گر قدس را توصیف می‌کند که پر از درد و شیون و بدبختی است. ترور و وحشت بر همه‌جا حکومت می‌کند و به‌زور سرنیزه و گلوله، انسان‌‌ها را تسلیم اوامر پلید خودشان می‌کنند.
دکتر چمران امیدوار است که خدای بزرگ به اشک‌های یتیمان و خون شهدا رحم کند و شرِ بیداد و ستم اسرائیل را از سرِ آوارگان منطقه بردارد.

*درباره کتاب:
کتاب «خدا بود و دیگر هیچ نبود» درواقع مجموعه‌ی تاریخ‌دار از دست‌نگاشته‌های شهید مصطفی چمران، بدون درنظرگرفتن موضوعی خاص است که فقط براساس زمان نگارش آنها دسته‌بندی شده است.
آنچه در این نوشته‌ها نمایان است حرکت شهید چمران در طول زندگی خویش (آمریکا، لبنان و ایران) در مسیر الهی و نشان‌دهنده حالات عرفانی و عاشقانه اوست.
در گزینش این دست‌نوشته‌ها موضوع خاصی مدّ نظر نبوده و از هر بابی و هر بحثی، فقط به صرف اینکه زمان نگارش با تاریخ مشخص شده باشد، گزینش شده است.
بنابراین، این مجموعه، نوشته‌های تاریخ‌دار دکتر چمران است که در طول سالیان دراز، درباره‌ی مطالب متعدد و در جاهای گوناگون نگاشته شده است.

*درباره‌ی نویسنده:
«مصطفی چمران ساوه‌ای» (۱۰ مهر ۱۳۱۱ تهران – ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ دهلاویه) معروف به «دکتر چمران» و «شهید چمران»، فیزیک‌دان، سیاست‌مدار (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران)، وزیر دفاع ایران در دولت «مهدی بازرگان» و دولت موقت شورای انقلاب، از همراهان امام موسی صدر در تشکیل جنبش امل (لبنان)، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی، از فرماندهان ایران در جنگ تحمیلی و بنیان‌گذار ستاد جنگ‌های نامنظم در جریان جنگ عراق و ایران بود.
وی در دانشگاه تهران، تحصیلات خود را در رشته الکترومکانیک به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و درجه دکتری در فیزیک پلاسما کسب کرد. پس از گذراندن آموزش‌های نظامی در مصر، به لبنان رفت و به همراه امام موسی صدر، در تشکیل جنبش امل نقش مؤثری داشت و از فرماندهان آن بود.
چمران در زمان تحصیل در دانشگاه تهران، در درس ترمودینامیک، شاگرد مهدی بازرگان بود. آشنایی او با بازرگان، عامل مهمی در ورود او به عرصه‌ی سیاست به‌شمار می‌رود.
وی در دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد در سازمان نهضت مقاومت ملی، زیر نظر افرادی چون مهدی بازرگان، سیدرضا زنجانی و آیت‌الله سید محمود طالقانی فعالیت می‌کرد.
در زمان تحصیل در خارج از ایران، او به همراه «ابراهیم یزدی»، «دکتر علی شریعتی» و «صادق قطب‌زاده»، شاخه خارج از کشورِ نهضت آزادی ایران و همچنین انجمن اسلامی دانشجویان ایران (در آمریکا) را تأسیس کرد.
پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ چمران به ایران بازگشت و در دولت بازرگان، مدتی وزارت دفاع را برعهده داشت. وی در دوره‌ی نخست مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد.
چمران، با شروع جنگ، به اهواز رفت و ستاد جنگ‌های نامنظم را بنیان‌گذاری کرد. از دیگر کارهای مهم وی ایجاد هماهنگی بین نیروهای ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور داشتند. مصطفی چمران در ۳۱ خردادماه ۱۳۶۰ در مسیر دهلاویه-سوسنگرد، براثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرش، در ۴۹ سالگی به شهادت رسید.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :31 خرداد 1404 868 بازدیدبدون نظر »
پرنده بی‌قرار

مصطفی چمران برای ادامه‌ی تحصیل با بورسیه دانشگاه تهران به آمریکا می‌رود، اما درآنجا به دلایلی بورسیه او لغو می‌شود.

