بهروز برای ملاقات وکیلش، آقای توکلی، به دادگاه می رود و توکلی به او می گوید که تا زمان زنده بودن حاج عبدالله هیچگونه امکانی برای دسترسی به زمین اجاره ای ندارند. حاج عبدالله هم حال مساعدی ندارد و روزهای پایانی عمرش را می گذراند…
حاج عبدالله در زمان فوت به پسرانش وصیت می کند که مراسم سوگواری امام حسین (ع) را، به بهترین شکل، در تکیه محله برپا کنند و منزل شخصی خودش را وقف حسینیه می کند.
بهروز، برادرزاده حاج عبدالله، با کمک آقای توکلی، وکیلش، حکم بازپس گیری زمین اجاره ای را که هرساله حاج عبدالله در آن مراسم عزاداری برگزار می کرد، از دادگاه می گیرد و قصد اجرای حکم را دارد تا در آن زمین آپارتمان بسازد؛ اما ایمان، پسر کوچک حاج عبدالله، روبهروی او می ایستد و به حکم بازپس گیری زمین اعتراض می کند.
در همین هنگام جواد، فردی خیر به نام حاج حمزه را به تکیه می آورد تا پس از مراسم عاشورا، کلنگ ساخت حسینیه را به زمین بزند.
بهروز که با اعتراض ایمان به حکم دادگاه روبهرو می شود، تصمیم می گیرد با تهدید و زورگویی زمین را پس بگیرد؛ به همین سبب با تطمیع عده ای می خواهد مراسم عزاداری را به هم بریزند…
مالک پدر بشیر است که در بستر بیماری افتاده است. او روزی خوابی پریشان می بیند و آشفته و ترسان خواب را برای عروسش عطیه تعریف می کند. او می گوید که در خواب عروج خورشید را دیده و یقین دارد که اتفاقی ناگوار رخ خواهد داد…
عطیه سعی دارد که او را آرام کند اما در حقیقت ماجرای تلخ عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش به وقوع پیوسته است. در حادثه ی کربلا بشیر همسر عطیه و پسر مالک در گروه کسانی بوده که در سپاه ابن زیاد راه های ورود و خروج را بر امام و یارانشان بسته اند و عطیه حالا خود را مستحق عذاب می داند و بسیار ناراحت است. اما بشیر که هنوز متوجه اشتباه خود نشده است کاروان اسرای کربلا را خارجی می خواند و خوشحال است که توانسته خانواده اش را از این اتفاق مصون بدارد.
مالک پس از جست وجوی فراوان از ماجرا با خبر می شود و خاطره ای را از امام حسین علیه السلام برای آن ها بازگو می کند که مشابه خطای بشیر است. او ماجرای انگشتری را بیان می کند که امام به او بخشیده و برای همیشه او را از فقر نجات داده است. عطیه و مالک تصمیم می گیرند که از پس کاروان اسراء حرکت کرده تا شاید با زاری و التماس بتوانند خود را راضی کنند و بخشیده شوند.
«خاک سرخ» روایت وقایع بعد از حادثه ی عاشوراست؛ مکافات عمل آنان که وسایل شخصی امام حسین (علیه السلام) را به غنیمت بردند…

سرگذشت کاروان اسیران اهل بیت (علیهمالسلام) از کربلا تا کربلا.

کتاب «طواف عشق؛ بازنویسی واقعه»، کوشش «محمدحسین رجبی دوانی» است در جهت تلخیص و بازنویسی ترجمهی مقتل مشهور «اللهوف علی قتلی الطفوف» سید بن طاووس.
بهمنظور احیای سنت حسنهی مقتلخوانی و برای دستیابی هرچه سریعتر و مناسبتر شیفتگان حضرت سیدالشهدا (ع) به منابع اصلی، مجموعهای از مقاتل معتبر در این کتاب گردآوری شدهاست. مطالب اصلی بازنویسی، و مطالب کمارتباط و اشعار عربی و روایات ضعیف حذف شدهاست.
در این اثر، ابتدا دربارهی لهوف و سید بن طاووس مطالبی بیان شده و درادامه در سه فصلِ «از ولادت تا قیام»، «در وصف جنگ در کربلا و حوادث آن» و «در حوادث پس از شهادت امام حسین (ع)» دربارهی قیام امام حسین (ع) از مقاتل معتبر نکاتی آورده شدهاست.
دربارهی نویسنده:
«محمدحسین رجبی دوانی» مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام است. وی معاون پژوهشی دانشکدهی علوم اجتماعی و فرهنگی و استادیار تاریخ اسلام دانشگاه جامع امام حسین (ع) است.

موضوعات مطرح شده در این کتاب عبارت است از: گسترش قیام های برگرفته از نهضت امام حسین (ع)، موج حماسی و عاطفی نهضت حسینی درطول تاریخ، نقش امام سجاد (ع) در گسترش نهضت حسینی، اصل تعمیم و گسترش در اسلام و عناصر نهضت حسینی در زندگی امام حسن (ع) و امام کاظم (ع).

در این کتاب، ابتدا معنا و مفهوم توجیه بررسی میشود و درادامه، به انواع و اقسام توجیه اشاره میشود. سپس مهمترین مطلب این کتاب، یعنی توجیهات کسانی که امام حسین (ع) را یاری نکردند، برای خواننده روایت میشود.
توجیهات در سه دسته بررسی میشود:
• توجیهات کسانی که با امام همراه نشدند؛
• توجیهات کسانی که امام را ترک کردند؛
• توجیهات کسانی که مقابل امام ایستادند.