چمران به همراه برادرش در کارگاه جوراب‌بافی پدر کار می‌کنند. او قصد دارد برای گذراندن دوره پایانی تحصیلات در مدرسه‌ی دارالفنون ثبت نام کند، اما اوضاع مالی پدر آنقدر خوب نیست که بتواند سالانه مبلغ هشتصد تومان شهریه پرداخت کند. رئیس دبیرستان بعد از گرفتن آزمون ورودی و پی بردن به هوش سرشار و استعداد مصطفی، حاضر می‌شود مبلغ شهریه را به نصف کاهش دهد. اما پرداخت همین مبلغ نیز برای پدر دشوار است و با پیشنهاد رئیس دبیرستان، مصطفی به جای پرداخت بقیه شهریه موظف می‌شود به دانش‌آموزان ریاضی تدریس کند.
***
مصطفی که در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد و تحت تربیت آموزه‌های دینی قرار گرفت. شب‌های جمعه در مجالس سخنرانی آقای راشد در مسجد ارگ حاضر می‌شد.
او پس از مدتی به پیشنهاد یکی از دوستانش تصمیم گرفت به مسجد هدایت برود و از سخنان آیت‌الله طالقانی بهره‌مند شود. پس از مدتی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در یکی از دانشگاه‌های تگزاس مشغول به تحصیل شد.
در همان روزها چمران خبردار شد که محمدرضا پهلوی قرار است برای دیدار از ایالت واشنگتن به آمریکا برود و این بهترین موقعیت بود تا او بتواند فریاد اعتراض مردم را به خانواده پهلوی برساند؛ بنابراین تظاهراتی علیه محمدرضا ترتیب داد.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :31 خرداد 1404 663 بازدیدبدون نظر »
ادامه مطلب
تاريخ :31 خرداد 1404 785 بازدیدبدون نظر »

این اثر، سومین مجلد از مجموعه‌‌ی پنج‌‌‌جلدی «بررسی و تحلیل جنگ هشت‌‌‌ساله ایران و عراق» است که ابعاد گوناگون جنگ، پس از آزادسازی خرمشهر تا پایان عملیات والفجر ۱۰ (تیر ۱۳۶۱ تا فروردین ۱۳۶۷) را بررسی کرده است.

درباره‌ی کتاب
محور اساسی بحث در کتاب «تنبیه متجاوز»، دلایل ورود رزمندگان به خاک عراق و راهبردها و روش‌های آن‌ها در تنبیه متجاوز، در آن شش سال است. کتاب تحولات اساسی در صحنه‌‌ی نبرد، ابتکار نظامی، تغییر موازنه‌‌ی جنگ از سال ۱۳۶۱ به بعد به نفع ایران و تغییر راهبردهای عملیاتی و عوامل مؤثر بر آن را بررسی کرده است.
این اثر با اولویت قرار دادن مسائل نظامی در عرصه‌‌ی تصمیم‌گیری و اقدام، نگاهی نظامی – سیاسی با رویکرد توصیفی به جنگ دارد. کتاب «تنبیه متجاوز» به‌‌‌دلیل گستردگی و گوناگونی موضوع، با تکیه به اطلاعات ۵۰ راوی جنگ، منابع کتابخانه‌ای و اسناد و مدارک معتبر تدوین شده و با ایجاز و اجمال، دوره‌‌ی شش‌‌‌ساله‌ای از جنگ (۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷) را بررسی کرده است.

درباره‌ی نویسنده
«حسین اردستانی» از سال ۱۳۶۲ از سوی دفتر سیاسی سپاه به‌عنوان راوی صحنه‌های نبرد، عازم جبهه‌های جنگ شد و اولین تجربه‌‌ی روایتگری را در عملیات والفجر مقدماتی، در سپاه سوم صاحب‌الزمان (عج) و لشکر ۱۴ امام حسین (ع) به دست آورد. او سپس به قرارگاه قدس، نزد عزیز جعفری، سرلشکر محمدعلی جعفری، رفت و سپس راوی قرارگاه خاتم شد و روایتگری را تا پایان جنگ ادامه داد.
گزارش‌های اردستانی به‌‌‌اذعان نویسندگان و پژوهشگران حوزه‌‌ی دفاع مقدس از منابع معتبر به شمار می‌رود. تشکیل گروه‌های روزشمار جنگ، تاریخ شفاهی، مطالعات غیرنظامی، گروه نظامی و مطالعات جامعه‌محور از اقدامات سردار حسین اردستانی، در طول ۱۰ سال مدیریتش، شمرده می‌شود.
سردار اردستانی در فروردین سال ۱۳۹۶، پس از یک دوره حضور فعال در مناطق جنوبی کشور و بازدید از یادمان‌های دفاع مقدس و تجدیدعهد با شهدا، به تهران بازگشت و در پنجم فروردین در هنگام اجرای ورزش روزانه، دچار عارضه‌‌ی قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان، از دنیا رفت.

* کتاب:
تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق (جلد ۳): تنبیه متجاوز (بررسی تحولات سیاسی نظامی از تابستان ۱۳۶۱ تا فروردین ۱۳۶۷)
مؤلف: حسین اردستانی
تعداد صفحات: ۴۰۰
ناشر: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
سال چاپ: ۱۳۸۷

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :31 خرداد 1404 533 بازدیدبدون نظر »

در این کتاب بخشی از زندگی‌نامه‌ی شهید «مصطفی چمران» به شیوه‌ی داستانی روایت شده است.

درباره‌ی کتاب
«شهید مصطفی چمران» مدتی برای ادامه‌ی تحصیل به آمریکا سفر کرد، اما با وقوع جنگ تحمیلی، برای دفاع از میهن، به ایران بازگشت. وی به سِمت وزارت دفاع منصوب شد و شخصاً در جبهه حضور پیدا کرد. وی همچنین برای سرکوب افراد ضدّ انقلاب در کردستان عازم آن‌ منطقه شد و سپس به خوزستان رفت و در همان‌جا با اصابت خمپاره به درجه‌ی رفیع شهادت رسید.

«اینجا چه می کنی گل سرخ» دربرگیرنده‌ی هشت داستان کوتاه مستقل، با نام‌های «تو نابغه‌ای»، «کلاس خونی»، «خداحافظ»، «اینجا آمریکاست»، «گوش کن چمران»، «بزرگِ کوچک»، «خدایا احساس مرا سنگ کن» و «اینجا چه می‌‌کنی گل سرخ» است.

درباره‌ی نویسنده
«اصغر فکور» متولد ۱۳۴۳ است. از کتاب‌های اوست: «چهلمین نفر»، «چراغ صبح»، «مردی با چفیه سفید»، «خوب من»، «سرزمین من».

* کتاب:
اینجا چه می‌کنی گل سرخ؟ زندگی‌نامه‌ی داستانی شهید مصطفی چمران
مؤلف: اصغر فکور
ناشر: نشر شاهد
تعداد صفحات: ۱۲۸
سال چاپ: ۱۳۸۷

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :31 خرداد 1404 987 بازدیدبدون نظر »

تاب «به شرط بهشت» زندگی‌‌نامه‌‌ی شهید محمد (سعید) امیری‌‌‌مقدم، از راویان مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است. تحقیق و نگارش این کتاب را سمیه گنجی برعهده داشته است.