کارگاه عملی با استادی جناب جَوْن و درسهایی از کلاس ایشان!
بهجای نوشتن از اساسنامه و شرح وظایف و رسالت برای خادمین هیئت، کافی است خادم شخصیِ امام حسین (علیهالسلام) معرفی شود؛ خادمی که عمری پابهپای امام زیست و آیین نوکری آموخت و هم البته میآموزاند. کافی است فقط شرحی از نحوهی تعامل او با امام و دیگران را بیان کنی، آنوقت این کار از دهها کتاب و صدها جزوه ارزشمندتر خواهد بود، چراکه این تجسم واقعیت است؛ این تبلور آن چیزی است که وجود داشته است. این توصیف میتواند با شبکهای از مفاهیم عمیق دینی همراه شود و سرانجام به یک مجموعه توصیه منتهی شود، هرچند اگر توصیفی عالمانه و دقیق تبیین شود، بهتنهایی محرکی برای اجرا در بُعد عمل خواهد بود. آیین پیروی را از این اصحاب باید آموخت.

کتاب «راهی با سعید: گذری بر حسینشناسی سعیدانه با جناب سعیدبن عبدالله» براساس ماجرای شکوهمند عاشورا به رشتهی تحریر درآمدهاست.

کتاب «مختارنامه» یا «روضهالمجاهدین» یکی از مجموعه کتابهای ادبیات عامه است که با لحنی حماسی، نبردهای «مختار بن ابیعبیده ثقفی» (منتقم کربلا) را روایت میکند.
مایش روز واقعه بر اساس داستانی و اقعی از مردی غیر مسلمان است که در شب عروسی و زفاف خود به دنبال حقیقت عهد وعیال را رهاکرده و به سرزمین کربلا پا می گذاردولی غافل از آنکه زمانی به منطقه کربلا می رسد که

این کتاب، با نگاهی جدید به زیارت عاشورا، این دعا را راهی برای رسیدن به سلوک الی الله و نزدیکشدن به امامان معصوم(ع) میداند.
نویسنده در این کتاب آداب اقامهی عزای حسینی و مراقبات دو ماه محرم و صفر را بررسی کرده و نظر بزرگان دین را دربارهی اهمیت و فضیلت زیارت عاشورا بیان کرده است.
نویسنده در این کتاب واقعهی کربلا را در قالب داستانی روایت میکند تا فضای شهر کوفه (پیش از حادثهی عاشورا) را نشان دهد و تردید مردم در حمایت از امام حسین (ع) و علل آن را روشن سازد.
نامیرا کتابی در قالب رمان دربارهی واقعهی عاشوراست. «صادق کرمیار» در سال ۱۳۸۱ آن را نوشته و نشر نیستان این کتاب را در سال ۱۳۸۸ منتشر کردهاست. نویسنده در این کتاب واقعهی کربلا را در قالب داستانی روایت میکند تا فضای شهر کوفه (پیش از حادثهی عاشورا) را نشان دهد و تردید مردم در حمایت از امام حسین (ع) و علل آن را روشن سازد.
آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب، از این کتاب به نیکی یاد کردهاست. نامیرا، کتاب شایستهی تقدیر دورهی بیستوهشتم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شناخته شد و چندین بار چاپ شدهاست.
نویسنده در نامیرا مینویسد که بخشی از مردم که به امام حسین (ع) نامه نوشتند، حضور او را برای منافع شخصی خود میخواستند. امضاها بهسبب درد دین نبود، بلکه برای طایفهای سؤال این بود که چرا معاویه شام را برتر از کوفه دانستهاست. وقتی که ابنزیاد سر کیسه را شل کرد و از بیتالمال کیسههای طلا بخشید، دیگر آمدن امام فایدهای برای این قوم نداشت. قصور معاویه را یزید جبران کرده بود. شاید اگر امام به کوفه میآمد و رهبری قوم را بر عهده میگرفت، اینان بازهم مخالفت میکردند؛ هرچند ابنزیاد هلاکشان کرد و دستشان را به خون پسر پیامبر آلوده کرد.
برخی معتقدند نامیرا یک دورهی فتنهشناسی است برای کسانی که در پی حق هستند و میخواهند بدانند که حق و باطل چگونه جابهجا میشود. حتی عبدالله بن عمیر، با آنهمه سابقه در جهاد با کفار، تردید میکند که چرا پسر پیامبر به مقابله با یزید برخاسته است؟
آیتالله خامنهای، ضمن تمجید از کتاب، بر همین ویژگی تأکید کرده و با اشاره به ناآرامیهای ایران بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸، گفتهاند اگر کسی بخواهد فتنه را بشناسد، این کتاب را بخواند.
نامیرا داستان عاشقانه هم دارد و نویسنده درام و رمانس را در کتابش در هم آمیخته است. آنجا که سلیمه، دختر عمرو بنحَجّاج، با ربیع پیمان زناشویی میبندد و خوشحال است که همسرش محب علی و اولاد اوست و خشمگین میشود که چرا پدرش به حسین (ع) پشت کرده است. این عشق آنقدر قوی است که وقتی ربیع کارش به تردید میکشد، سلیمه هشدار میدهد که پیوند آن دو از سر حبّ علی و حسین (ع) است.
این کتاب شرایط حاکم بر جامعۀ اسلامی، در زمان قیام عاشورا، را از ابعاد مختلف بررسی و روایت میکند.
نمایش رادیویی تنها غنیمت داستان زنی است که در شهر کوفه زندگی می کند و همسرش در سپاه کوفیان در مقابل امام حسین قرار گرفته است. این نمایش به تهیه کنندگی خانم مهتاب امینی و نویسندگی و تنظیم خانم مرضیه رشید بیگی در صدای جمهوری اسلامی ساخته و پخش شده است.