درباره‌ی کتاب
در دوران دفاع مقدس گروه‌های مختلفی جذب مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس شده بودند. یک گروه از راویان، فارغ‌التحصیلانِ دوره‌های مختلف مدرسه‌‌ی مفید بودند که از طریق مهندس سید ابوالفضل موسوی (که خود از فارغ‌التحصیلان دوره یک مدرسه مفید بود،) جذب مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس می‌شدند.
کتاب «به شرط بهشت» روایت زندگی شهید محمد (سعید) امیری مقدم، از دانش‌‌‌آموزان دوره‌‌ی پنجم مدرسه‌‌ی مفید است. فضای دانش‌آموزی و زندگی این دانش‌‌آموزانِ مدرسه‌‌ی مفید در کتاب خیلی پررنگ است.
شهید سید محمد (سعید) امیری مقدم جزو شهدای خاص راوی است؛ از این نظر که دست‌نوشته‌های خیلی خوبی دارد و با شهید کاوه همراه بوده است. همچنین این شهید، راوی سردار مرتضی قربانی نیز بوده است. شهید علاوه بر روایتگری، در میدان نبرد هم شرکت می‌کرد و فرماندهی گروهان شهادت را بر عهده داشت.
کتاب «به شرط بهشت» از ۱۱ فصل تشکیل شده است:
روایت زندگی‌ شهید امیری مقدم از زبان پدر، دوستان، هم‌محله‌ای‌ها، هم‌‌کلاسی‌های دوران دبیرستان و خواهرشان، شش فصل اولِ کتاب را تشکیل می‌دهند.
فصل هفتم به روایت یکی از راویان مرکز آقای محسن رخصت طلب است که از راویان قدیمی و از مسئولان سابق مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بود.
فصل هشتم روایت خود راوی است. در این فصل آثاری که از این بزرگوار باقی مانده، گردآوری شده است.
فصل نهم نامه‌ای است که شهید امیری مقدم بعد از شهادت شهید صادقی‌‌‌نژاد با عنوان «نامه‌ای به بهشت» نوشته است.
فصل دهم تصاویر و فصل یازدهم مربوط به اسناد به‌جا مانده از دوران روایتگری شهید امیری مقدم است.

* کتاب:
به شرط بهشت: شهید سیدمحمد (سعید) امیری‌مقدم
مؤلف: سمیه گنجی
زبان: فارسی
سال چاپ: ۱۴۰۰
ناشر: مرز و بوم، وابسته به مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه
تعداد صفحات: ۲۹۶

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :31 خرداد 1404 519 بازدیدبدون نظر »

این کتاب گویا با هدف تحلیل و تشریح بخشی از وقایع مربوط به دوران هشت سال دفاع مقدس و با موضوع «عملیات طریق‌القدس» تولید شده است.

این کتاب با هدف تحلیل و تشریح بخشی از وقایع مربوط به دوران هشت سال دفاع مقدس و با موضوع «عملیات طریق‌القدس» به نگارش درآمده است. مطالب کتاب در هشت فصل سامان‌دهی شده که فصل نخست به توضیح اجمالی درباره‌‌ی وضعیت کشور، نیروهای مسلّح و بحران‌های گوناگون داخلی و خارجی اختصاص یافته است.
در فصل دوم، موقعیت، پیشینه و محدوده‌ی دشت آزادگان تبیین شده است.
در فصل سوم، بحران‌ها، زمینه‌ها و اهداف تجاوز عراق، به‌ویژه در دشت آزادگان، شرح داده شده است. روند شکل‌گیری و طراحی عملیات از نقطه‌‌ی آغاز تا پایان، آماده‌سازی زمین، نیروها، امکانات، مرحله‌‌ی آماده‌سازی و آغاز عملیات، سیر جزئی وقایع و شرح عملیات از دیگر مطالب این اثر است.
کتاب «نبرد طریق‌القدس» براساس اسناد و مدارک دست‌‌اوّل تدوین شده و به تأیید صاحب‌نظران رسیده و به همین سبب هیچ‌‌گونه اشکالی در روایت این عملیات وجود ندارد.
گفتنی است در این کتاب چگونگی عملیات طریق‌القدس (کربلای۱) که به آزادسازی شهر بستان و نواحی غرب سوسنگرد منجر شد، تشریح شده است.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :30 خرداد 1404 930 بازدیدبدون نظر »

ویرانی دروازه‌ شرقی

این کتاب در سال ۱۹۹۷ (۱۳۷۶ شمسی) به زبان عربی تدوین شد و مرکز فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آن را در سال ۱۳۷۷ ترجمه و منتشر کرد.

کتاب «ویرانی دروازه شرقی» مطالبی خواندنی و مفید برای محققان و علاقه‌مندان به مباحث جنگ عراق علیه ایران و هجوم ارتش بعث به کویت و پیامدهای آن دارد.
این کتاب اوضاع عراقِ دوران صدام را بررسی می‌کند و اطلاعات جامع و مفیدی در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد.
ویرانی دروازه‌‌ی شرقی منبع معتبری برای کسانی است که می‌خواهند اوضاع عراق را بررسی کنند

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :30 خرداد 1404 1249 بازدیدبدون نظر »

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :29 خرداد 1404 700 بازدیدبدون نظر »

کتاب «دزفول: گزارشی از شهر مقاوم دزفول» درباره‌‌ی مقاومت شهر دزفول بین سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ است.

درباره‌ی کتاب
شهر دزفول به «شهر موشک‌ها و توپ‌ها» و به‌‌قول عراقی‌ها «بلدالصوارخ» معروف است که در طول سال‌های دفاع مقدس و در جریان جنگ، صدها بار مورد اصابت بمب و موشک ارتش بعث عراق قرار گرفت. دزفول در طول ۲۷۰۰ روز مقاومت، ۲۶۰۰ شهید تقدیم اسلام و انقلاب کرد.
کتاب «جنگ شهرها، گزارشی از شهر مقاوم دزفول» درباره‌‌ی مقاومت شهر دزفول بین سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ است.

درباره‌ی نویسنده
«عبدالرضا سالمی‌‌نژاد» یکی از نویسندگان دفاع مقدس به شمار می‌رود. از نوجوانی‌‌ در رادیو دزفول کار می‌‌کرد. وی با نشریات، مجلات و کتاب‌‌های بسیاری همکاری کرده است. رشته‌‌ی تحصیلی وی زبان فرانسه است و با الهام گرفتن از ادبیات این ملت توانسته سبک جدیدی را وارد نویسندگی ایران کند.
این نویسنده در سال ۱۳۸۵ انتشارات نیلوفران را تأسیس کرد و تاکنون موفق به چاپ و انتشار بیش از ۸۰ جلد کتاب شده است. وی هم‌‌اکنون مدیر مسئول این انتشارات است.

* کتاب:
دزفول: گزارشی از شهر مقاوم دزفول در جنگ شهرها ۱۳۶۷ – ۱۳۵۹، عبدالرضا سالمی‌نژاد، فرهاد درویشی‌ سه‌تلانی، ۱۳۹۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :29 خرداد 1404 671 بازدیدبدون نظر »

«محمدحسن صادق‌زاده پوده»، نویسنده‌ی کتاب، از سال ۱۳۴۵ به استخدام ارتش درآمد و در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران عهده‌دار سِمَت‌هایی چون مسئولیت انجمن اسلامی پادگان سقز، فرماندهی آتشبار توپخانه و ریاست بازرسی لشگر ۲۸ سنندج بود.

بعد از جنگ و بازنشستگی پدرم، بالأخره امسال پدرم تصمیم به مسافرت گرفت. از سال‌ها قبل که ساکن تهران شده بودیم، به‌علت مشکلات نتوانسته بودیم با هم به یک سفر تفریحی برویم. روزهای آخر جنگ پدرم هر ماه یک هفته مرخصی می‌آمد و من هم به‌خوبی یادم است که مادرم می‌گفت: «پدرتون گفته راضی نیستم موقع موشک‌بارون یا آژیر بمباران، شما به پناهگاه نرید.» به همین علّت روزانه چندین‌‌بار راهیِ زیرزمین می‌‌شدیم. تقریباً نیم‌‌ساعتی را با دلهره و ترس به‌سرمی‌‌بردیم، تا اینکه دیگر صدای انفجار به گوشم نمی‌رسید. یک نفس راحت می‌کشیدیم و می‌گفتیم این دفعه هم بمب به خانه‌ی ما برخورد نکرد.
برادرم، علیرضا، در عملیات «کربلای ۴» شانزده‌ساله بود و در لشگر امام حسین(ع) به عنوان غواص اعزام و بعد، مفقودالاثر شد. به همین‌‌سبب روحیه‌‌ی مادرم تغییر کرده بود و زود ناراحت می‌شد و ما نمی‌توانستیم به یاد برادرم بیفتیم؛ غافل از اینکه مادر هیچ وقت او را از یاد نمی‌برد؛ ولی برای اینکه ما ناراحت نشویم، چیزی نمی‌گفت.
علیرضا بعد از آزادی درباره‌‌ی اسارتش به ما چیزی نمی‌گفت؛ البته من چگونگی اسارت او را در کتاب «پس از من» خواندم.
***
این خاطرات که به قلم «محمدحسن صادق‌زاده پوده» به نگارش درآمده‌ است، جزئیات مکان‌هایی را که در آنها خدمتش را سپری کرده است، دربرمی‌گیرد.
نویسنده، خاطراتش را در دل سفری خانوادگی به شهر سنندج روایت کرده است. این خاطرات به مسائل سیاسی گوناگونی اشاره دارد که منطقه‌‌ی غرب کشور در سال‌های جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با آن مواجه بود.
کردستان قبل از انقلاب، دست‌‌فروشان در کردستان، حمله‌‌ی دموکرات به مقر سپاه، گروهک‌ها، تقویت ضد انقلاب، دوره‌‌ی اوّل ضد چریک و بصیرت ارتشی‌ها، عنوان‌های برخی از ۸۵ بخش کوتاه کتاب «آتشبار دوم» است.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :28 خرداد 1404 623 بازدیدبدون نظر »

این کتاب حدیثی ماندگار و روایتی آسمانی از زندگی پاسدار مدافع حرم، شهید مهدی نعمایی عالی، است.

شهید «مهدی نعمایی عالی» در بیست‌ونهم شهریور ماه ۱۳۶۳ در شهر کرج به دنیا آمد و بعد از قبولی در کنکور، وارد دانشکده‌ی افسری شد و درطول تحصیل جزو دانشجویان ممتاز دانشگاه امام حسین (ع) بود.
وی علاوه بر داشتن لیسانس مدیریت، متخصص جوش‌کاری و برش‌کاری زیر آب تا عمق چهل متری بود و به زبان عربی هم تسلط داشت.
این شهید بزرگوار در بیست‌وسوم بهمن ماه ۱۳۹۵، مصادف با شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، دراثر انفجار مین کنار جاده (تله‌ی انفجاری) به درجه‌ی رفیع شهادت رسید.

* حاج مسلم (نقطه پرواز)، نویسندگان: حجت‌اله دالوند و علیرضا نجفی، ناشر: موسسه فرهنگی و هنری مبین و انجمن پیش‌کسوتان سپاس.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :28 خرداد 1404 779 بازدیدبدون نظر »

این کتاب گویا روایت‌گرِ سه داستان نمایشی کوتاه از تلخ و شیرین‌های زندگی جان‌‌بازانِ سرافراز دوران دفاع مقدّس است.

* دست‌های خالی: «مهری رحیمی» که در دانشگاه فلسفه خوانده است، باوجود وضع مالی و خانواده‌‌ی مناسب، اصرار دارد که با یک جان‌‌باز ازدواج کند. با هماهنگیِ پدرش، جان‌بازی به نام «عباس آقایی» را که شرایط دشواری دارد، به او معرفی می‌کنند تا از این کار منصرف شود. ولی مهری مصرّانه به خواستگاری عباس می‌رود و باوجودِ تمام تلاش‌های پدرش برای جداکردن آنها، کم‌‌‌کم عاشق او می‌شود.

* روزهای سوخته: پدر «زینب» در دوران جنگ موجی شده و حالا نگهداری از او بسیار دشوار است. خانواده باوجود مخالفت زینب تصمیم می‌گیرند با مشورت پزشک او را به آسایشگاه ببرند.

* شوق ندیدن: عموی «آیدا» در جبهه مجروح شده و بینایی خود را از دست داده است. آیدا که در کارهایش به او کمک می‌کند، متوجه می‌شود که عمویش عاشق پرستاری است که در دوران جنگ در بیمارستان اهواز از او مراقبت می‌‌کرد و برایش کتاب می‌خواند. آیدا از طریق اینترنت آن پرستار را می‌‌یابد و پس از برقراری ارتباط، وی برای دیدن عموی آیدا از آلمان به ایران می‌آید.

* عکس آخر: «اسماعیل» قصد دارد به خطّ مقدم جبهه برود و برای نمایشگاهی با عنوان «صلح» که در آلمان برگزار می‌شود، عکاسی کند. او در آستانه‌‌ی پدرشدن است و همسرش «گلی» مخالف رفتن اوست. اسماعیل به جبهه می‌رود و در حین عکاسی، شیمیایی می‌شود. سرانجام عکس او در آلمان به رتبه‌‌ی اول می‌رسد.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :27 خرداد 1404 1058 بازدیدبدون نظر »

خبرنگاری پس از سال‌ها که از دوران دفاع مقدّس گذشته است، به‌دعوت یک میزبان ناشناخته، سوار قطار جنوب شده و در ایستگاه محلی «سپیددشت» در خاک لرستان پیاده می‌شود تا به جایی آشنا در گذشته، اما غریب در امروز، وارد شود؛ «چم سنگر»!

در نیمه‌‌‌شبی سرد از بهمن‌ ۱۳۸۰ شمسی، (مقارن با بیست‌‌‌و‌‌سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی) «بهمن صالحی» (نویسنده و خبرنگار) وارد ایستگاه سپیددشت لرستان می‌شود.
چه کسی منتظر اوست؟ اصلاً چرا آمده است؟ چرا باید به آن دعوت‌‌‌نامه‌ی مرموز اهمیت می‌داد و پا در راه این سفر ناشناخته می‌گذاشت؟ بهمن تمام راه با این پرسش‌های بی‌جواب کلنجار می‌رفت.
بهمن از قطار پیاده شد و مدتی در هوای بسیار سرد زمستانی ایستگاه منتظر ماند. تا اینکه با مردی به نام «سالار سنجری» روبه‌‌‌‌رو شد که ظاهراً به استقبالش آمده بود. سالار سنجری از او خواست که بازگردد. او سوار خودرویش شد و بهمن را ترک کرد.
بعد از کمی انتظار، زنی به نام «رویا سنجری» (خواهر سالار سنجری) به سراغ بهمن آمد و او را سوار ماشینش کرد و به راه افتاد.
آنها در مسیر «چم سنگر»، درباره‌ی موضوع دعوت ناخوانده‌ای که از بهمن شده است، صحبت کردند. از میان حرف‌های رویا مشخص شد که پدر رویا و سالار، دعوت‌‌‌کننده‌‌ و میزبان اصلی بهمن صالحی است؛ پدری که درحال مرگ است.
آنها به چم سنگر رسیدند و بهمن در خانه‌ی اربابی آقای سنجری بزرگ ساکن شد. صبح که از خواب برخاست، متوجه شد که آقای سنجری حالش وخیم شده و به همراه دخترش به شهر رفته است. او تلاش کرد از مستخدم آقای سنجری، «آقا صفدر»، اطلاعاتی درباره‌ی علّت اصلی دعوتش به دست بیاورد، اما موفق نشد!
در غیاب رویا و آقای سنجری، سالار به سراغ بهمن صالحی رفت و ….

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :27 خرداد 1404 681 بازدیدبدون نظر »

این کتاب گویا روایت سه داستان نمایشی کوتاه از آدم‌ها و اتفاقات تلخ و شیرین دوران دفاع مقدّس است.

* نفوذی: در یک عملیات جنگی، حضور یک فرد نفوذی در بین گروه باعث گم‌شدن بچه‌های عملیات و خراب‌‌شدنِ بیسیم می‌شود. سرهنگ که مسئول گروه است، تلاش می‌کند تا فرد نفوذی را بیابد و گروه را نجات دهد.

* امشب شام خرچنگ سرخ‌کرده داریم: داستانی از جبهه و جنگ و دو دوست است که برای حمل مهمّات، همراه با خانم دکتری به خطّ مقدّم جبهه می‌روند و خودشان هم درگیر مقاومت و جنگ در خط مقدّم می‌شوند.

* خواب گروهبان گارسیا: «شهاب» و دوستش «فری» دزدند. وقتی می‌خواهند انگشتری را که دزدیده‌اند، بفروشند، متوجه می‌شوند که مادر فری چراغ نفتی‌‌ای را که انگشتر در آن پنهان است، به مسجد و جبهه اهدا کرده است. درنتیجه فری و شهاب به‌‌دنبال انگشتر مخفی‌‌شده در چراغ نفتی، راهی جبهه می‌شوند.

(بیشتر…)

ادامه مطلب
تاريخ :26 خرداد 1404 642 بازدیدبدون نظر »

صفحات

دسته بندی

اسکرول بار

تصویر ثابت

خرید هاست